همسایهها در محله کویسلمان دلیل حال خوش هم
معبری قدیمی است که قدمتی برابر با سالهای پیروزی انقلاب اسلامی دارد. اینجا کوچه شهیدحسین طهانطرقی در محله کوی سلمان است. کوچهای که حداقل نیمی از ساکنانش از روزهای اول ساخت این معبر همسایه بودهاند. اینجا آدمها جور دیگری هوای هم را دارند، درست مثل قدیم. اینجا هنوز احترام بزرگتر و کوچکتر سنت زیبایی است.
امروز سراغ سه همسایه قدیمی این کوچه آمدهایم. سه تن که بزرگتر این محدوده و مسجد زینالعابدین (ع) هستند.
نیکو مثل نام فامیلش
ناصر نیکویی از سال۱۳۵۷ به این محله آمده و به قول خودش، هم جا خوب است، هم رفقا و هم همسایههایش؛ برای همین از اینجا کوچ نکرده. ناصرآقا را خیّر، معتبر نزد مردم و ریشسفید محله معرفی میکنند. حتی یکی او را نیکو مثل نام فامیلش میداند!
او همچنین به سنوسال، بزرگتر این کوچه است. هر روز با کتوشلوار، رفتاری متین و چهرهای خندهرو میآید به مغازه قدیمی و کوچک «کانال و دریچه کولر» در حاشیه کوچه مینشیند و علاوهبر سلاموعلیک و گپی کوتاه با اهالی گاهی میزبان و همصحبتشان میشود.
او همسایههایش را خیلی خوب و بامعرفت معرفی میکند و میگوید: اینجا اخلاق مردم صمیمی و گرم است. هر روز احوالپرسیها به راه است. البته بیشتر همسایههای قدیمی اینطوری هستند. بارها پیش آمده است که مردم اینجا برای رفاه حال یکدیگر کمی از رفاهشان زدهاند. مصداقش همین یاری و یاوری در بازسازی و بزرگتر کردن مسجد زینالعابدین (ع).
او همسایه معتبر را علیاکبر طهانی معرفی میکند. ناصرآقا درباره این همسایه میگوید: ما با هم مدرسه رفتیم و بزرگ شدیم. به همیندلیل علاوه بر همسایگی، رفاقتمان هم زیاد است.
عمری مردمداری
علیاکبر طهانی چهره نامآشنای محله کوی سلمان است که در گزارشهای سالهای گذشته هم بارها اسمش را شنیدهایم. به کار خیر و رفتار بزرگمنشانه مشهور است و همچنین به قول خودش ۴۶سالی میشود که عضو هیئتامنای مسجد زینالعابدین (ع) است.
هروقت هر کمکی خواستهایم، همسایهها دریغ نکردهاند. برخوردشان آنقدر خوب است که از قوموخویش هم نزدیکترند
همسایهها او را خیّر، مردمدار و خونگرم معرفی میکنند. ناصرآقا میگوید: اگر کسی گرفتار باشد، حاج علیاکبر، بیسروصدا کارش را راه میاندازد. برای همین است که مصداقی برای کمککردنش نداریم و فقط میدانیم که دستش به خیر است. در بازسازی مسجد زینالعابدین (ع) شاهد تلاشش بودیم.
نوبت که به علیاکبر طهان میرسد، درباره این کوچه و همسایههایش میگوید: حالوهوای صمیمی محله را دوست دارم. اینجا آدمها بامعرفت هستند و از زندگی کنارشان خوشحالم. ما و ناصرآقا هر موقع بخواهیم میتوانیم از اینجا برویم، اما کجا برویم از اینجا بهتر با این آدمهای خوب کنارمان؟
همسایههایی نزدیکتر از قوموخویش
از آن دسته آدمهای محکم و استوار است. عمری راننده ماشین سنگین بوده و هنوز هم پرهیبت راه میرود. همسایهها او را زیرک و سروزباندار و پایکار امور محله معرفی میکنند. او نیز همانند آقاعلیاکبر و آقاناصر، برای بازسازی مسجد خیلی جدی پایکار بوده و از اهالی کمک جمع کرده است.
مهدی دهقان درباره این محله و کوچه میگوید: ۴۴سال پیش اینجا ساکن شدیم. در این مدت دیدهایم که مردم در عروسی و عزا مشارکت میکنند. در این مدت، خانه و زندگیمان را بارها به هم سپردیم. من راننده ماشین سنگین هستم و پسرم در مغازهای کار میکند. یک بار من مشهد نبودم و پسرم در حادثهای دستش بریده بود و همسایهها او را به بیمارستان بردند و دوا و درمان کردند.
جدا از این، هروقت هر کمکی خواستهایم، همسایهها دریغ نکردهاند. در این سالها سروصدای خودرو سنگین من همسایهها را آزار داده است، اما کسی معترض نشده و مراعات شغلم را کردهاند. همین است که از دیدن همسایههای قدیمی حالم خوب میشود. برخوردشان آنقدر خوب است که از قوموخویش هم نزدیکترند.
* این گزارش دوشنبه یکم دیماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۵۲ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.
