کمی بالاتر از چهارراه کوشش، گاراژی قدیمی در محله کوشش به چشم میخورد با نمای ورودی آجریشکل و کاشیکاریهایی روی سر در که در گذر سالها شکسته و بخشی از آن نیز از بین رفته است.
مرحوم «محمد برجعلی» مالک قبلی این گاراژ یکی از معتمدان محله گاراژدارها (کوشش کنونی) بوده است که با خرید زمین مقابل گاراژ خود و ساخت مسجد امام علی(ع) نامش را برای همیشه زنده نگه داشته است.
مسجدی قدمتدار و شناختهشده که با مدیریت حاج علیاصغر عابدزاده ساخته شده است. این بنا حالا تنها یک مسجد نیست! بلکه در این سالها به مرکزی برای فعالیتهای فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و... تبدیل شده است، جایی برای برگزاری مراسم به بهانه مناسبتهای مختلف یا محلی برای تهیه جهزیه تازهعروس و دامادهای کمبضاعت محله. از پیر و جوان و مرد و زن هم در این فعالیتها شرکت میکنند. بماند که نماز صبح که یکی از واجبات فراموششده برخی مساجد است هم در این مسجد محوری از دیرباز تاکنون اقامه میشود و آن را خاصتر کرده است.
برخی دارالشفا را یادگار گوهرشادخاتون میدانند و معتقدند او در وقت ساخت مسجد، درمانگاهی نیز برای معالجه بیماران زائر و مجاور ساخته است.
قدیم هر محله برای خودش یک گورستان داشت. از گورستان قلتگاه که از قدیمیترین گورستانهای مشهد بود و به علت خیابان طبرسی تخریب شد تا گورستان خردو که ویژه اهالی پایینخیابان بود و دیگر هیچ اثری از آن نیست و خاطرهای کهنه و رنگورو رفته در پس اذهان اهالی قدیمی برجا مانده است. داستان قبرستانهای خراب شده مشهد را نبش قبر میکنیم و همچنین از چگونگی شکلگیری این قبرستانها در کنار محل سکونت اهالی میگوییم.
ستاره هشتم آسمان امامت وقتی قدم به خاک خراسان گذاشت، با خود آبادی را برای مردم سناباد قدیم به ارمغان آورد. پس از او در ابتدای قرن سوم هجری نیز شیعیان و امامزادگان بسیاری به شوق زیارت، بادیه های بسیاری را طی کردند تا دامن از دایره جور حکام برچینند و در سبزی مهر رضا(ع)، سایه آرامشی بیابند؛ این مهاجرت ها سبب شد بعدها خراسان، سهپری باشد که گرداگرد خورشید امام هشتم(ع) چرخ می زند. همین است که هر ساله، هر مسافری که راه سمت این دیار می گیرد، چمدانی از حاجت و راز و نیاز بر می دارد و با کوله باری از امید و آرام دل باز می گردد. در سطرهای پیش رو برخی از این اماکن مذهبی- از مشهد تا خراسان- معرفی شده اند.
سالهاست که این کوچه قربانی همین نوسازی شده و جز یک مسجد از آن چیزی باقی نماندهاست؛ جایی که تا همین چندسال پیش یکی از حمامهای قدیمی مشهد را با چهارصدسال قدمت در دل خود داشت و داستانش هم از وقف مرحوم محمدحسن صاحبکار مشهدی آغاز میشد؛ مردی باخدا و مردمدار که چهارصدسال پیش 1400متر از ملکش را حمام و مسجد ساخت و وقف کرد؛ وقف ی که امروز پنجمین نسل او آن را اداره میکنند.
سجاده ها از جمله دستبافت هایی هستند که از اوایل ظهور اسلام به منظور استفاده در مراسم مذهبی مسلمانان در اندازه های کوچک، طراحی و بافته می شده و در دوره ای نیز مزین به طرح محراب و طاق شده اند. در سفرنامه سیاحان هم اشاره هایی مختصر به سجاده بافی در شهرهای مختلف شده است. برای نمونه در کتاب «حدودالعالم» که در سال ٣٧٢هجری قمری تألیف شده، در توصیف جهرم آمده است: «جهرم شهری است خرم و از وی زیلو و مصلای نماز نیکو خیزد.» در مشهد نیز سجاده بافی و متبرک کردن سجاده ها در زیارت حرم برای سوغات و هدیه بردن از قدیم الایام باب بوده اما بیشترین اطلاعات موجود درباره سجاده ها یادگار عصر صفویان و برآمده از دل اسناد این دوران است.