سمیه موسوی بهدلیل شکستدادن بیماری سرطان و انجام کارهای فرهنگی، الگوی خیلی از اهالی خیابان شاهد ۱۰ به حساب میآید. اما خودش میگوید: وقت مریضیام همسایه ها مدام به من سر میزدند و روحیه میدادند.
سیدحسن آزرده تعریف میکند: از اطراف چهاربرج آمدند دنبالم تا درختهایشان را پیوند بزنم. سه روز و هر روز نصف روز وقت گذاشتم و در پایان وقتی مبلغ دستمزد را خواستند و گفتم صلواتی است، تعجب کردند.
بانوان ساکن کوچه سلمان علاوهبر فعالیتهای مسجد زینالعابدین(ع)، در پایگاه بسیج طیبه هم همکاری میکنند و همین مشارکت در اجرای برنامهها باعث شده صمیمیت بیشتری داشته باشند.
داستان همسایگی و رفاقتشان به زمانی برمیگردد که آبادانی هنوز به این نقطه نرسیده بود اما آنها کمر همت بسته بودند برای رشد محله خود. آنها با راهاندازی جلسه قرآن خانگی، فرصت دورهمی بیشتر همسایه ها را فراهم کردند.
مجید حبیب، محمدجواد ریاضی و رضا مهدیزاده، از کودکی با یکدیگر همسایه بودند؛ حالا هم که هرکدام ازدواج کردهاند و زن و زندگی دارند، درکنار هم کارهای فرهنگی محلهشان را به دست گرفتهاند.
کوچه مهرمادر ۲۵، همانند نامش به مهر و همدلی همسایه های قدیمی و همدلی زبانزد است. همسایه هایی که عمر آشناییشان از یک دهه عبور کرده است. آنها درست مثل اعضای یک خانواده و حتی شاید نزدیکتر، با هم نشست و برخاست دارند.
ساکنان این کوچه سالهاست کنار هم زندگی میکنند، اما آنچه رابطهشان را از یک همزیستی ساده فراتر برده، همسایگی با مسجد امامهادی (ع) است؛ مسجدی که به باور اهالی، برکت محله است و باعث شده سنتهای خوب همسایه داری در آن زنده بماند.