استاد سید محمد تقی مدرس رضوی در شب سه شنبه دوم شوال سال ۱۳۱۳ قمری برابر با ۲۸اسفند سال ۱۲۷۴ خورشیدی در مشهد مقدس زاده شد. او در سایه تربیت پدری دانشمند پرورش یافت و از انفاس او بهره گرفت و از آن کانون دانش و تقوا و فضیلت بر آمد و بالید.
پدر ایشان که حتی دختران خود را در آن دوران به کسب دانش وادار کرده بود، به پرورش و آموزش پسر خویش علاقه خاص نشان داد و او را از پنج سالگی به مکتب فرستاد و میرزا محمد تقی قرآن کریم و «صد کلمه مولای متقیان» و ترجمه آن را در مکتب آموخت و صرف و نحو را از کتاب «جامع المقدمات» فرا گرفت.
حالا باید فصل برداشت محصول جوانیشان باشد. سایه دیواری بنشینند و خوشیهایی را که در ادامه راه است مزمزه کنند. اما ترس آمیخته با نگرانی لحظهای رهایشان نمیکند. حتی وقتی زنبیل کنفی را به دست میگیرند و با قامتی خمیده تا نانوایی سر محله را گز میکنند یا وقتی در پناه سایه درختی نشستهاند، هزار فکر از سرشان میگذرد. اگر بیمار شوند، چه کسی مراقبشان خواهد بود؟ هزینه درمانشان را از کجا باید جور کنند؟ اگر اتفاقی برایشان بیفتد چه کسی خبردار میشود؟ خیلی از آنها با پا گذاشتن به دوره سالخوردگی، به جای شادی و تفریح، باید نگران عایدی، مسکن و بیماریشان باشند. به مناسبت سالروز خانواده و تکریم بازنشستگان، به سراغ تعدادی از سالمندان میرویم که ساکن همین منطقه هستند و همسایه با ما.
هفته گذشته نهمین سالگرد درگذشت مردی بود که در این شهر غریب بود، اما همه عمر ساده و بیریا به مجاوران و زائران حضرت رضا(ع) خدمت کرد. مرحوم حاجرضا انصاریان، از کسبه قدیمی صنف پارچهفروشان سرای عالی (خیابان شهیداندرزگو) و مداح اهلبیت(ع)، به صلوات خاصهای که از او به یادگار مانده است، شناخته میشود. البته حاجرضا هربار میخواست در یک کلام خودش را معرفی کند، میگفت: «من پناهنده حضرتم!»
سعید ادهمدوست در یکی از رفتوآمدها به مدارس روستاهای تبادکان با معلم ریاضی جدید مدرسه یکی از مدارس به نام خانم منیره قاسمنیان آشنا شده و به قول قدیمیها با یک نگاه عاشقش میشود. این دو در سال 1384 ازدواج کرده و همراه هم در مدارس روستاهایی همچون خور، بلغور، کشف و... تدریس میکنند.
مریم بیدمشکی یکی از معلم انی است که پا را فراتر از کتاب گذاشته و در کلاس درسش نه فقط دغدغه تمام کردن کتاب بلکه دغدغه زنده کردن فرهنگ، اخلاق و نام و یاد فردوسی را دارد. او که اکنون یک معلم ادبیات است و دوران پر فراز و نشیبی را طی کرده تا به معلم ی رسیده است، میگوید: شاهنامه تنها کتابی است که میتوانیم از آن به عنوان خردنامه یاد کنیم چراکه فردوسی بعد از خداپرستی از خردپرستی که امروزه هم بسیار به آن احتیاج داریم سخن گفته است و من امیدوارم فردوسی در شهر مشهد از این غربت در بیاید.
معصومه نجیبی بارها به خانوادهها توصیه کرده: هر قدر هم که درس خواندن برای فرزند شما مفید باشد اما دکتر و مهندس خموده و بیمار، ایدهآل شما برای آینده فرزندتان نیست و بیشک سلامت آنها از هر چیز مهمتر است.
وقتی یک نقطه دور افتاده در حاشیه شهر مشهد را برای کار انتخاب میکنی و سی سال ممتد به آن حرفه مشغول میمانی، یعنی حسابی به آن کار عشق میورزی. همین عشق بوده که سبب شده است مشکلات و کمبودها هم نتواند حریف دلبستگی «هاشم خوششنو» به دانشآموزان هنرستان اندیشه، دبیرستان مرحوم علی اکبر قصاب و دبیرستان نوبت دوم شفا شود که هر سهتایشان در یک مجتمع آموزشی قرار گرفتهاند.با آنکه او سال 1399 بازنشسته میشود، اما دوباره پای کار میآید و برای دانشآموزانش سنگ تمام میگذارد. بیش از 500 دانشآموز که آنها را به اسم کوچک و «پسرم» صدا میزند. خوششنو امسال مدیر نمونه استان خراسان رضوی شد.