یکی از بنیانگذاران و تولیدکنندگان بازار مانتوی طلاب از روی یقین اعلام میکند اینجا یکی از قطبهای پوشاک تولیدی ایرانی است.
محمد واثقی متولد ۱۳۴۰ است، تحصیلات چندانی ندارد. مثل خیلیهای دیگر از نوجوانی سراغ کار رفته است. با خیاطی، چرخ کاری و... شروع کرده و بعدها کار تولید و آموزش را پیش گرفته است.
ابتدا اصلا به میزان درآمد کار فکر نمیکرده است، بلکه تنها چیزی که ذهنش را مشغول کرده بود این بود که یک کاری باشد تا مردم از آن راضی باشند، چون میداند وقتی رضایت باشد پول پشت سر آن هست. این گفته و نصیحت پدر و بزرگترهایش بوده است که او همیشه آویزه گوش دارد.
اینها را حاج آقا واثقی میگوید که حالا در بازار مانتوی ایثار، پیشکسوت است و معروف. واثقی و چند نفر دیگر هیئت مدیره بازار هستند. همانهایی که برای رفع مشکلات مجموعه برنامهریزی میکنند و اگر کسی شکایتی داشته باشد برای حل و فصلش میکوشند.
آنها اعتقاد دارند تولید ایرانی باید به آن درجه از کیفیت برسد که برایش رقیبی نباشد، مشروط بر اینکه مشکلات بازار ایثار هم کمرنگتر شود. مواد اولیه و پارچههای بازار ایثار از کارخانههای مازندران، اصفهان و یزد تهیه میشود. با اطمینان کامل میشود گفت ۸۰ درصد تولیدات آنها ایرانی است.
او موقعی که میخواست کار را شروع کند سرمایه چندانی نداشت. ایثار را به این دلیل برای کار کردن انتخاب کرد که در محدوده محل زندگیاش بود.
یک مغازه نقلی و کوچک که بعدها توسعه یافت و دیگران را هم ترغیب کرد در این کار سرمایهگذاری کنند. میگوید: پدر و برادرم کش بافی داشتند. آن سالها کشبافی خیلی مرسوم بود، اما من این شغل را دوست نداشتم و ترجیح دادم سراغ خیاطی بروم.
از سال ۵۵ وارد حیطه دوخت و دوز شدم. مشتری خیلی زیاد بود و من همه چیز میدوختم جز لباس عروس. بعدها کارگاه تولیدی کوچکی به نام سلیمان خاطر را به پا کردم که به علت نامش به ذهن خیلیها نشست و ماند. هنوز هم قدیمیها نام سلیمان خاطر را فراموش نکردهاند.
اوایل کار را با یکی دو تا چرخ پیش میبردم، اما بعدها این تعداد کفاف نداد. چرخها بیشتر شد و نیروها و مشتریها هم. از همان ابتدا سعی داشتیم تولیداتمان از پارچههای باکیفیت باشد. جنس بدون کیفیت مشتری را پس میزند به این معنی که برای بار دوم انگیزه و رغبتی برای خرید پیدا نمیکند.
تمام تلاشمان این بود که کار را به نیروهای کارآزموده و با تجربه بسپاریم. آن سالها غالب خانهها و منازل اطراف کارگاههای تولیدی کوچکی محسوب میشد که بخش بیشتر کارها در آنها تولید میشد.
هر قدر نیروهای بهتری وارد کار میشدند کار زودتر پیشرفت میکرد. آموزش انرژی زیادی از ما میگرفت، ولی ارزشش را داشت. تا امروز تعداد زیادی از افراد را آموزش داده و برای آنها کارآفرینی کردهام.
آن قدر که تعداد آنها از خاطرم رفته است. اطرافیان که نتیجه کار را دیدند و آن را یاد گرفتند به فکر مستقل شدن افتادند. مغازههای اول ایثار را اطرافیان و اقوام شکل دادند تا اینکه رفته رفته رونق آن بیشتر شد و ایثار برای خود نام و جایگاهی یافت تا این اندازه که حالا شهره و بنام است و کمتر کسی است که نداند این بازار کجاست.
در تمام ایران ۲ بازار معروف مانتو هست؛ یکی بازار ایثار مشهد و یکی ۷ تیر تهران. اما امتیاز بازار مشهد به این است که خودجوش و مردمی شکل گرفته است.
همین طور که گفتم دوستان و اطرافیان یک به یک مغازهها را راه انداختند و به تبع آن نیرو تربیت و اشتغالزایی شد. حالا بیشتر از ۳۰ هزار نفر مشغول کار هستند. آیا این بازار مردمی به حمایت نیاز ندارد؟
اینجا رقابتی کار میکنند و سودی که روی کارها میکشیم خیلی زیاد نیست. مخاطب اگر ببیند در ۲ مغازه پایینتر از من میتواند با قیمت مناسبتری به کالا دست پیدا کند، دیگر سراغ من نخواهد آمد.
البته مشتری همیشه به دنبال کیفیت و جنس خوب است و کسانی که برای ماندن آمدهاند حتما این موضوع را مد نظر دارند. همین که خیلیها از شهرهای دور و نزدیک میآیند و از دیدن این بازار بزرگ ذوق زده میشوند و معمولا خرید میکنند برای ما خیلی ارزشمند است. این افراد بعد از بازگشت به شهرشان تبلیغ بازار را میکنند.
با همه پیشرفت و اتفاقات خوبی که طی همه این سالها افتاده است، اما بخشی از حرفهای او هم درباره مشکلاتی است که در حیطه کارشان داشته و دارد. سنگهای بزرگی که سر راه وجود داشته و سعی کرده است تا اندازه زیادی آنها را از سر راه بردارد.
واثقی در این باره میگوید: ما مشکلات دیگران را داریم. مالیات بالا و ندیده شدن و سختگیریهایی که اماکن دارد. بازار سرویس بهداشتی و مسجد ندارد. در حالیکه علاوه بر مسافرانی که از سراسر ایران برای خرید، مانتو ایثار را انتخاب میکنند جهانگرد هم کم نداریم.
مشتریهایی از کنیا، هند، پاکستان، کشورهای عربی، افغانستان و ... میآیند. تقریبا میشود گفت هر توریست و مسافری که برای زیارت و سیاحت به مشهد میآید بازار ایثار را برای خرید انتخاب میکند، اما محدودیتها و مشکلات در این بازار خیلی زیاد است.
همین یک هفته پیش ۳ نفر توریست که برای خرید به ایثار آمده بودند، دنبال سرویس بهداشتی بودند که راهنماییشان کردیم به مسجد و متعجب از این بودند که بازار به این بزرگی چرا سرویس بهداشتی ندارد و چرا اینقدر شلوغ است.
اماکن سختگیریهای زیادی دارد. ذائقه مخاطب ایجاب میکند که ویترینها چیزی کم نداشته باشند، اما اماکن در برخی موارد برای فروش مانتو کوتاه و جلو باز و ... سختگیریهای زیادی دارد. گرچه یکی از ویژگیهای شهر مذهبی و فروشندگان ما این است که اینگونه موارد را خودشان در نظر دارند.
واثقی به نکته ویژه دیگری هم اشاره دارد: یکی از ویژگیهای بازار ایثار این است که غالب اعضای آن را جوانان صاحب ایده و خلاقیت تشکیل میدهند.
افرادی که میتوان روی آنها به عنوان تولیدکنندگان ایرانی حساب باز کرد. فرض کنید میخواهید از نقطه صفر به صد برسید برای این کار لازم است ایدههای خلاقانهای داشته باشید. منابع را بشناسید و با نیروها آشنا باشید. اینها کنار سیستم مدیریتی به روز میتواند در کار تولید کولاک کند.
از آنجا که من میدانم و شنیدهام در تهران و برخی از شهرهای دیگر، فضاسازی بازارها را شهرداری انجام میدهد و اگر این ایده و طرح در مشهد و بازار ایثار هم دنبال شود، رونق خیلی بیشتر از اینها خواهد بود. حرف آخر اینکه این قطب تولیدی ایران را در این نقطه از شهر جدی بگیریم.
*این گزارش یکشنبه ۸ مهر سال ۱۳۹۷ در شماره ۳۱۱ شهرآرامحله منطقه ۴ چاپ شده است.