زهره دورههای خیاطیاش را که تمام میکند با همان دوختودوز سرش را گرم میکند تا اینکه در سال1378کارگاه کوچکی را در منزل پدریاش به راه میاندازد؛ در این دوره بیشتر وقتم به دوخت لباس، چادر و جانماز برای آشناها و همسایهها میگذشت. سال1380 با همسرم که او هم خیاط بود، آشنا شدم و بعد از مدتی با همدیگر ازدواج کردیم. چون همکار بودیم کارمان را توسعه دادیم. درجریان حضور و رفتوآمدم در محله متوجه شدم که زنان سرپرست خانوار بسیاری در آنجا ساکن هستند که نیازمند درآمد و کار هستند اما چون مهارتی ندارند مجبور به انجام کارهای خلاف مثل فروش مواد هستند.
دل گشاده و قلبی مهربان باید داشته باشی که حاضر شوی پا به زندان بگذاری و به سارق، قاچاقچی، قاتل و... دوختودوز یاد بدهی تا در زندان و پس از آزادی، راه کسب پول حلال برایش باز باشد و دوباره در مسیر جرمهای قبلی قرار نگیرد. مینا سبحانی با همین یک جمله که از استادش یاد گرفت، تاکنون استقامت به خرج داده و ناجی دهها بانوی خودسرپرست شده است.
آدرس منزلش یکی از کوچههای خلج است. کوچهای بنبست که در انتهایش دو در حیاط قرار دارد. زنگ خانه از همان قدیمیهاست. وقتی زنگ میزنیم، فاطمه خانم شوریده با لبخند در حیاط را باز میکند و به خانه نقلیاش وارد میشویم. به گفته خودش 50متر بیشتر نیست. اما از همان فضای کم برای پرورش گل و گیاه استفاده کرده است.
حمید فرشچی میگوید: برای اطمینان از کارکرد آن، منتظر ماندیم فصل برداشت محصول برسد. سال گذشته اولین دستگاه خشککن ساختهشده را ارزیابی کردیم. به مدت 45 روز و هر روز 12 ساعت از آن استفاده میکردیم تا هرگونه مشکلی را بهسرعت برطرف کنیم و دستگاه تکمیل شود. پس از روزهای سخت و فشرده تست، امسال دومین سال پیاپی است که از این دستگاه استفاده شده است و زعفران نگینی تولید میشود که مرغوب است و آماده رقابت با بهترین محصولات برای عرضه در بازار است.
زمانی که ایده راهاندازی کارگاه سمنوپزی به ذهنش میرسد، هیچ سرمایهای در بساط ندارد که بتواند مواد اولیه را تهیه کند، اما باز هم نمیگذارد ناهمواریهای راه، او را از مسیر منحرف کند. یکمیلیون تومان وام میگیرد و با همان مبلغ مقداری گندم، بادام و آرد گندم را تهیه میکند؛ «خیلیها میگویند با دست خالی نمیشود کاری را شروع کرد، اما من اینکار را انجام دادم. کارگاه کوچک سمنوپزی ما خیلی زود به درآمدزایی رسید و من مبلغی را که وام گرفته بودم، در اقساط پنجاههزارتومانی برگرداندم.»
میترا محمدی پیش از اینکه فعالیتهای داوطلبانه خود در حوزه محیطزیست را شروع کند، در این حوزه افتخارات متعددی کسب کرده است. میگوید: درباره این اختراع مفید برای طبیعت، دو ثبت اختراع در کشور مالزی داشتیم و بعد از آن هم من با کار بیشتر روی این طرح، یک اختراع در ایران ثبت کردم. البته متأسفانه بهواسطه هزینه زیاد، هنوز راکتورهای مخصوص اینکار را نتوانستهایم برای تولید پلاستیکهای زیستی در کشورمان بهشکل انبوه برسانیم.
مسئول مرکز کارآفرینی رویش میگوید: برخی از این خانوادهها ممکن است به دلیل پیری و ناتوانی جسمی توان کارکردن نداشته باشند اما تعدادی هستند که توان کارکردن دارند. این افراد ابتدا آموزش میبینند بعد از آن میتوانند از وام اشتغالزایی که از طریق کمیته امداد و یا خیران در اختیارشان قرار میدهند، استفاده کنند.خوشبختانه در سایه این حمایتها تعدادی از خانوادهها به چرخه کارآفرینی و تولید وارد شدهاند و با کسب درآمد نیاز کمتری به کمکهای خیران دارند.