نوجوان قهرمان محله رضائیه میگوید: باشگاههای منطقۀ ما فقط کیسه بوکس و تاتامی دارند، من از یکی از آشناها وزنه گرفتهام و با آنها در خانه تمرین میکنم.
محله رضائیه با 50هکتار وسعت، جزء ده محله کوچک مشهد است. این محله که در فاصله کوتاهی تا بارگاه منور رضوی قرار دارد، از قدیم به خاطر نزدیک بودن به حرم مطهررضوی یکی از محلهای مورد علاقه سکونت زائران و مجاوران بوده و به همیندلیل بعد از انقلاب رضاییه نامیده شده است. بخشی از این محله در گذشته حسینآباد قائنیها نام داشته است.
قدیمیهای محله رضاییه از روزگار جمع شدن زنان در کنار دیوار مشهد برای شستن لباسها میگویند.
همه کاره هیئت «عزاداران حسین مظلوم (ع)» مادر خانواده طلوعیان است، از حمایت مالی تا تهیه مواد اولیه غذا و ترشی، سبزی، نان و شربت به عهده اوست.
جواد سیمریز میگوید: وقتی کارم را شروع کردم ورودیها زنجیرهای هلالی داشت. ماشینها تا نزدیک ورودی صحنها میآمدند. مجبور بودیم همه را کنترل کنیم.
کوچه امت یک (شهید علیاکبر زوار کاریزی) را به همدلی و وحدت ساکنانش میشناسند. همسایهها هوای هم را در خوشی و ناخوشی دارند و به هر بهانهای دور هم جمع میشوند.
هزینه هیئت را از مغازه اغذیهفروشی که دارم و کمکم جمع میشود، تأمین میکنم. خدا را شکر میکنم. به امید خدا تا زندهام مجلس امامحسین (ع) را برپا میکنم.
در شلوغیهای سال۵۷، روزهای اول خودم تنهایی به راهپیماییها میرفتم و میخواستم اطلاعات بیشتری پیدا کنم. نیروهای پایداری شاه در چهارراه شهدا روبهروی باغ نادری که محل فعلی هتل غدیر است، مستقر و برای سرکوب آماده بودند. چند روزی رفتم و موقعیت را خوب سنجیدم. دانشآموز دبیرستان جهان نو بودم و کوچههای اطراف را میشناختم.