انقلاب

روایتی کمتر شنیده شده از مقاومت تیپ ۳ لشکر ۷۷ خراسان
موهایش را در ارتش سفید کرده است و از 96 ماهی که جنگ به ما تحمیل شد 90 ماهش را زیر توپ و گلوله و خمپاره بوده است. از همان روز اول جنگ تا زمانی که قطعنامه پذیرفته شد، کارش تدارکات و پشتیبانی بود و کمبودها و تحریم‌ها را با گوشت و پوست و استخوانش حس کرده است. می‌گوید: بچه‌های ارتش عاشق بودند. وقتی هم که عاشق باشی خبری از عقل و منطق نیست. ارتش من را استخدام کرده بود که از این آب و خاک دفاع کنم و مفتخرم خود را بخشی از ارتشی بدانم که اجازه نداد یک وجب از خاک ایران دست دشمن بیفتد و هویت مردم خدشه‌دار شود.
مهر پدری حاج محمود ثانوی برای ساخت مجموعه مسکونی «مهر مادر»
تا اواسط دهه هفتاد باغی سرسبز و آباد انتهای خیابان مهرمادر29 بود. خانواده مرحوم محمود ثانوی عطاران آخر هر هفته آنجا دور هم جمع می شدند و اوقات خوشی را می گذراندند، تا اینکه او تصمیم به انجام معامله ای پرسود با خدایش گرفت و همه وقتش را به پای بچه های یتیم و نیازمندان گذاشت. او هم بخش زیادی از ثروتش را وقف کرد و هم از سپیده دم تا نیمه های شب با افتخار به نیازمندان خدمت می کرد. حالا که او رفته، فقط خاطراتش برای ما باقی مانده است. او تصمیم گرفت با ساخت چندین واحد مسکونی در محل باغ خانوادگی ، مشکل شغل و نیاز مسکن مددجویان را برطرف کند.
زندگی با مرحوم آیت‌الله عبادی سخت، اما شیرین بود
بانو وحیده کفعمی خراسانی می‌گوید: زندگی با حاج‌آقا را دوست داشتم و برایم سخت نبود. درست است که مسئولیت‌های زندگی و بچه‌ها روی دوش من بود ولی ایشان بسیار همراهی می‌کرد. با همه گرفتاری‌ها همیشه پیگیر کارهای بچه‌ها بود و آن زمان که دخترم، فهیمه، قم زندگی می‌کرد و راه دور بود، مدام با تماس تلفنی جویای احوالش بود. زندگی ما متشکل بود از من، حاج‌آقا، بچه‌ها و گروه حفاظت که همیشه همراه حاج‌آقا بود. حتی بیرون هم که می‌رفتیم حاج‌آقا با خودرو دیگری همراه تیم حفاظت می‌آمد.
روایت فلکه حضرت
«فلکه» جایگزین «میدان»، اصطلاحی است که بیشتر در مشهد و خراسان رواج دارد تا دیگر شهرهای ایران. پس از شهریور1320 و اشغال مشهد به دست روس ها، تعدادی از سربازان و افسران روس گل وگیاه یکی از میدان های مشهد را شخم می زنند و در خاکش برای مصرف روزانه گوجه فرنگی، بادمجان و سبزیجات می کارند. نیاز به آب برای این گیاهان در ادامه سبب می شود آنان چاهی بکنند و موتور و شیرفلکه ای هم برای برداشت آب روی آن تعبیه کنند. وجود این شیرفلکه بعدها نام این میدان را به «فلکه آب» تغییر داده و اصطلاح فلکه را در مکالمه مشهدی ها جایگزین میدان می‌کند، اما این همه ماجرا نیست. درواقع این اصطلاح پیش از این و در زمان ایجاد فلکه حضرت که در ابتدا به آن «خیابان فلکه» می گفتند هم وجود داشته است.
مثلث پیروزی انقلاب اسلامی
مثلث تأثیرگذار رهبر معظم انقلاب ، شهیدهاشمی نژاد و آیت الله واعظ طبسی، مدیریت میدانی فعالیت های انقلاب ی مشهد را بر عهده داشتند.
در ارتش شاهنشاهی انقلاب کردیم!
ستوان یکم محمد محتشمی پور یکی از نیروهای ارتشی است که در سال های منتهی به انقلاب اسلامی کنار مردم بود و از نفوذش در این سازمان نظامی برای پیشبرد اهداف مردمی انقلاب اسلامی استفاده کرد. او اکنون در آستانه 74سالگی هنوز به خوبی خاطرات آن روزهای انقلاب اسلامی را که بخشی از آن را در کتاب «عکاس لشکر خراسان» چاپ کرده است، به خاطر دارد و از بازخوانی اش لذت می برد.
بازخوانی مرگ ناهید اسدی، شهید تشییع جنازه کافی
وقتی خبر تصادف شیخ‌احمد کافی در جاده قوچان-مشهد پخش شد، برای مردم شهر و روستا که از دستگیری‌اش به دست مزدوران شاه، تبعید‌هایش به غرب و ممنوعیت‌های منبررفتنش خبر داشتند، تردیدی نماند که تصادف ساختگی بوده و خواب‌آلودگی راننده خودرو، دروغ است. به‌دنبال این یک روز بعد از تصادف در 31تیر1357 در روز تشییع پیکر او خیلی‌ها آمدند. مقابل مسجد جعفری‌ها در بالاخیابان جمعیتی موج می‌زد که شباهتی به تشییع نداشت. آن‌ها پیکر مرحوم کافی را تشییع می‌کردند و برای نشان‌دادن اعتراضشان شعار «زنده‌باد خمینی» و «مرگ بر شاه» می‌دادند