کارآفرینی

دوران فرمانروایی رشته ریاضی به سر رسیده
صدایش آرامش عجیبی دارد و باانرژی صحبت می‌کند و در همه مدت گفت‌وگو لبخندی دائمی بر صورتش نقش بسته است. شاید لبخند رضایتی است از موفقیت‌هایی که تاکنون به‌دست آورده و شاید لبخندی به نشانه امیدواری به آینده هنرش. آتنا بهادری هجده‌ساله از آن دختران موفق دبیرستانی است که لبخندهایش از رشته تحصیلی‌ و درآمدی که نصیب او کرده است، نشئت می‌گیرد.
بانوان کارآفرین محله خاتم الانبیا(ص) برای مردم و بیمارستان‌ها ماسک دوختند
فاطمه نورپور می‌گوید: در تهیه پارچه‌ و مواد اولیه تولید ماسک نیز خیران به ما کمک کردند که بسیاری از آن‌ها از کسبه همین محله و برخی نیز از دیگر مناطق شهری و حتی از شهرهای دیگر در این کار خیر شرکت کردند. با اینکه با شیوع ویرس کرونا کار بسیاری از اصناف از رونق افتاده است و بسیاری از آن‌ها با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، هر وقت برای کار خیر سراغ آن‌ها می‌رویم، دست خالی برنمی‌گردیم.
دلی که خرج کار می‌شود
اینکه آدم بتواند نان هنرش را بخورد، خیلی شیرین است. زیرا هنر دل می‌خواهد و کاری هم که از دل برآید، بر دل می‌نشیند. سیدحسین شریفی نیز سال‌هاست برای کارهایش از دل مایه می‌گذارد. او از یازده‌سالگی پشت چرخ پرچم‌دوزی نشسته و آن‌قدر زحمت کشیده و خاک این کار را خورده است که حالا برای خودش نام و نشانی دارد. خیلی‌ها به عشق اهل‌بیت و ائمه(ع) حتی از آن سر دنیا هم پرچم سفارش می‌دهند. پرچم‌هایی که ماه‌های محرم و صفر طرف‌دار بیشتری دارد و اگر دنبال دوخت و طراحش بگردیم، معمولا به سیدحسین و مغازه تولیدی‌اش در خیابان شهیدهاشمی‌نژاد خواهیم رسید. مغازه‌ای بزرگ که از 60سال قبل صدای چرخ‌هایش برای تولید پرچم با نام ائمه‌اطهار(ع) بلند است.
به وقت اشتغال‌زایی
شاید برایتان جالب باشد که جلبک هم برای این مهندسان ارزش خاصی دارد. رضا رضوی مدیر کانون بسیج مهندسین شهید شریف‌الحسینی در این‌باره می‌گوید: با تحقیقاتی که انجام شد متوجه شدیم جلبک اسپیرولینا خواص دارویی دارد و قرص آن در کشورهای آفریقایی تولید می‌شود که به برطرف کردن نیاز بدن به ویتامین‌ها کمک می‌کند. بنابراین از سال گذشته به تولید جلبک اسپیرولینا اقدام کرده‌ایم. گرچه هنوز موفق به گرفتن مجوز‌های لازم برای تولید قرص آن نشده‌ایم اما جلبک در حال تولید است.
از پرورش کندوی عسل در پشت بام تا کارآفرینی برای 100 نفر
قدسیه صمدی از پدر چیز زیادی به یاد نمی‌آورد و هرچه می‌داند بعدها از زبان مادر و خواهر بزرگ‌ترش می‌شنود زیرا وقتی دوساله می‌شود، پدرش از دنیا می‌رود و صمدی از زمانی که دست راست و چپ خود را می‌شناسد، می‌خواهد به همه نشان دهد دختران هم می‌توانند نام پدر خود را زنده نگه دارند. او برای این هدف سال‌ها زحمت می‌کشد. از همان روزهایی که با یک کندوی عسل در پشت‌بام خانه خود شروع به کار می‌کند تاکنون که علاوه بر اعضای خانواده خود، برای 100 نفر دیگر به صورت مستقیم و غیرمستقیم شغل ایجاد کرده است.
ماجرای شیرین آقا رمضان
بیش از 50سال قبل زمانی که رمضان امیدی نوجوانی 10ساله بوده، پا به دنیای سخت و شیرین قنادی گذاشت. بعد از 22سال شاگردی در قنادی دقت طلاب و کسب تجربه‌های متفاوت دیگر، خودش قنادی‌اش را در محله مهرآباد راه‌اندازی کرد. حالا بیش از 20سال است که شیرینی‌فروشی آقا رمضان که آن را با هزاران امید پایه‌گذاری کرد، در این محله جا خوش کرده و کام مردم محله را شیرین کرده است.
دَم‌های آفریننده
نوشتن از کارگاه شیشه گری که زیبایی و سختی را با هم دارد، دشواراست. از همان  سوژه هاست که دل دل می کنی از کجایش شروع کنی و چطور بنویسی که حق مطلب ادا شده باشد. آن هم از جماعتی که نانشان را از دل آتش بیرون می کشند و حرف هایشان حرف حسابی است. شیشه گری جزو مشاغل سخت است. آن‌ها انواع و اقسام شیشه ها را تولید می‌کنند. تنوع کارشان زیاد است؛ از شیشه عطر گرفته تا انواع و اقسام ظروف میوه و پذیرایی.