خیابان شهیدمطهریشمالی که زمانی به نام خیابان شاهرخشمالی معروف بود، در سالهای۱۳۴۹ و ۱۳۵۰ ازسوی شهردار وقت مشهد، محمد بنیاعتماد، در محدوده شهری قرار گرفت و آسفالت شد. پس از آن، این خیابان مدتی «اعتمادی» نامگذاری شد.
قصابی حسین پوراسحاق در کوچه حمامباغ، جایی برای زندهکردن خاطرات اهالی بالاخیابان است.جایی که مشتریها علاوه بر خرید، دور هم مینشینند، از خاطرات شهر و دیارشان میگویند.
مرحوم «غلامحسین بقیعی» در کتاب «انگیزه» (که مرور خاطرات دوران کودکی و جوانی اوست) خانهای را توصیف کرده که متعلق به حاجمیرزایحیی ساداترضوی بوده است. این خانه مجلل در نزدیکی باغ هشتآباد بود.
طوبی خانم میگوید: خانه داروغه ملکی بود که غلامرضا داداللهی، پدر بزرگ من، آن را خریده بود. وقتی هم که فوت کرد این خانه به ورثه که یکیشان مادر من بود رسید و بعد هم به هیئت یزدیها فروخته شد.
فرزندان خانواده مقدسیان با وجود اینکه رنج از دستدادن پدر را در کودکی متحمل شده بودند، با داشتن زن و فرزند در جنگ تحمیلی حاضر شدند و از سه پسر، دو نفرشان به شهادت رسیدند.
سیدمحمود حدود هفتادسال است که در کوچه پژمان زندگی میکند و هر گوشه آن برایش یادآور خاطرهای است؛ از باغهای سرسبز و زمینهای کشاورزی گرفته تا صدای آرام کوچهها و همسایههای صمیمی.
برای مهری وفادار که از بیستسال قبل در راه خیر قدم گذاشته و برای خرید گوسفند پول جمع کرده و گوشتش را بین نیازمندان محله توزیع کرده است، بیش از هرچیزی دعای خیر مردم ارزش دارد.






