نویسنده

چطور یک داستان‌نویس شویم؟
حسین عباس‌زاده می‌گوید: هر نویسنده برای به‌دست‌آوردن این هنر، مسیری را طی می‌کند و تجربه این مسیر به رشد او کمک می‌کند. فردی که می‌خواهد در این مسیر حرکت کند، باید به 3نکته توجه کند؛ بخواند، بنویسد و پشتکار داشته باشد. اگر کسی این ویژگی‌ها را نداشته باشد، نویسنده نمی‌شود. خواندن داستان‌های زیاد، نقد و بررسی آن‌ها و پشتکار در نوشتن به خلق داستان‌های جدید کمک زیادی می‌کند. نویسنده در بلندمدت به نتیجه می‌رسد و نباید انتظار داشته باشد در مدتی کوتاه به نویسنده ‌ای معروف و شناخته‌شده تبدیل شود. کلاس‌های داستان‌نویسی فقط مسیر را کوتاه‌تر می‌کنند.
ترکیب هنرمندانه تئاتر و روزنامه‌نگاری در قاب زندگی جواد اشکذری
سال‌هاست که در عرصه روزنامه‌نگاری، پژوهش، نمایشنامه‌نویسی و کارگردانی تئاتر فعال است و آثار فاخر زیادی را از خود به یادگار گذاشته است، سیدجواد اشکذری از اولین خبرنگارانی است که بومی‌نویسی و معرفی هنرمندان مشهدی و خراسانی به ویژه در عرصه تئاتر را با قلم شیوای خودش به تحریر درآورده است. وی همچنین نمایشنامه‌های متعددی را نوشته، کارگردانی تئاتر کرده و در تعدادی از این آثار هنری نقش بازیگری و عروسک‌گردانی را ایفا کرده است. برخی از این نمایشنامه‌ها دارای چنان درجه‌ای از پختگی، معنا و مفهوم  است که هنوز بعد از گذشت سال‌ها، بارها و بارها بازسازی و به نمایش درآمده‌اند. قلم، همدم و مونس شب‌ها و روزهای جواد است و از او به صورت فردی و جمعی 24 کتاب از جمله «بربسیط بارش مهتاب»، «تئاتر +10»، «آقای صدای خاطره انگیز»، «فواره و عبور»، «آه و ماه» و... برجای مانده است.
درخشش داستان‌های نوجوان محله جاهدشهر در استان
پریناز متولد 1389 است. مادرش دانش‌آموخته رشته کتابداری است و به‌واسطه شغلش پریناز را هر روز به کتابخانه می‌بَرد. او از کودکی با مجموعه‌ای از کتاب‌های کودک، پادکست‌ها و بازی‌های کودکانه بزرگ شده است که هر کدام از آن‌ها در توسعه استعدادها و شکوفایی خلاقیت پریناز نقش بسزایی داشته‌اند. او می‌گوید: نوشتن به من احساس آرامش می‌دهد. وقتی داستان می‌نویسم از خودم راضی هستم.
ماجرای خانه‌ای که کتابخانه شد
درباره وقف زمین برای مسجد و مدرسه زیاد شنیده‌ایم، اما وقف زمین برای کتابخانه کمتر اتفاق افتاده است. روایت این هفته ما وقف مال برای ترویج فرهنگ مطالعه در یک منطقه پیرامونی است. تعریف کتابخانه امیر‌حسین فردی را زیاد شنیده‌ بودم؛ مجموعه مردمی و خودجوش در طبرسی‌شمالی که به همت چندجوان جهادی پا گرفت و زیرنظر هیچ سازمانی نیست. در ابتدا‌ی تأسیس، کتاب‌ها‌ اهدایی بچه‌های محله بود و نیازشان به مطالعه را تأمین می‌کرد. اکنون 12سال از آن روزها می‌گذرد و مجموعه به همت همان گروه خودجوش و جوانان جهادی کارش را ادامه می‌دهد، البته با 10هزار جلد کتاب و 3هزار عضو.
تجربه شیرین معلمی
مبینا جعفری‌راد، مدرس زبان و دانش‌آموز رشته سینما در محله امام هادی(ع) است که به نوشتن علاقه دارد. او می‌گوید: برای رسیدن به اهداف باید برنامه‌ریزی کرد و با تلاش و پشتکار به آن‌ها رسید. ضمن این‌که همسن و سالان من نیاز به حمایت و راهنمایی خانواده‌ها دارند. اگر پدر و مادر، علایق و استعداد واقعی فرزندان خود را بشناسند و به آن‌ها در رشد استعدادشان کمک کنند، نوجوانان نیز موفق می‌شوند.
افسانه‌های پرماجرای «افسانه»
افسانه میرآبی درباره کار جدیدش می‌گوید: یک کار علمی‌تخیلی در 9جلد نوشته‌ام که جلد اول آن در مرحله تأیید است. داستان این مجموعه 9جلدی ماجرای یک موجود تخیلی است که از اعماق زمین به سطح می‌آید و درگیر یک سری اتفاق می‌شود. «داستان‌های موجود ناشناس و حیوانات جنگل» نام کل مجموعه است که هر جلد آن یک نام اختصاصی هم خواهد داشت. از بعد جذابیت کار هم ایده‌ای به ذهنم رسیده که در کنار چاپ کتاب، انیمیشن مجموعه را هم بسازم تا بتوانم یک بسته ارائه دهم.
پاکبانِ نویسنده با جارویش کوچه‌ها و با قلمش ذهن‌ها را جلا می‌دهد
صحبت های محسن رحیم دل، پاکبان بوستان بهشت، پر از بوی کلمه است؛ از تعداد تألیفاتش می گوید و از کتاب هایی که به دیگران هدیه داده است، از عشق و علاقه وافری که به ادبیات و نویسندگی دارد و از حوصله ای که بین کار پاکبانی برای نوشتن به خرج می دهد. او مرد آرامی است و وقتی کنارش می نشینیم، قصه گو هم می شود. شاید خیلی از شهروندان محسن رحیم دل را نشناسند. پاکبان میان سالی که با جارویش بر تن خشک شده برگ های زرد می کشد و از گیاهان بادقت خاصی مراقبت می کند، یک داستان نویس است.