همسایه ها به شوخی شهربانو نیکبخت را «شهردار محله» یا حتی «پلیس۱۱۰» مینامند. زیرا مانند مادری دلسوز هوای همه را دارد و در هر مسئلهای پیشقدم است.
طیبه سروری، یکی از گنجینههای پنهان اسماعیلآباد، داستان متفاوت زندگیاش از دوازدهسالگی آغاز شد. او از همان زمان تصمیم گرفت ساعات خالی روز را با نوای قرآن و آموزش قرآن به کودکان پر کند.
همسایه های کوچه فلسطین۱۳ هرکدام ازهرطریقی که بتوانند به یکدیگر محله کمک میکنند. سالهاست که یکدیگر را میشناسند و دوستی و همدلیشان اینجا رنگ و بوی بیشتری گرفته است.
قدیمیهای کوچه آموزگار۷۴ این کوچه را هنوز به نام کوچه دوستی» میشناسند. این همسایه ها برای آبادی کوچه و محل زندگی خود دست به دست هم دادند. همین همراهی موجب شده هرروز با هم مهربانتر شوند.
اینجا هرکس که نیازمند است، سهم نان دارد؛ روزی پنجتا! خیرهای محل پول میدهند به نانوایی و حاجآقای افخمی، بزرگ محله، به نیازمندانی که میشناسد، کارتی میدهد که نانشان را رایگان بگیرند. این کار در محله ما سالهاست رواج دارد.
در دل محله ایثارگران، همسایه هایی سکونت دارند که حالوهوای زندگی یکدیگر را خوب درک میکنند؛ همیشه از حال هم خبر دارند؛ برای دختران بیبضاعت مراسم عروسی میگیرند.
کوچه مالکاشتر۸ همسایه هایی صمیمی و بااخلاق دارد. اینجا خبرگیری از همسایه ها و مراعات حال یکدیگر یک سنت است. مراسم را در منازل یکدیگر برگزار میکنند و برای برنامههای آیینی، همه پا پیش میگذارند.






