کارآفرینی

عروسک‌های سیس‌آباد؛ دوست داشتنی‌های کارآفرین
در حالی که برخی‌ از شرایط سخت اقتصادی گله‌مندند و کاسه چه‌کنم به دست گرفته‌اند، خیلی‌ها نان هنر خود را می‌خورند. خواهرانی که در محله سیس‌آباد کارگاه تولید عروسک بافی راه انداخته‌اند و روزبه‌روز دامنه فعالیتشان گسترش می‌یابد از این دسته‌اند. حضور در نمایشگاه ملی محصولات بانوان کارآفرین کشور (شهربانو) که اردیبهشت در مشهد برگزار شد، بهانه آشنایی ما با خواهران کارآفرین شد.
کارآفرینی برای زنان زندانی
مینا سبحانی بانوی کارآفرین محله تربیت در 32 سالگی توانسته است در 3سال گذشته برای 200 نفر کارآفرینی کند. او که 8سال است در عرصه تولید پوشاک فعالیت دارد، می‌گوید: ابتدا پوشاک و مانتو زنانه تولید می‌کردم اما به‌دلیل شرایط بازار ترجیح دادم وارد عرصه تولید لباس بچه شوم. در همین گفت‌وگوهای روزمره‌ای که با مردم داشتم بارها می‌شنیدم افرادی هستند که از زندان آزاد شده‌اند اما چون کسی به آن‌ها کار نمی‌دهد دوباره به خلاف و فروش مواد مخدر و مانند آن ‌رو برده‌اند. برای همین تصمیم گرفتم خودم کارگاهی بزنم و در آن با زندانیان کار کنم. همین ایده من را راهی زندان وکیل‌آباد کرد.
آیفون دیداری و لرزشی، اختراع جوانان مشهدی
فاطمه نبوی‌نژاد 17ساله، دختری آرام، خلاق، ایده‌پرداز و پرتلاش است که به کسب موفقیت فکر می‌کند. شاید در گذشته خیلی ایده‌هایش را جدی نمی‌گرفته است، اما به‌تازگی بیشتر درباره محیط اطرافش فکر می‌کند و برای آن‌ها وقت می‌گذارد تا بتواند به نتیجه مطلوب برسد. هاله تیموری 18ساله‌، دختری آرام و خلاق که بیشتر به دنبال این است تا ببیند از ادغام چند وسیله چه چیزهایی به دست می‌آورد.
به‌دنبال روزی حلال
گاهی شنیده‌ام که می‌گویند من از محل مسجد درآمد دارم یا این کارها را انجام می‌‌دهم تا پولی دربیاورم. این حرف‌ها نه‌تنها ناراحتم نمی‌کند بلکه باعث می‌شود وقت و انرژی بیشتری برای کارم بگذارم چون دیدن لبخند رضایت فردی که با 3 فرزند صغیر از همسر معتادش جدا شده است و اکنون با تکیه بر توانمندی خود مشغول به کار است، برای من ارزشی بسیار بیشتر‌ از این دارد که وقتم را صرف حرف‌های بیهوده کنم.
عشق و صداقت در کار رمز موفقیت کارآفرینان محله سجاد
علیرضا تیموری می‌گوید: فضای سنتی خانه‌ پدربزرگم در تحریک حس طراحی ما بی‌تأثیر نبود. داخل حیاط بزرگی که به ساختمانی قدیمی‌‌ مشرف بود، روی تختی زیر درخت می‌نشستیم و هرچه به ذهنمان می‌رسید روی کاغذ طراحی می‌کردیم. کم‌کم به فکرمان رسید مکانی را برای کارمان آماده کنیم و به این ترتیب، شروع به کار کردیم.ما تنها برای فروش کار نمی‌کنیم. کارهایی طراحی می‌کنیم و می‌سازیم که یا نیستند یا کم وجود دارند یا ساختشان سخت است یا عجیب و غریب‌اند. به صورت کلی، سبک کارهای ما خاص است.
سمیرا اسعدی چراغ خیریه مادرش را روشن نگه داشته است
ماجرا از اینجا شروع می‌شود. حاجیه‌خانم بیابانی از سال 60 ساکن محله امام خمینی بوده است. او از همان سال، با کمک بانوان محله، کارش را شروع می‌کند. بدون هیچ نام و نشانی، برای نوعروسان جهیزیه جمع می‌کند، نان به سفره نیازمندان می‌رساند و لباس گرم تن بچه‌های یتیم می‌کند. 10 سالی در همان منطقه پانزده‌خرداد فعالیت می‌کند تا اینکه حدود سال 70 خانه و زندگی‌اش را به بولوار وکیل‌آباد می‌برد. با جابه‌جایی خانه، به فکر خرید زمینی برای تأسیس خیریه می‌افتد. سال 70 خیریه‌ای به نام سجادیه توس راه می‌اندازد، خیریه‌ای که این روزها سکان آن را به دست دخترش سمیرا اسعدی سپرده است.
از جنگ با سلاح تا پرورش گل‌های هلندی
علی‌اصغر اسکندری در یک و نیم سالی که از دایر کردن گلخانه‌اش گذشته، توانست آن‌قدر گل‌های مرغوب تولید کند که از شهرهای شمال مشتری داشته باشد. به گفته خودش با وجود اینکه به طور معمول از شمال گل به مشهد می‌آید، او این چرخه را تغییر داد و اکنون از مشهد به شمال گل ارسال می‌کند. او 700 هزار بذر کاکتوس از هلند آورده که درحال کشت آن‌هاست.در کنار گلخانه، پرورش ماهی هم انجام می‌دهد و آب ماهی‌ها را پس از طی فرایندی، دوباره برای گل‌ها استفاده می‌کند و به این ترتیب حدود ۹۵ درصد در مصرف آب صرفه‌جویی می‌شود.