بیبی فاطمه رضایی، ۲۵ سال از همسر جانبازش پرستاری کرد. علی اکبر جرات همسر فاطمه خانم دوماه پس از ازدواجشان در شلمچه شیمیایی شد.
مشهدیها، منطقه ۱۲ را با نام «الهیه» میشناسند، محلهای نوپا و مهندسیساز که کوچههای عریض و ساختمانهای شیک و نورانیاش دلیل اقبال زیاد مشهدیها به آن بوده است. وجه تسمیه محله الهیه برگرفته از نام یکی از محلات پایتخت بوده و ساختوساز در آن از اواسط دهه ۸۰ کلید خورده و در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است.
ربابه تقیپور بانوی ناشنوایی است که ۳۰ سال از همسر جانبازش پرستاری کرد، همسری که سال ۹۳ بابت ترکشهای دوران جانبازی ربابه را برای همیشه در سکوتش تنها گذاشت.
محمدکیان محمدزاده تعریف میکند: تا الان شکست خوردهام و هر بار از باختهایم درس میگیرم. اگر فنی را که با آن باختهام بلد نباشم، یاد میگیرم و تمریناتم را بیشتر میکنم.
قرار بود گزارش خانه سلحشوران با تیتر «این خانه سیاه است» چاپ شود، اما در کمتر از دو هفته همه چیز تغییر کرد و این مکان جایش را به حسینیهای داد که اهالی نامش را «بیتالمهدی» گذاشتهاند.
محمدعلی صالحی با کاشت ۱۵۰درخت در اطراف خانه خود سعی در سبز کردن زندگیاش دارد. حتی پیشنهادی هم مبنی بر ساخت دیوار سبز به جای دیوار بتنی در اطراف مجتمعاش مطرح کرده است.
در مرکز توانبخشی «ارم» در محله الهیه ۲۵۰ دختری زندگی میکنند که کوچکترینشان ۷سال دارد و بزرگترینشان همسن مادربزرگها است.
آمنه کفاششمسآبادی، همسر شهید محمدعلی دبوری میگوید: ۱۸ سال بیشتر نداشتم که شهید دبوری رفت و مرا با دوبچه تنها گذاشت. تنها مانده بودم. به اصرار خانواده همسرم، با برادرشوهرم ازدواج کردم.