حسن عمرانی، جانباز ۷۰ درصد محله هدایت، بیشاز ۱۰ سال را در بیمارستانهای آلمان و فرانسه گذرانده تا بتواند چهرهای را که در جنگ تحمیلی از دست داده، دوباره به دست بیاورد.
روزهای آخر بود که یک روز گلولهای از کنار صورتم رد شد و زخم کوچکی برداشت. به گوش چهارتن از بچههای هممحلیمان رسیده بود که محمد ترکش خورده است. آنها ۱۰ روز زودتر از ما ترخیص شدند و وقتی به محله رفتند، خبر شهادتم را به خانوادهام رسانده بودند.
طاهره سادات زرقانی یکی از سمنوپزهای محله شهرک قدس است، او از روزهای ابتدایی شروع کارش میگوید: چندین مرتبه گندمها را خیس کردم تا جوانه بزند، اما هر بار گندمها یا پلاسیده میشد و یا بو میگرفت
فرهنگسرای خادمالشریعه در سالروز عملیات عاشورا میزبان دورهمی خانوادههای رزمندگان بود.
صحبت ما با احمد غلامی، جانباز شیمیایی هفتاددرصد محله سرافرازان که سهبار مرگ و احیا را تجربه کرده و ۱۵۰بار زیر عمل جراحی رفته است، با سرفههای او شروع میشود.
محمدحسین سبحانی جانباز قطع نخاعی است که دارای مدرک کارشناسی ارشد علوم سیاسی است، ورزش هم می کند و مدال های متعدد استانی و کشوری دارد.
علی چوپانی، جانباز دفاع مقدس نیست؛ او یک دهه بعد از جنگ، پاهایش را در یک حادثه سربازی از دست میدهد، اما به خاطر روحیه دفاع مقدسی که دارد ویلچر جانباز ان را رایگان تعمیر میکند.