کد خبر: ۱۲۳۷۳
۰۶ تير ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۰
میهمان‌نوازی مشهدی‌ها در جنگ ۱۲ روزه

میهمان‌نوازی مشهدی‌ها در جنگ ۱۲ روزه

مشهدی‌های دست‌ودل‌باز برای برداشتن باری از دوش کشور، خانه‌هایشان را رایگان در اختیار مسافران و زائران شهرمان گذاشتند؛ زائرانی که در تجاوز رژیم کودک‌کش، بی‌جا و مکان ماندند.

مشهدی‌ها سال‌هاست که به احترام امام‌رضا (ع)، میزبان زائران هستند و با آغوشی باز رسم میزبانی را به‌جای می‌آورند. اما از چند روز گذشته این میزبانی متفاوت‌تر شده‌است.

بعد از تجاوز رژیم غاصب صهیونستی به کشورمان، حالا مشهد نه شهر زیارتی، بلکه پناهگاهی امن برای هم‌وطنانمان است که مردمش بی‌هیاهو، اما عاشقانه پذیرای زائران می‌شوند. پشت این اتفاقات، دست‌ودل‌بازی مشهدی‌هاست؛ دستی که نه برای پاداش که برای وطن، آستین بالا زده است تا یاریگر مردم این آب و خاک باشد.

نسرین‌خانم، آقامحمدرضا، آقارضا و علی‌آقا از همین مشهدی‌های دست‌ودل‌باز هستند که برای برداشتن باری از دوش کشور، خانه‌هایشان را رایگان در اختیار مسافران و زائران شهرمان می‌گذارند؛ زائرانی که در تجاوز این روز‌های دشمن کودک‌کش، به هر دلیلی بی‌جا و مکان مانده‌اند.

خانه نسرین عسکری در خیابان توس، منزل محمدرضا هدایتی در بولوار شاهنامه، خانه رضا برزویی در بولوار محمدیه و خانه‌های علی نجفی در بولوار الهیه و شاهنامه، نماد مهربانی اهالی منطقه ۱۲ در این حمایت ماندگار است.

 

نهال کمک را مادر کاشت

خانه نسرین‌خانم و همسرش آقاحمیدرضا پر از گلدان و درخت است. گویی سبزانگشتی نسرین‌خانم همه‌جا را رنگ سبز زده است؛ خانه‌ای باصفا که سال‌هاست درش به روی زائران باز است و حالا قرار است متفاوت‌تر میزبانی کند.

نسرین‌خانم که سی‌ونه‌ساله است، قبل گفتن از این حیاط و خانه زیبا، از چهل‌سال پیش می‌گوید. آن روز‌ها که در دهه ۶۰ صدای بلند آژیر در شهر‌ها پیچید و جنگ تحمیلی با عراق شروع شد، هنوز خودش هم به دنیا نیامده بود، اما دوست دارد قصه مهربانی امروزش را از روز‌هایی شروع کند که تعریفش را شنیده و مرحوم مادرش خاطراتی از آن نقل کرده است.

او می‌گوید: مرحوم مادرم، عصمت آزادی، از آن زنان فعال روستا بود که در زمان جنگ با همراهی اهالی برای رزمندگان در تنور نان می‌پختند و بسته‌بندی‌شده برای رزمندگان می‌فرستادند. همیشه خودش از قندشکستن‌هایی تعریف می‌کرد که قرار بود کام جبهه‌رفته‌ها را شیرین کند. از بافتن لباس گرم می‌گفت و از اینکه چطور زنان در روز‌های نبرد کمک کشور بودند. مادرم با همین خاطرات، از روز‌های کودکی نهال کمک را در وجود ما کاشت.

اکنون هم که کشورمان هدف تجاوز رژیم صهیونیستی قرار گرفته، کمترین وظیفه ما همدلی با یکدیگر و ایستادن پشت رهبر عزیزمان است. این کمک هم می‌تواند شامل هرچیزی باشد. خود من دوست داشتم با اسکان زائران، یاریگر کشورم باشم و با همراهی و مشورت همسرم یک طبقه از خانه‌ام را به همین نیت در این روز‌ها خالی نگه داشته‌ام.

 

اهالی منطقه12 در12روز پر التهاب جنگبرای اسکان رایگان هم‌وطنان داوطلب شدند

 

از این روز‌ها خاطرات خوب برای زائران بسازیم

نسرین‌خانم بدون هیچ چشمداشتی چنین نیتی کرده و در مسجد محله، بین آشنا و همسایه اطلاع‌رسانی کرده است. حتی به آستان‌قدس هم اعلام کرده است تا دسترسی راحت‌تر باشد.

اطلاع‌رسانی او تا شهر اصفهان هم رفته است و خودش در تعریف آن می‌گوید: پسرم دانشجوی شهر اصفهان است. وقتی دانشگاهش بعد از تجاوز رژیم صهیونستی به کشورمان تعطیل شد، به او گفتم پیش از آمدن به مشهد، بین هم‌کلاسی‌هایش اعلام کند هرکسی در این وضعیت قصد آمدن به مشهد دارد، نگران جا نباشد و می‌تواند رایگان در خانه ما ساکن شود.

او معتقد است در این روز‌ها برای زائران مشهد باید خاطرات خوب ساخت و می‌گوید: در سال‌های قبل این خانه را در دهه آخر صفر در اختیار زائران می‌گذاشتم و خودم با وجود مشغله‌هایی که دارم، حتی پذیرایی را انجام می‌دادم، اما حالا زمانش فرقی نمی‌کند و هریک از هم‌وطن‌هایمان که در وضعیت کنونی زائر شهرمان شود و نیاز به جا داشته باشد، ما میزبانش هستیم.

تأکید او بر این است که ما ملت ایران، دل‌سوز کل منطقه و کشور‌های درگیر جنگ هستیم؛ مردم خودمان که جای خود دارد.

 

اهالی منطقه12 در12روز پر التهاب جنگبرای اسکان رایگان هم‌وطنان داوطلب شدند

 

کمترین وظیفه‌ام میهمان‌نوازی است

محمدرضا هدایت و هم محله‌ای‌هایش این شب‌ها بیشتر از هر زمان دیگری به‌دنبال حفظ امنیت در محدوده اکبرآباد در بولوار شاهنامه هستند. او باوجود همه مشغله‌هایش هرشب چندساعت در کوچه‌ها دور می‌زند و مثل دیگرسربازان گمنام کشورمان در راه دفع تجاوز‌های دشمن تلاش می‌کند.

چون خانه اضافی نداریم اگر زائری بی‌سرپناه ماند، خودمان به خانه فامیل می‌رویم تا یک خانواده در منزلمان ساکن شوند

آقا محمدرضا با اعتقاد بر اینکه همه در کشور یک خانواده‌ایم و باید در این روز‌ها همراه و همدل یکدیگر باشیم، نیت کرده است اگر زائر و مسافری در مشهد جا و مکان پیدا نکرد، خانه‌ای را که خودش در آن ساکن است، مدتی در اختیارش بگذارد.

در مقابل تعجب ما که می‌گوییم پس خانواده خودتان کجا باید زندگی کنند، می‌گوید: مثل هر ایرانی دوست داشتم در این روز‌ها در صف اول جنگ برای دفاع از کشورم باشم که الحمد‌لله موشک‌های ایران و نیرو‌های پدافند با قدرت در حال عمل و نابودی رژیم صهیونیستی هستند.

 پس کمترین وظیفه من در همین میهمان‌نوازی است و، چون خانه اضافه‌ای ندارم که در اختیار بگذارم، با کسب رضایت از همسر و خانواده‌ام، اعلام کرده‌ام در وضعیت کنونی اگر زائری بی‌سرپناه ماند، خانواده‌ام مدتی راهی خانه یکی از فامیل شوند تا دست‌کم یک خانواده در منزلم ساکن شوند.

البته آقای هدایت به همین راضی نشده و در گروه‌های مختلف اطلاع‌رسانی مردمی مشهد اعلام کرده حاضر است با مینی‌بوسش زائران را از پایانه مسافربری مشهد و ایستگاه راه‌آهن تا محل اقامتشان رایگان جابه‌جا کند: در این روز‌ها برخی خانواده‌ها که به‌عنوان زائر پناهنده مشهد شده‌اند، شاید دست‌وبالشان تنگ باشد و توان پرداخت همین کرایه جابه‌جایی را هم نداشته باشند. پس هرکدام از ما باید یک گوشه کار را بگیریم تا آبروی هم‌وطنمان حفظ شود و باری از دوش کشورمان برداشته شود.

 

اهالی منطقه12 در12روز پر التهاب جنگبرای اسکان رایگان هم‌وطنان داوطلب شدند

 

در الهیه هرکاری بتوانیم می‌کنیم

رضا برزویی یکی از همین فعالان در دفاتر املاک بولوار محمدیه است که نیت این کمک را کرده است. او که خودش به مشکلات اقتصادی کشور نقد دارد، با تأکید بر اینکه این روز‌ها با همه این مشکلات باید ما مردم پشت هم باشیم، می‌گوید: واقعا نمی‌توانیم چشم ببندیم به روی هم‌وطن‌هایمان که خانه‌هایشان خراب شده است.

برای من که روز‌های کودکی‌ام در دوران جنگ گذشته، دیدن این صحنه‌ها دردناک است و هربار به خودم می‌گویم مگر در زمان جنگ ایران و عراق دولت یا مقامی برای کمک به مردم دستور داد؟! نه، خودجوش همه به یکدیگر کمک می‌کردند. الان نیز همین‌طور است و هرکاری بتوانم، در الهیه برای مردم تهران، تبریز، اصفهان و... انجام می‌دهم.

او که دست‌به‌خیر است و پیش از به‌وجودآمدن این وضعیت در شیرخوارگاه حضرت علی‌اصغر (ع) فعالیت می‌کرده است، بر این تأکید دارد که با کمک و دست‌گیری، مالی از بین نمی‌رود.

برزویی با بیان اینکه اکنون دست‌کم بیست واحد خالی از طرف دوستانمان در املاکی‌ها آماده اسکان است، بیان می‌کند که اگر وضعیت ضروری پیش بیاید و نیاز به اسکان مسافران از شهر‌های دیگر در مشهد باشد، دفاتر املاک بیشتری پای کار خواهند آمد و نخواهند گذاشت کسی در خیابان بماند.

 

اهالی منطقه12 در12روز پر التهاب جنگبرای اسکان رایگان هم‌وطنان داوطلب شدند

 

پویش خوب یک دهه‌هشتادی

علی نجفی خیلی جوان‌تر از آن است که جنگ تحمیلی عراق به ایران را دیده و تجربه‌ای از آن دوران و کمک در روز‌های نبرد داشته باشد، اما تا دلتان بخواهد عشق وطن و هم‌وطن را دارد.

او که به‌تازگی وارد بیست‌وچهارسالگی‌اش شده، با خلاقیت خودش پویشی راه انداخته است تا به کوشش همکارانش در بنگاه‌های معاملات مسکن منطقه برای اسکان رایگان مسافرانی که به‌علت مسائل مالی بدون سرپناه هستند، واحد‌های آپارتمانی در نظر گرفته شود.

بنگاه‌های مسکن منطقه ۱۲ مشهد واحدهای خالی‌شان را برای اسکان رایگان مسافران بدون سرپناه، در نظر گرفتند

نجفی که بار‌ها در طول صحبتش تأکید می‌کند این روز‌ها باید به درد هم بخوریم، می‌گوید: هریک از ما مشکلاتی داریم و پیش از تجاوز اسرائیل به کشورمان، شاید منتقد سیاست‌هایی در کشور هم بودیم. به‌عنوان مثال، خود من منتقد موضوعات اقتصادی بودم و اینکه به‌عنوان یک جوان به‌علت مسائل اقتصادی شاید قدرت تشکیل خانواده نداشته باشم. اما اکنون وقت این حرف‌ها نیست. امروز باید هرکاری می‌توانیم برای هم‌وطنانمان انجام دهیم.

او تصویر یکی از شهروندان تهرانی را نشانمان می‌دهد و می‌گوید: این آقا با همین اسنپ‌باکسش، همسرش را سوار ترک موتورسیکلتش کرده و با یک چادر مسافرتی به دل جاده زده است. شاید توان پرداخت یک شب اقامت را هم نداشته باشد. باید در این موقعیت دست‌گیرشان باشیم. به همین دلیل و در حدی که کاری از دستم برمی‌آمد، تصمیم گرفتم با همکارانم صحبت کنم تا اگر واحد اضافه‌ای دارند، برای اسکان رایگان آماده نگه دارند.

 

قدم اول را خودم برداشتم

نجفی در این پویشی که راه انداخته، قدم اول را خودش برداشته است. او با مشورت پدرش، شش واحد را آماده اسکان رایگان زائرانی کرده است که در این روز‌های جنگ به مشهد پناه آورده‌اند.

علی‌آقا در کنار این حرکت مهم، آمادگی دارد تا اگر زائری در تأمین مایحتاجش به همراهی نیاز داشته باشد، با کمک پدرش به آنها کمک کند. او می‌گوید: در بین املاک‌دار‌های الهیه، آدم حسابی و مشتی زیاد داریم که همین الان آماده کمک‌رسانی هستند. یکی از آنها محمد پورحسن و دیگری رضا برزویی است. البته دوستان دیگری هم هستند که دوست ندارند نامی از آنها بیاید.

 

* این گزارش پنج‌شنبه ۵ تیرماه ۱۴۰۴ در شماره ۵۹۸ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44