محله الهیه

محله
منطقه ۱۲

الهیه

مشهدی‌ها، منطقه ۱۲ را با نام «الهیه» می‌شناسند، محله‌ای نوپا و مهندسی‌ساز که کوچه‌های عریض و ساختمان‌های شیک و نورانی‌اش دلیل اقبال زیاد مشهدی‌ها به آن بوده است. وجه تسمیه محله الهیه برگرفته از نام یکی از محلات پایتخت بوده و ساخت‌وساز در آن از اواسط دهه ۸۰ کلید خورده و در سال‌های اخیر رشد چشمگیری داشته است.

محله الهیه
«طاش»؛ نخستین مجتمع مسکونی محدوده الهیه سال ۷۹ ساخته شد
ساکنان اولیه بدون برق، گاز و تلفن در آن ساکن شده بودند. اکنون این مجتمع در میان آبادی‌ها و ساختمان‌های نوساز الهیه و اقدسیه رنگ باخته و مشکلات آن‌زمانش که دوری از مناطق مسکونی و تجاری بوده، برطرف شده و مشکلاتی ازجمله فرسودگی جایش را گرفته است. تعداد زیادی از ساکنان آن‌زمان نقل مکان کرده‌اند، اما بسیاری از آن‌ها در قید حیات هستند و خاطرات شنیدنی و جالبی دارند.
آغاز نهضت معکوس‌سازی قطعات هواپیما از زمان جنگ
برای عملیات فتح‌المبین هواپیما باید در منطقه دشمن فیلم‌برداری هوایی می‌کرد. سرگرد نصری، خدا پشت و پناهش باشد، خلبان هواپیما بود و باید به‌طور ضربدری چند مرحله منطقه دشمن را طی می‌کرد. هنگام پرواز یک موشک به هواپیما زده بودند و چون از نوع موشک‌های حرارتی بود بین دو اگزوز هواپیما اصابت کرده بود و با وجود این موشک، او هواپیما را به سلامت نشاند.
دوخت لباس‌های تغزیه بعد از تغزیه خوانی
دختر هنرمند محله الهیه تا ده‌سالگی تعزیه‌خوان بوده و بعد از آن ارادتش به آستان حضرت دوست را طور دیگری نشان داده است. مونا پهلوان پنج‌سالی می‌شود که پای کار دوخت لباس‌های تعزیه‌خوانی است و بیشتر وقتش را پای چرخ می‌نشیند و لباس های اولیا و اشقیا را سردوز می‌زند. لباس‌هایی که برای اهالی محله متبرک است و از سرقیچی پارچه‌ها برای خودشان می‌برند.
معبر دلگشا
سرسبز و دل‌باز و باصفا، همه آن چیزی است که می‌شود درباره معبر اقدسیه21 بر زبان جاری کرد. کوچه‌ای با آپارتمان‌های شیک و نوساز که بیشتر بافت جمعیتی آن را زوج‌های جوان و تحصیل‌کرده تشکیل می‌دهند. بافت تجاری محله اقدسیه21 هم بسیار پر و پیمان است و همه نیازهای یک خانواده را برطرف می‌کند، از میوه‌فروشی و سوپرمارکت تا رستوران، خشک‌شویی، قصابی و... بافت مسکونی اقدسیه21 تقریبا کامل است و از زمین‌های بزرگ‌مقیاس خاکی که در بیشتر معابر منطقه شهروندان را آزار می‌دهد، خبری نیست.
از بچه‌خوانی تا علی‌اکبرخوانی
امیرمحمد پهلوان که همراه خانواده‌اش در محله الهیه سکونت دارد، از یک‌دهه پیش هر تاسوعا و عاشورا با لباس تعزیه‌خوانی وارد روستای آبا و اجدادی‌اش می‌شود تا ارادتش را به آستان حضرت دوست به‌جای آورد، رسمی که او را «علی‌اکبر خوان» و «قاسم‌خوان» گروه تعزیه روستای «حسین‌آباد» شیروان کرده‌ است.آن‌طور که خودش می‌گوید تعزیه‌خوانی در بین فامیلشان موروثی است و نقش‌ها و اشعار آن سینه‌به‌سینه و نسل‌به‌نسل از پدران به پسران رسیده‌ است.
کارگاه من، حسینیه من است
یک‌‌دفعه دنیایم عوض شد. یک روز در کارگاه لباس عروس مشغول کار بودم که دو خانم وارد شدند و گفتند: از سر تا ته بازار پرس‌وجو کردیم، گفتند فقط گلثومه‌خانم می‌تواند از پَسَش بربیاید. گفتم: از پس چه‌کاری؟ یک عکس شبیه عکس کتاب نقاشی بچه‌ها نشانم دادند و گفتند: از این خیمه‌ها می‌خواهیم؛‌ برای نمایشگاه مدرسه در ایام محرم. می‌توانید برایمان بدوزید؟ کار خدا بود که بدون هیچ تجربه‌ای گفتم: بله
چراغ مسجد جواد الائمه(ع) در دست جوانان
وقتی کلنگ ساخت مسجد به زمین می‌خورد، همه اهالی دور هم جمع می‌شوند و دست در دست یکدیگر، کار ساخت یک مجموعه فرهنگی و مذهبی را آغاز می‌کنند، بدون آنکه حتی یک‌ریال کمک از سازمان‌های متولی دریافت کنند. ساخت این مسجد که از سال۱۳۹۱ آغاز شده‌ بود، بیش از شش‌سال طول کشید و سرانجام در سال1397 به نام آقا «جوادالائمه(ع)» مزین شد.