نویسنده

داستانی برای آرش شهید
«خورشید در آسمان معرکه گرفته بود. نمی‌دانستم گریه کنم یا خویشتن‌دار باشم. دیگر کسی نبود که بچه‌های قد و نیم قد همسایه‌ها را سرگرم کند یا به سالمندان و کودکان‌کار یاری رساند. با صدای دخترعموی آرش به خودم آمدم. بفرمایید خرما! ....» این‌ها بخشی از داستان بهار بهلول، نوجوان سیزده‌ساله و داستان‌نویس محله فارغ‌التحصیلان است که چندی پیش در مسابقه داستان‌نویسی «قهرمان محله من» شرکت کرد و مقام آورد.
معلمی با چاشنی شعر و حدیث
عشقم، کلاسم بود. کلاس‌هاس شلوغ آن‌زمان که بیش از 45نفر را درخود جای می‌داد خیلی دوست داشتم و در تمام مدتی که در آموزش و پرورش بودم، دوست داشتم زیبایی‌ها را به بچه‌ها یاد بدهم و آن‌ها را ملکه ذهنشان کنم. همیشه بالای برگه‌های امتحانی یک حدیث یا یک بیت شعر برای بچه‌ها می‌نوشتم و حتی در متن سؤالات هم سعی می‌کردم یک رابطه زیبا با بچه‌ها برقرار کنم. مثلا سؤالاتم با «پسر عزیزم» یا «دانشمند کوچکم» شروع می‌شد.
دانش آموز ساکن محله وحید عنوان‌دار جشنواره خوارزمی است
محمدرضا جعفری آنی متولد1386 اولین بار کلاس هفتم در جشنواره خوارزمی شرکت کرد و مقام سوم استانی رشته «احساس واژه ها» را کسب کرد. پس از آن در عرض دو سال صاحب رتبه های دیگری هم شد، مانند رتبه سوم رشته زبان و ادبیات فارسی استانی جشنواره خوارزمی سال 98 - 99، رتبه اول استانی رشته داستان نویسی و رتبه دوم استانی رشته مجسمه سازی جشنواره فردا در سال 99-1400 تحصیلی جدید. نوجوان های هم سن وسالش در محله بیشترشان عاشق بازی گل کوچک در کوچه اند، اما محمدرضا علاقه زیادی به فوتبال ندارد. بیشتر دلش می خواهد کتاب بخواند و برای همین در کتابخانه محله عضو شده است و بیشتر کتاب می خواند.
30 کتاب هدیه عباس به کودکان
عباسعلی یونسی سپاهی در طول بیش از 2دهه فعالیت موفق به خلق بیش از 30مجموعه شعر در مقاطع خردسالان، کودک و نوجوانان، چاپ چندین کتاب و فعالیت گسترده در جشنواره‌ها و نشریات مختلف کشور شده‌است. پدر عباسعلی کشاورز ساده‌ای بود که سواد خواندن و نوشتن نداشت، مادرش، خدابیامرز هم تنها سواد مکتب‌خانه‌ای مختصری داشت و فقط می‌توانست قرآن بخواند، اما پدربزرگ پدری(عباسعلی سپاهی) از شاهنامه‌خوان‌های معروف روستای یونسی بود.
جواد نعیمی قصه‌گوی بچه‌هاست
اولین کتاب جواد نعیمی، سال 56 در بیست‌ویک‌سالگی با نام «آوایی در سکوت» چاپ شده است. نعیمی سال‌ها مشتری پروپاقرص کتاب‌فروشی‌های مشهد بود و وقتی کتابش چاپ شد بسیاری از آن‌ها او را می‌شناختند. سال 57 یکی از کتاب‌فروشی‌های انتشارات طوس مشهد که نعیمی همیشه مجله‌های مسابقه را از آنجا می‌خریده به او پیشنهاد همکاری می‌دهد. این نویسنده تعریف می‌کند: به پیشنهاد ناشر قرار شد یک مجموعه کتاب کودک کار کنم.
قصه‌نویسی پرنیکا برای نقاشی‌هایش
پرنیکا توکلی‌نسب در برنامه «آب‌نبات چوبی» که از شبکه خراسان پخش می‌شود کتابش را معرفی کرده است. او سال گذشته رتبه اول قصه‌گویی را در ناحیه6 آموزش و پرورش مشهد به دست آورده و شب یلدای امسال برای یک مؤسسه فرهنگی هنری در همدان اجرای آنلاین شاهنامه‌خوانی داشته است. همچنین در دو تیزر تبلیغاتی و یک فیلم کوتاه مستند داستانی به کارگردانی جواد علیزاده با موضوع جانباز بازی کرده که از شبکه خراسان رضوی پخش شده است.
امانتی که به منزل رسید
محمدباقر(حمید) جهانگیر فیض آبادی یکی از آن رفیق های ناب روزگار است که بعد از شهادت همسایه دوران کودکی، دوست، همکلاسی و هم رزمش، شهید سید محمدرضا شعاعی آستانه، به دنبال چاپ خاطره های دوستش شده است. کتاب«ستاره کلاشین» که توسط «سمیه جوادی» و «محدثه دبستانی» نوشته شد به خاطره ها و معرفی شهید محمدرضا شعاعی پرداخته که روزگاری ساکن محله امام خمینی(ره) بوده است.