شهید

مزار شهدای گمنام در بوستان نیلوفرآبی
مزار 2 شهید گمنام که از سال 95 تاکنون میهمان بوستان نیلوفر آبی شده‌اند حالا دیگر به نمادی از هویت منطقه 10 تبدیل شده‌است. اگر در طول هفته یکی دو بار هم گذرتان به این بوستان افتاده باشد، می‌توانید حداقل یکی دو نفر را ببینید که بر مزار این دو شهید گمنام در قلب نیلوفر آبی نشسته‌اند.
جانباز 70 درصد محله امام هادی(ع) شهید زنده‌ لقب گرفته است
غلامرضا اربابی،‌ زاده سیستان است. او می‌گوید: من سه بار تصادف سخت کرده‌ام. جنگ رفته‌ام. قرار نبوده که 58 سال از خدا عمر بگیرم. سرنوشت من می‌توانست همین معلولیت باشد، ولی به دلیل تصادف. همه معلولان قابل احترام هستند، ولی من راهم را انتخاب کردم. زخم زبان هست، ریشخند هست و سخت هم هست. جوان‌های حالا تحملشان کمتر است، ولی اگر موفق شوند کارشان بی‌نهایت از کاری که ما کردیم ارزشمندتر است.
خانه شهیدِ عملیات مقابله با ریگی، طبق وصیتش وقف کارهای نیک شد
شهید جواد عبداللهی در عملیات مقابله با عبدالمالک ریگی به شهادت رسید. حاج هاشم، پدر شهید ، همراه با برادرش طبق وصیت خود شهید منزلش را وقف کارهای نیک کردند، اکنون خانه شهید به پایگاهی در محله تبدیل شده است که شناسایی نیازمندان و دستگیری از آن‌ها را برعهده دارد. امروز بیش از ۱۲۳ خانواده که ۲۴۳یتیم را هم شامل می‌شود، زیر پوشش این پایگاه هستند.
شهید محمد عطار خراسانی شب تاسوعا به دنیا آمد و در عملیات عاشورا به شهادت رسید
محمد نگاهی به مهدی انداخت. دل مهدی ناگهان لرزید. نمی‌دانست چرا، اما انگار تمامی این ارتفاعات بر سرش آوار شدند، چقدر چهره محمد آرام بود، محمد لبخندی زد، مهدی را در آغوش کشید و با او وداع کرد. مهدی نگران بود اما دلیلش را نمی‌دانست. محمد لبخندی زد و همراه با مهدی منتظری به سمت شیار حرکت کردند. چند دقیقه‌ای نگذشت که صدای گلوله توپ 120ارتفاعات گرگنی را لرزاند. نیروهای گردان با استرس و نگرانی نگاهشان به سمت شیار رفت. صحنه بسیار عجیبی بود بچه‌ها با هر شرایطی در بین آماج توپ و گلوله خود را به شیار رسانده بودند، گلوله توپ بین پیکر محمد و منتظری برخورد کرده بود و این دو پیکر مثله شده بودند.
هنوز صدای سوزناک محمد آژند، شهید «خان‌طومان»، در سر پدر می‌پیچد
محمد آژند، شهید مدافع حرم است. شهید ی متولد سال١٣٥٩ که ٢١دی ماه سال ٩٤ در منطقه خان طومان حلب سوریه به درجه رفیع شهادت نایل و ٥ماه بعد پیکر پاکش به خاک سپرده شد. «محمد آژند» حالا نام یکی از کوچه‌های محله محمدآباد است. اما فقط یک اسم نیست! این نام حالا یادآور شهید ی است که یک روز سبک‌بال و رها پر کشید. این زندگی و متعلقاتش را گذاشت و رفت.
دکتر فتاحی نیم قرن روزنامه‌های مشهد را در کانون «میثاق شهدا» آرشیو کرده است
آرشیو تخصصی کانون میثاق شهدا در محله آبکوه محل نگهداری محتوای دسته‌بندی شده با مستندات روزنامه‌‌های مشهدی و ملی از نیم ‌قرن پیش تاکنون و با موضوعات مذهبی، دینی، اعتقادی، علمی و پزشکی است. این مکان بیشتر شامل روزنامه‌هایی است که از زمان انقلاب تاکنون توسط دکتر فتاحی گردآوری و دسته‌بندی موضوعی شده‌اند. اینجا مکانی مناسب با تعداد بسیاری کتاب و بیش از 300جلد آرشیو روزنامه‌ای برای تحقیق و تفحص دانشجویان و محققان به شمار می‌آید.
درددل‌ با 2مرد قاب‌نشین
بعد از برادرم همسرم راهی جبهه شد. من ماندم و سه فرزند کوچک. او می‌گفت خدا یار و یاور شماست. من باید از انقلاب و این سرزمین دفاع کنم. یادم می‌آید آن زمان‌ها یک گوشمان به در خانه بود، تا خبری یا نامه‌ای از مردانمان که در جنگ بودند به دستمان برسد. همسرم بار آخری که رفت گفت عملیات است. 20روز از عملیات گذشته بود و همه دوستانش برگشته بودند و همسرم برنگشته بود. به خانه یکی از دوستانش رفتم تا سراغش را بگیرم. او گفت مجروح و شهید شدنش را دیده‌ام اما دیگر از او خبری ندارم.