کد خبر: ۱۲۲۷۱
۲۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
ناصر قفلی؛ خیر مدرسه‌ساز مشهدی، ۸۰ مدرسه در کشور ساخت

ناصر قفلی؛ خیر مدرسه‌ساز مشهدی، ۸۰ مدرسه در کشور ساخت

ناصر قفلی، مردی سخاوتمند و بنیان‌گذار هشتاد‌مدرسه که بلد بود چگونه باید با آجر، آینده ساخت، سوم خردادماه ۱۴۰۴ از میان ما رفت. او حالا با میراثش در گوشه‌گوشه ایران نفس می‌کشد، زنده است.

سه هفته قبل، تقویم برای «مرد مدرسه‌ها» روی تاریخ ۳ خرداد ایستاد و دعای خیر دانش‌آموزان و والدینشان پشت سر او ماند. با رفتن ناصر قفلی، بنیان‌گذار هشتاد‌مدرسه، از این پس، کلاس‌های درس بسیاری، یاد او را زنده می‌کنند؛ یاد مردی سخاوتمند را که بلد بود چگونه باید با آجر، آینده ساخت.

حالا ناصر قفلی با میراثش در گوشه‌گوشه ایران نفس می‌کشد؛ در منطقه ۱۲ مشهد هم یاد او در دو مدرسه «تبسم» و مدارس «حسینی قفلی» و «رزماری قفلی» و در دل هزاران معلم زنده است.

او مدرسه می‌ساخت که ایران را بسازد. از سر همین عشق، بعد از تحصیل در آلمان، به ایران بازگشت و فعال صنعت شد. او حتی به وقت جنگ، دار‌و‌ندارش را داخل سامسونت نکرد تا پرواز به نقطه‌ای امن و آرام را به زندگی در اینجا ترجیح دهد. ماند و تصمیمش این شد که آینده بچه‌های این سرزمین را بسازد.

حالا که او بین ما نیست، در یادبودش و برای نوشتن قصه بخشایش او، سراغ خانواده، دوستان و دانش‌آموزان مدارسش در محله الهیه رفته‌ایم که از او به نیکی یاد می‌کنند.

 

مرحوم ناصر قفلی؛ مرد مدرسه‌ساز که ۸۰ مدرسه در کل کشور ساخت

 

با صدای بلند «بله» گفتم

بی‌شک قصه مدرسه‌های خیّرساز بدون توقف مقابل نام این مرد خوش‌غیرت ایران نوشته نمی‌شود. مردی که به نیت «ایران را مدرسه کنیم» از سال ۱۳۷۰ ساخت‌وساز مدارس را شروع کرد و وقتی چند‌روز قبل در هشتاد و‌نه‌سالگی برای همیشه چشمانش را بست، آن‌قدر از راهی که در این مسیر رفته، خوشحال بود که فقط یک وصیت به خانواده‌اش کرد: «راهم را ادامه دهید.»

همسرش، رزماری قفلی، این جمله را در آغاز گفت‌وگویمان بر زبان می‌آورد تا به ما این اطمینان را بدهد که ناصر قفلی، عمرش را هدر نداد و آن‌طور‌که دل بزرگش روا می‌داد، برای بچه‌هایش قدمی برداشت.

وقتی حرف از حسرت‌ها و گذشته می‌شد، شوهرم همیشه می‌گفت هیچ‌چیزی به دلم نمانده که انجام نداده باشم

رزماری گفتن از مرحوم ناصر قفلی را از نقطه اوج زندگی‌شان شروع می‌کند و می‌گوید: وقتی حرف از حسرت‌ها و گذشته می‌شد، شوهرم همیشه می‌گفت هیچ‌چیزی به دلم نمانده که انجام نداده باشم. من در زندگی دوبال برای پرواز می‌خواستم؛ یک بال معنویت و بال دیگرش کار خیر که خداراشکر با ساخت مدرسه و سقف امید برای بچه‌های ایران، این راه را طی کردم.

آن‌طور‌که خانم رزماری می‌گوید، آنها صاحب یک دختر و پسر بودند و، چون تعداد فرزندانشان کم بود، مرحوم ناصر قفلی همه دانش‌آموزان مدرسه‌هایش را «بچه‌هایم» خطاب می‌کرد؛ تعریف می‌کند: وقتی بچه‌هایمان، کریم‌علی و مریم سروسامان گرفتند، حاج‌آقا قفلی تصمیم گرفت فعالیت‌های خیرخواهانه‌اش را وسعت بیشتری بدهد.

اول به فکر ساخت بیمارستان در مشهد افتاد، اما بعد‌از مشورت با برادر بزرگش، حبیب‌آقا هدفش به مدرسه‌سازی تغییرکرد. همان‌جا با این عبارت که «ما بچه کم داریم و همه دانش‌آموزان می‌توانند بچه‌هایمان شوند، پس باید برایشان خرج کنیم» رضایت و همراهی من را خواست. با صدای بلند «بله» گفتم و خودم که عمری زیردست پدری خیّر بزرگ شده بودم، همراهش شدم.

خانم رزماری روز‌هایی را به یاد می‌آورد که مرحوم ناصر قفلی در سرما و گرما راهی مدارس می‌شد تا مطمئن شود ساخت بنا بدون مشکل ادامه دارد. او با تأکید بر اینکه مرحوم قفلی به عشق ایران و آبادی‌اش مدرسه می‌ساخت، می‌گوید: عشق به وطن در او موج می‌زد. وقتی باهم در آلمان آشنا شدیم و قرار ازدواج گذاشتیم، قرارش این بود که فقط در ایران زندگی کنیم. بعد از آمدن به ایران حتی به وقت جنگ با اینکه موقعیتش را داشت، کشورش را ترک نکرد و در ایران ماند و من هم کنارش ماندم.

‌او می‌گوید: باور حاج‌آقا قفلی بر این بود که اگر مدرسه امن و خوب در‌دسترس همه باشد، با دانایی بچه‌ها، ایران آباد می‌شود. به‌خاطر همین حتی برای محصلان اوتیسم در بولوار رحمانیه مدرسه ساخت. آن زمان پنج‌شش‌مدرسه اول را به نام اعضای خانواده‌شان یعنی مادر، پدر، برادران قفلی، خاندان قفلی، بانوان قفلی و من نام‌گذاری کرد، اما بعد‌از آن هر مدرسه‌ای را که می‌ساخت، به نام امام‌رضا (ع) تابلو می‌زد. همیشه هم می‌گفت برای اینکه نام امام‌رضا (ع) در تابلو مدارس یک شهر تکراری نباشد، جلو هرکدام یک عدد بگذارید مثل مدرسه امام‌رضا (ع) ۱ و‌....

البته آن‌طور‌که محمد‌حسین علیزاده که سال‌ها در اداره نوسازی آموزش‌و‌پرورش فعالیت کرده و با حمایت‌های مالی مرحوم قفلی مدرسه ساخته می‌گوید، با همین اعتقاد وقتی سال ۱۳۸۷ پیشرفته‌ترین مدرسه اوتیسم کشور با حمایت مالی مرحوم قفلی در بولوار رحمانیه در دو طبقه ساخته شد، سفارش نصب تابلو به نام امام‌رضا (ع) را داد، اما نام این مدرسه امروز به «تبسم» تغییر پیدا کرده است.

«در روزگاری که بسیاری دغدغه حفظ دارایی را داشتند، او بخشید. «با این جمله از رزماری قفلی، جویای میزان هزینه‌کرد همسرش در مدارس می‌شویم که او می‌گوید: دقیق مطلع نیستم و فقط می‌دانم صفر تا صد پنج‌شش‌مدرسه اول را که در غرب مشهد ساخت، با همراهی برادرش سرمایه گذاشتند. اما در باقی مدارس بیشتر مشارکتی بود. به‌عنوان مثال در چهارمدرسه بولوار رحمانیه، زمین را آموزش‌و‌پرورش اهدا کرده و او در ساخت مشارکت داشته است.

آن‌طور‌که خانم رزماری می‌گوید، او نه‌تنها در راه مدرسه‌سازی همراه شوهرش بوده، بلکه از ارث پدری خودش هم در ایران پانزده‌مدرسه ساخته است.

 

دعای خیر بچه‌ها نجاتش داد

فرزندان مرحوم ناصر قفلی هم مثل خود او مدرسه‌ساز هستند. دخترش، مریم قفلی، با گفتن از روحیه بخشش و کمک در خاندان قفلی از تأکید پدرش بر اینکه باید راهش ادامه داشته باشد، حرف به میان می‌آورد و تعریف می‌کند: مرحوم پدرم به نتیجه‌های خودش، حتی کوچک‌ترین آنها همیشه یاد می‌داد که همیشه در مسیر مدرسه‌سازی فعال باشند.

او نیت خیر پدر در مدرسه سازی را به یکی از حوادثی که برایش رخ داد و در آن جان سالم به در برد، پیوند می‌زند و می‌گوید: رد زخم روی پیشانی پدر مربوط‌به حادثه چندسال قبل در شمال می‌شد. آن روز به شدت با سر زمین خورد و تیزی لبه جدول در سرش فرو رفت. هرکس به عیادتش می‌آمد، مثل خودش باور به این داشت که دعای خیر بچه‌ها نجاتش داده‌است.

 

مرحوم ناصر قفلی؛ مرد مدرسه‌ساز که ۸۰ مدرسه در کل کشور ساخت

 

ناصر قفلی؛ مدرسه‌سازی با درآمد کارآفرینی

مرحوم ناصر قفلی، یک بهمن سال ۱۳۱۵ در محله بالاخیابان به دنیا آمد. پدرش، عبدالحسین قفلی در کار گاراژداری و کشاورزی بود. او یکی از ۶ فرزند خانواده بود و سال ۱۳۳۳ بعد‌از گرفتن دیپلم برای ادامه تحصیل در رشته کشاورزی راهی آلمان شد.

آن‌طور‌که همسرش رزماری می‌گوید، در آلمان به واسطه یکی از دوستان مشترکشان در دانشگاه به هم معرفی شدند و ازدواج سر گرفت: من دانشجوی پزشکی بودم و ناصر دانشجوی مهندسی کشاورزی.

برای انجام کار خیر با هیچ‌چیزی معامله نمی‌کرد. همیشه می‌گفت در این راه حتی معامله با خدا هم جایز نیست

حاج‌آقا قفلی بعد‌از ازدواج سه سال در آلمان زندگی کرد و سال ۱۳۴۲ به کشور بازگشت. آنها یک سالی را در مشهد زندگی کردند و بعد راهی تهران شدند تا قفلی، مرغداری خودش را تأسیس کند.

طبق گفته‌های خانم رزماری، ناصر قفلی در این شرکت برای چهارصد‌نفر کار ایجاد و از محل درآمد آن، مدرسه‌سازی در ایران را آغاز کرد. اولین مدرسه او به نام مادرش، بی‌بی‌سلطنت قفلی، با حضور مرحوم مادرش در قاسم‌آباد افتتاح شد. پس از آن با همراهی برادرش مدارس بسیاری ساخت و هشت‌مدرسه او در غرب مشهد واقع است.

 

مدرسه‌ای که دختران را نجات داد

محمدحسین علیزاده خودش کم از مرد‌های باسخاوت کشورمان ندارد و دست به خیر است؛ کسی‌که طی سی‌سال کار در اداره‌های آموزش‌وپرورش و نوسازی مدارس استان، بیش‌از ۴ هزار خیّر را پای کار مدارس آورده و چند‌مدرسه هم خودش ساخته است.

برای او که این روز‌ها رئیس هیئت‌مدیره مجمع خیران استان است، مرحوم ناصر قفلی متفاوت با دیگر خیران بوده‌است.

علیزاده با اشاره به آشنایی‌اش با مرحوم قفلی و برادرش، حاج‌حبیب، می‌گوید: در جهاد مدرسه‌سازی اداره کل آموزش‌وپرورش استان بودم که اوایل سال ۱۳۷۰ دکتر ناصر و برادرش حبیب وارد اتاقم شدند. از نیتشان برای ساخت مدرسه گفتند و حتی خاطره گذرشان به همراه پدر از مقابل مدرسه حاج‌تقی آقابزرگ در دریادل را هم نقل کردند و درخواستش برای مدرسه‌سازی را گفتند. از آن روز آشنایی من با برادران قفلی برای ساخت یک واحد آموزشی شانزده‌کلاسه به نام پدرشان آغاز شد و ادامه پیداکرد.

همان روز کل مبلغ ساخت اولین مدرسه را پرداختند و تاریخ افتتاحش را هم روز عید غدیر تعیین کردند. البته طی پنج‌سال هر پنج‌مدرسه‌ای را که قبل از تشکیل مجمع خیران مدرسه‌ساز به نام اعضای خانواده ساختند، در عید غدیر افتتاح کردند.

او یکی از تفاوت‌های مرحوم ناصر قفلی را در نگاه او به کار خیر خلاصه می‌کند و می‌گوید: برای انجام کار خیر با هیچ‌چیزی معامله نمی‌کرد. همیشه به من می‌گفت خداوند ثروتی به من بخشیده است و وظیفه دارم برای مردم هزینه کنم که در این راه حتی معامله با خدا هم جایز نیست.

علیزاده ادامه می‌دهد: او با ساخت مدارسش که حدود هشتاد باب شد، خدمت بزرگی به ایران کرد. خوب یادم است وقتی برای ساخت یکی از مدارسش به روستایی در مرز رفتیم، تحصیل دختران اصلا معنایی نداشت و دختران را در سن کم، عروس افغان‌ها می‌کردند. 

با مدرسه‌ای که آقای قفلی در آنجا ساخت، پای دختران به تحصیل باز شد و الان مدیر آن مدرسه دختری از همان روستاست که دکترا دارد. حتی از سر اتفاقی که باب آشنایی او با افراد مبتلا به اوتیسم شده بود، اولین آجر ساخت مجهزترین مدرسه اوتیسم کشور را در منطقه۱۲ مشهد گذاشت.

علیزاده هم مثل اعضای خانواده قفلی، از عشق آن مرحوم به ایران و امام‌رضا (ع) می‌گوید. از اینکه دوست داشت مدارسش به نام امام‌رضا (ع) باشد؛ «باوجود سختی‌هایی که کشید و ناملایماتی که دید، هیچ‌وقت عشقش به ایران کم نشد. با عشق مدرسه می‌ساخت و با اعتقاد نامش را امام‌رضا (ع) می‌گذاشت. مثلا در بولوار رحمانیه چهارمدرسه او در یک نقطه قرار دارند که دوتا به نام خانواده‌اش یعنی حسینی‌قفلی (زن برادر مرحوم قفلی) و رزماری قفلی و دوتا هم به نام امام‌رضا (ع) بود، اما متأسفانه چندسالی است اداره آموزش‌و‌پرورش، نام دو مدرسه را تغییر داده است.»

 

مرحوم ناصر قفلی؛ مرد مدرسه‌ساز که ۸۰ مدرسه در کل کشور ساخت

 

چرا ناصر قفلی را دانش‌آموزان نمی‌شناسند؟

مرحوم ناصر قفلی در منطقه ۱۲ چهار مدرسه ساخته است که دو مرکزش به نام امام‌رضا (ع) مخصوص دانش‌آموزان مبتلا به اوتیسم و یک دبستان دوره اول و یک دبیرستان دوره دوم هم به نام خانواده‌اش است.

از نگاه محسن رضوان، مدیر دبیرستان رزماری قفلی، او معلمی بود که پشت نیمکت نمی‌نشست، اما برای آموزش ستون‌های بسیاری برپا کرد.

رضوان با اشاره به نگاه روشن مرحوم قفلی می‌گوید: در همین مدرسه او در دو شیفت حدود پانصد‌دانش‌آموز تحصیل می‌کنند و اگر مدارس او نبود، مطمئنا آموزش‌وپرورش در ناحیه ۷ با کمبود مدرسه روبه‌رو می‌شد.

در حیاط همین مدرسه، پسران، مرحوم قفلی را فقط در حد نامی که روی تابلو مدرسه است، می‌شناسند. وقتی از آنها می‌خواهم نامش را در گوگل جست‌و‌جو کنند، با خواندن چند خط، همه با تعجب می‌گویند «یعنی واقعا هشتا‌دمدرسه ساخته؟!»

او معلمی بود که پشت نیمکت نمی‌نشست، اما برای آموزش ستون‌های بسیاری برپا کرد

حالا عرشیا احمدآبادی، کوروش پاکدامن، صالح دیمایی و حسام نوری سؤالشان این است چرا عکسی از او در مدرسه نیست که با چند خط به دانش‌آموزان معرفی شود و بچه‌ها بدانند زیر چه سقفی درس می‌خوانند.

آنها با اینکه شناخت چندانی از مرحوم ناصر قفلی ندارند، معتقدند او همین‌که سال‌ها قبل با آینده‌نگری در منطقه ۱۲ دبیرستان ساخته کار بزرگی انجام داده است؛ زیرا باوجود افزایش جمعیت این منطقه، همچنان مدرسه او تنها دبیرستان دوره دوم این منطقه است که اگر نبود، باید دانش‌آموزان دبیرستانی و علاقه‌مندان رشته‌های ریاضی، تجربی و انسانی تا بولوار اندیشه می‌رفتند.

زهرا صیفی، مادر احمد طالب، به همین نکته اشاره می‌کند و می‌گوید: در منطقه ۱۲ کمبود مدرسه جدی است و در دبیرستان قفلی، پسران زیادی همچون فرزند من تحصیل می‌کنند. اگر این مدرسه نبود، به‌دلیل دوری راه دبیرستان‌های دیگر، پسرم به‌جای رشته ریاضی، قصد تحصیل در هنرستان کشاورزی همین محدوده را داشت.

همچنین مینو برزگری که فرزند مبتلا به اوتیسمش چندسالی است در این مرکز تحصیل می‌کند، به آینده‌نگری مرحوم قفلی اشاره می‌کند و می‌افزاید: او وقتی این مدرسه را ساخت که در فضای آموزشی برخورد خوبی با اوتیسمی‌ها نمی‌شد! حالا با تجهیزات کامل بچه‌های ما بدون برچسب‌خوردن درس می‌خوانند. البته این مدرسه از نقاط مختلف شهر دانش‌آموزدارد.

 

مدارسی که مرحوم قفلی با مشارکت اداره آموزش و پرورش در الهیه ساخت

 

مدرسه کودکان اوتیسم «تبسم» (امام رضا (ع))

سال ساخت: ۱۳۸۷

متراژ: ۲ مدرسه ۸۰۰ متری

ظرفیت: ۱۵۰ دانش‌آموز در دو مدرسه

 

دبیرستان پسرانه دوره دوم رزماری قفلی

سال ساخت: ۱۳۸۷

متراژ: ۱۲۰۰ مترمربع

ظرفیت: ۵۲۸ دانش‌آموز در دو شیفت

 

دبیرستان پسرانه دوره اول حسینی قفلی

سال ساخت: ۱۳۸۷

متراژ: ۱۲۰۰ مترمربع

ظرفیت: ۵۰۰ دانش‌آموز در دو شیفت

 

* این گزارش چهارشنبه ۲۱ خردادماه ۱۴۰۴ در شماره ۵۹۶ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44