بانوی کارآفرین هزینه مراسم چهلمین روز درگذشت مادرش را وقف توانمندسازی زنان سرپرست خانوار میکند. مریم قنادزاده، دختر سوم طلعت شمشیری، در آستانه چهلمین روز از سوگ مادرش مراسم عزاداری را بهگونهای متفاوت تدارک میبیند.
او که ۳۵ سال است در حرفه خیاطی مشغول به فعالیت هنری است با اقدام جالب و خداپسندانه خود، بهعنوان یک بانوی کارآفرین، خیر و واقف شناخته میشود. او همراه خواهر بزرگش، نرجس قنادزاده، به دنبال نیت مادرشان که همیشه تأکید بر امور خیریه داشته است مراسم چهلم مادر را در کارگاه خیاطیاش برگزار میکنند.
خانم قنادزاده که در میان هنرجویانش بهعنوان بانوی خیّر شهرت دارد، برایمان از خاطراتش در مناطق محروم میگوید. وی به مدت ۴ سال درباره مناطق محروم تحقیق کرده است، از زاهدان و گچساران تعریف میکند، از محلههای حاشیه شهر مشهد که پاتوق اشرار و معتادان بوده و او بازهم برای آموزش به زنانی که مسئولیت خانواده را بر دوش داشتهاند به این مشکلات توجهی نکرده است. او معتقد است که باید زنان را توانمند کرد و به ضربالمثل معروف که به جای ماهی باید ماهیگیری یاد داد، اشاره میکند.
قنادزاده با اشاره به نیت مادر مرحومش میگوید: مادرم همیشه تأکید داشت که باید برای آخرتمان ذخیره داشته باشیم. همیشه به ما میگفت دست افرد نیازمند را بگیرید تا خدا در زندگی یاورتان باشد. من نیز همین را به فرزندانم میگویم. من هم برای مراسم چهلم مادر، تصمیم گرفتم به جای هزینهکردن در هتل یا تالار و دعوت اقوام و دوستان به صرف ناهار، همه کسانی که به ما لطف داشته و با تاج گل باعث تسلی خاطرمان شدند در یک کار خیر شریک کنم.
او ادامه میدهد: مادرم همیشه میگفت: «آموزش زکات علم است» من هم گروههای مجازی بسیاری دارم که در آن به خانمهای هنرمند خیاطی را رایگان و از طریق فیلم آموزش میدهم. اما اینبار تصمیم متفاوتی گرفتم که یک گام بلندتر برداشته و روح مادر را بیشتر شاد کنم. اینبار وقف علمی را در پیش گرفتم.
او با اشاره به استعداد خانمهای ایرانی در یادگیری انواع هنر خاطرنشان میکند: خانمهای خیاط وقت زیادی را برای انجام کارهایشان صرف میکنند. اما مشکل اصلی در این است که فوت کوزهگری را نمیدانند. من در ورکشاپهایم این قلقها را آموزش میدهم تا در مدت زمان کمتری کار بهتر و باکیفیتتری را آماده کنند به همین دلیل کلاسهای من همیشه مورد استقبال است.
قنادزاده با تأکید بر اینکه بسیاری از بانوان از طریق خیاطی امرار معاش میکنند، اظهار میکند: در مشهد و بسیاری از شهرها خانمهایی هستند که سرپرست خانوادهاند و باآبرو زندگی میکنند. آنها از نظر من بسیار محترم بوده و حق دارند بهترین روش را فرابگیرند.
در تصمیمی که برای مراسم چهلم گرفتیم قرار شد کلاسی را رایگان برای ۱۰ تا ۱۵ نفر از بانوانی که به این دوره نیاز دارند، ولی هزینه ۵۰۰ هزار تومانی آن را نمیتوانند پرداخت کنند، برگزار کنیم. او با شور و شوق فراوان ادامه میدهد:، اما استقبال به قدری زیاد بود که در همان ۲ ساعت اول فراخوان بیشتر از ۲۰۰ نفر ثبتنام داشتیم.
از تمام کشور متقاضی شرکت در این دورهها بودند. اما با توجه به محدودیت فضای کلاس و زمانی که من در اختیار دارم باید اولویتبندی میکردم که اینکار را از طریق مدیر اجرایی خود انجام دادم.
قنادزاده که خانمهای سرپرست خانوار را در اولویت یادگیری رایگان میداند، بیان میکند: برخی خانمهایی که ثبتنام کرده بودند وقتی که خواستیم به نفع افراد نیازمند انصراف دهند، اینکار را پذیرفته و برای دورههای بعدی با پرداخت هزینه ثبتنام کردند که این نشاندهنده فرهنگ غنی ایرانیهاست. تصمیم بر این شد که کلاسهای رایگان را در دو سری تشکیل دهم یکی برای خانمهای مشهدی و دیگری برای افرادی است که از شهرهای دیگر میآیند.
وی با اظهار خرسندی از توجه و اشتیاق فراوان بانوان در این کلاسها میافزاید: در هر کلاس بیش از ۳۵ نفر حضور دارند که در ۲ روز فشرده از صبح تا بعد از ظهر آموزش میبینند. اما مسئله بعدی این بود که بانوان شهرستانی امکان رفتن به هتل را نداشته و از نظر مالی در مضیقه بودند.
با مشورت خواهرم تصمیم گرفتیم در مدت دو شبانهروزی که کلاسها برگزار میشود همه آنها را در منزل مادر مرحومم اسکان داده و از ایشان پذیرایی کنیم. با اینکار از هر طریق ممکن برای مادرم خیرات کرده و باقیات الصالحات بر جای گذاشتهایم. درمیان افردی که از شهرستانها آمده بودند همه قشر افرادی وجود داشتند.
برای من جالب بود که خانم مسنی برای آموزش آمده بود. او تعریف میکرد: پسرم بیکار است و با عروسم از طریق خیاطی امرار معاش میکنیم. اما متأسفانه لباسها پس از دوخت ایراد فراوان دارد. به این کلاس آمدم تا بتوانم با یادگیری صحیح خیاطی وضع زندگی را سروسامان بدهیم.
قنادزاده که متولد ۱۳۳۳ است به بازنشستگی فکر نمیکند. او دراینباره میگوید: چندبار به این فکر افتادهام که دیگر نمیتوانم انرژی زیادی را برای کار بگذارم و باید بازنشسته شوم، اما باز دلم نیامد این معلوماتم را به دیگران انتقال نداده و با خود دفن کنم. پس هنوز هم به کشورهای دیگر رفته و با متد روز آشنا میشوم تا بتوانم به بانوان سرزمینم انتقال دهم. در آیندهای نزدیک ایران مهد بهترین برندها خواهد شد.
او یادآور میشود که نباید حمایت از بانوان سرپرست را در مرحله آموزش متوقف کرد و ادامه میدهد: برای معرفی هنرجویانم به بازار کار تاکنون ۱۴ شوی لباس با هزینه خودم برگزار کردهام، اما اینکار سختیهای فراوانی دارد. از نظر اداره ارشاد برگزاری این شو باید با کنترل فراوان باشد و حتی در آخرین برنامه مجبور شدیم نام شوی حجاب را انتخاب کنیم.
با وجود سختی بسیاری که برای دریافت مجوز متحمل شدم این امر باعث شد تعداد افرادی که مراجعه کردند کم باشند و هنرجویان من که هزینه تهیه پارچه را با سختی فراهم کرده بودند متضرر شوند.
زهرا باغبان که ساکن محله سیدی است با شرکت در این کارگاه نکات خوبی را فراگرفته و امیدوار است که از این به بعد با سرعت بیشتری خیاطی کند. او میگوید: من سرپرست خانوار هستم و هزینه دختر ۱۱ سالهام را از طریق خیاطی تأمین میکنم. مدت در کلاسهای مختلف شرکت کردم، ولی نیاز من برای یادگیری پاسخ داده نشد.
حتی در رشته طراحی دوخت هم در دانشگاه تحصیل میکنم، اما نمیتوانم بدون ایراد خیاطی کنم. وی ادامه میدهد: من در خیریه ریحانهالنبی عضو هستم و نام خانم قنادزاده را در آنجا شنیدم و متقاضی کلاسها شدم. اما پرداخت هزینه آن برایم مقدور نبود.
اینبار با شنیدن خبر کلاسهای رایگان مشتاقانه در این ورکشاپ شرکت کردم و با تماسی که با خود ایشان داشتم شرایطم را توضیح دادم. خانم قنادزاده هم من را در اولویت فهرست قرار داد تا با یادگیری نکات طلایی بتوانم در زمان کمتر خیاطی بیشتری انجام داده و زمان بیشتری را به دخترم اختصاص دهم.
شمسی فاتحی نیز در توصیف صبر و حوصله خانم قنادزاده میگوید: من در تمام گروههای ایشان عضو هستم و مشاهده میکنم که درنهایت صبر و حوصله به سؤالات خیاطها پاسخ میدهند. ایشان با بیشتر هنرجوها ارتباط نزدیکی دارند.
با اینکه من سرپرست خانوار نیستم، اما دو دختر دارم که هزینههای تحصیلشان سنگین است و باید بخشی از آن را تأمین کنم. این موضوع را با خانم قنادزاده در میان گذاشتم و با اینکه کلاسها پر شده بود اجازه دادند که من هم در کارگاه حضور پیدا کنم.
صغری عباسی سیساله با وجود دو فرزند خود تلاش میکند به همسرش در اداره امور زندگی کمک کند. وی میگوید: من در بولوار توس زندگی میکنم و برای یادگیری خیاطی به خیریهای که در کال زرکش بود، مراجعه کردم.
در آنزمان مطلع شدم که خانم قنادزاده ۲۰ جلسه کلاس رایگان برای ۵ نفر از اهالی گذاشتهاند و تمام دورههای نازکدوزی، ضخیمدوزی، لباس عروس و... را آموزش دادند. ایشان بدون ذرهای کم و کاست تمام مطالب را رایگان در اختیار ما گذاشتد و میان کلاسهای رایگان و کلاسهای عادی خود هیچ تفاوتی قائل نمیشوند.
فرزانه حسینیصابر که از گذشتههای دور با خانم قنادزاده آشناست، میگوید: من زمانی که دختر جوانی بودم از شهرستان به مشهد آمدم و برای گذران زندگی خیاطی میکردم. در یکی از روزها که پارچه گرانقیمت مشتری را خراب کرده بودم، یکی از دوستان، خانم قنادزاده را به من معرفی کرد.
من گریهکنان با ایشان تماس گرفتم و خواستم که تلفنی مرا راهنمایی کند. اما به من گفتند که خودم به آنجا میآیم. من اصلا فکر نمیکردم فردی با این موقعیت برای رفع مشکل یک دختر جوان وقت بگذارد. درنهایت تعجب دیدم خودشان تاکسی گرفته و به خانه من آمدند. با صبر و حوصله لباس خرابشده را درست کردند و مشتری راضی از در بیرون رفت. از آن زمان شیوه زندگیام تغییر کرد و من هم سعی میکنم برای بازکردن گره زندگی دیگران مثل خانم قنادزاده عمل کنم.
* این گزارش چهارشنبه، ۱۷ بهمن ۹۷ در شماره ۳۲۴ شهرآرامحله منطقه ۹ منتشر شده است