مهدی رضاییصدر ایدهپرداز است و خلاقیت بینظیرش همراه با چیرهدستی باعث شده است که آثار جذابی خلق کند؛ چه در نقاش ی و مجسمهسازی و چه در نمایشگاه چیدمان. در تمام آثار او دغدغه هویت موج میزند، ولی نه الزاما موضوعی چون شناسنامه. صحبت از هویت انسانی و حرکت رو به تعالی است.
از روزی میگوید که دخترش بر اثر کمبود اکسیژن حتی قدرت شیر خوردن هم نداشته، اما او با تقویت عضلات دخترش همه پزشکان را متعجب کرد. همانهایی که گفته بودند امکان زنده ماندن دختر50درصد بیشتر نیست، اما او توانسته بود معجزه کند و دخترش را سرپا نگهدارد.
چند سال پیش که به مشهد مهاجرت میکنند شروع میکند به کار روی در و دیوارها... اما نه در و دیوار شهر! او تفاوت کار خودش با کار گرافیتی رایترهای دیگر را در همین میداند. اینکه دلش نمیخواهد طرحی که خلق میکند عمر کوتاهی داشته باشد و زود پاک شود. دلش میخواهد کاری که انجام میدهد غیرقانونی هم نباشد و مشکلی برایش به وجود نیاید. او حالا بالغ بر بیست گرافیتی دارد که همگی خارج از محدوده شهری هستند. روی تانکرها، دیوارهای مخروبه و...
همیشه و همه جا دفتر نقاش ی و مداد رنگی برایش مهیا بود، انگار پدربزرگها و مادربزرگهایش هم از نقش بستن یادگاریهای او بر در و دیوار خانهشان خوششان نمیآمد.برای همین دفتر نقاش ی و مدادرنگی در اختیارش قرار میدادند. اکنون که 16سال از عمر آرمین خندهمی میگذرد هنوز هم دفتر نقاش یهایش را نگه داشتهاند.
علاقهاش به هنر مدرن او را در سن 15، 16 سالگی به تهران میکشاند. درست زمانی که موزه هنرهای معاصر گنجینه آثار هنری را به نمایش گذشته بود. در این باره میگوید: هنگامی که آثار را نگریستم از دیدن رنگها حیرت کردم. اینکه چگونه یک رنگ قرمز میتواند به انسان هیجان بدهد و در عین حال آرامش را نیز نصیب او کند. آنگاه بود که متوجه شدم دنیای من این دنیا نیست و من باید در فضای دیگری باشم بنابراین مدتی در تهران زندگی کردم و سپس به مشهد بازگشتم.
وقتی در راه هنر قدم برمیداری ناخواسته کمالگرا میشوی. به نظرم یک هنرمند باید تلاش کند بعد از خلق یک کار خوب آن را به مردم ارائه کند و منتظر این نباشد که کار یا اثرش به درجه خیلی بالایی برسد، چرا که این اتفاق باعث اسارتت میشود و اجازه نمیدهد اثرت را ارائه کنی و به سراغ کاری بعدیات بروی. هنرت هم هیچ وقت دیده نمیشود.
حمید فرازی هنرآموزهای زیادی دارد. او روزها پای کوره و ساماندهی کارگران است و وقتهای فراغتش را میگذارد برای آموزش نقاش ی و حالا که کرونا و محدودیتهاست، شبها در گروه مجازی بهصورت آنلاین کار سیاهقلم را آموزش میدهد.
تاکنون 4نمایشگاه شخصی داشته است؛ نمایشگاه «کوچههای خاکی» نگارخانه محراب سال 73 در احمدآباد و «خستهام» در نگارخانه اسپهبدی که در همین مشهد برگزار شده است. علاوه بر این او در نمایشگاههای «نگارخانه سبز» با موضوع طبیعت در سال 83 و «نسیم مهر» آذر 98 در نگارخانه یاسمین مهر تهران شرکت داشتهاست.