نویسنده

امانتی که به منزل رسید
محمدباقر(حمید) جهانگیر فیض آبادی یکی از آن رفیق های ناب روزگار است که بعد از شهادت همسایه دوران کودکی، دوست، همکلاسی و هم رزمش، شهید سید محمدرضا شعاعی آستانه، به دنبال چاپ خاطره های دوستش شده است. کتاب«ستاره کلاشین» که توسط «سمیه جوادی» و «محدثه دبستانی» نوشته شد به خاطره ها و معرفی شهید محمدرضا شعاعی پرداخته که روزگاری ساکن محله امام خمینی(ره) بوده است.
سعید تشکری، نویسنده صاحب‌نام مکتب رضوی، آسمانی شد
سعید تشکری (زاده۱۳۴۲) نویسنده و رمان‌نویس مشهدی بود. او دانش‌آموخته ادبیات نمایشی، عضو کانون ملی منتقدان تئاتر، عضو بین‌المللی کانون جهانی تئاتر «ITCA»، مدرس ادبیات نمایشی و داستان‌نویسی بود که ساخت فیلم و نگارش سریال‌های تلویزیونی، نگارش نمایشنامه‌های رادیویی و انتشار بیش از چهل کتاب را در کارنامه داشت. از میان کتاب‌های او می‌توان به «وقتی زمین دروغ می‌گوید»، «غریب قریب»، «ولادت»، «پاریس پاریس»، «اوسنه گوهرشاد»، «بار باران»، «هرایی» و «سبز-آبی» اشاره کرد.
شاهنامه‌خوانی «الهامی» در مدارس همسایه فردوسی
امیر الهامی سال1358 در شهرستان فردوس و در خانواده‌ای ادب‌پرور و ادب‌دوست به دنیا می‌آید، پدربزرگ پدری‌اش، «محمد الهامی» از شاهنامه‌خوان‌های بزرگ و قدیمی شهرستان فردوس بود و او از همان دوران کودکی با نشستن برپای نقالی‌ها و شاهنامه‌خوانی‌های پدربزرگ با فردوسی و ادبیات حماسی آشنا می‌شود. امیر الهامی دارای مدرک دکتری از دانشگاه فردوسی مشهد است و تاکنون ده‌ها مقاله و کتب ادبی را به رشته تحریر درآورده است که از میان آن ها می توان به «از سور تا سبزه»، «با کلیله و دمنه پشت چراغ قرمز» و «تاثیرگذاری مثنوی‌های عطار بر غزلیات حافظ» اشاره کرد. او در سال های اخیر در همکاری با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران برنامه های ادبی متنوعی را تولید و مجری گری کرده است. شنیدن صدای او در سحرهای ماه رمضان در برنامه «قرار بی‌قراران»، برنامه ادبی «چکامه» در شبکه‌یک و جام‌جم، برنامه ادبی «ساعت 25» از شبکه تهران، برنامه «ایرانی سلام» از شبکه جام‌جم و... از جمله فعالیت‌های او در رادیو و تلویزیون ایران است.
مهریه انقلابی
منیره خدابخش‌ حصار ماجرای اولین حضورش در راه‌پیمایی علیه شاه را این‌گونه روایت می‌کند: برای اولین بار بود که دور سقاخانه جمع شدیم و شعارهایی به طرفداری از امام خمینی سر دادیم. چند دقیقه‌ای نگذشته بود که درهای حرم را بستند و همه مردم در صحن عتیق ماندند. ما به شعارهای خود ادامه دادیم اما یک عده لباس شخصی آمدند و یکی‌یکی همه را دستگیر کردند. من که از قبل فکر این گرفتاری را کرده بودم، زیر چادر مشکی، چادر رنگی به سبک روستاییان به دور گردنم بسته بودم و در شلوغی صحن چادر مشکی‌ام را درآوردم و در کیفم گذاشتم.
گام‌هایی از انشانویسی به فیلم‌سازی
همه چیز از یک اطلاعیه شروع شد. بچه‌های مدرسه روی برگه نوشته بودند که می‌خواهند رادیو معراج را راه‌اندازی کنند. صادق انشای خوبی داشت و به عنوان نویسنده عضو این گروه شد و به تولید پادکست پرداختند. یکی از این پادکست‌ها در مسابقه فرهنگی‌هنری آموزش و پرورش مقام اول کشوری را به دست آورد. پس از این تجربه موفق نویسندگی، فکر فیلم‌نامه‌نویسی به سرش افتاد و اتفاقا در آن هم خوش درخشید. صادق نظامی، ساکن محله دانشجو، اکنون که در کلاس دهم درس می‌خواند شش نمایشنامه نوشته که اجرا شده‌اند.
عن قریبی که 30سال طول کشید
شخصیت‌هایی که باعث آشنایی‌ام با ادبیات شدند آن‌قدر برای خودشان سخت‌گیر بودند که من هم همان‌طور تربیت شدم. به‌قدری این شخصیت‌ها انسان‌های بزرگی بودند که همیشه فکر می‌کردم قلم به دست گرفتن در حضور این‌ها خطاست. بارها بخش‌هایی از مقاله‌ها را ترجمه و بعد هم رها می‌کردم. آن‌موقع مانند الان نبود که هر کارشناسی کتابی بیرون بدهد با عنوان مترجم، شاعر و نویسنده . دوستان عهد شباب همیشه می‌گفتند: «پس کی کتابی را ترجمه می‌کنی؟» و من اصطلاحی داشتم که همیشه می‌گفتم:«عن قریب» و این عن قریب حدود 30سال طول کشید.
حرف‌‌های شاعرانه نوجوان محله سیدی با رئیس‌جمهور
«فرزانه رمضانی» دختر نوجوان محله سیدی نیز از پنج سال قبل کارش را در زمینه شعر شروع کرده است. علاقه و پشتکار او سبب شده تا در انجمن‌های ادبی شعرخوانی کند. همچنین در پویش پاسخ به سؤال رئیس جمهور که هر سال به اسم «پویش مهر» در بین دانش‌آموزان انجام می‌شود شرکت کرده است. او سؤال رئیس جمهور را در مهر 1400 به صورت شعر پاسخ گفته و توانسته تا مرحله دوم این پویش پیش برود.