
یکیدو هفتهای است پویش مردمیای در فضای مجازی با هشتگ «با هم کالای ایرانی» فعالیت خود را شروع کرده است. این پویش شعارش این است: «برای سال نو کالای ایرانی میخرم.» قرار است مشهدیهای عضو آن مشوق مصرف کالاهای ایرانی در نوروز امسال باشند تا تراژدی تعطیلی کارخانهها و بیکاری کارگران ایرانی بیش از این تکرار نشود.
از آنجایی که طبق آمار مرکز پژوهشهای مجلس در سال ۹۴ حدود هفت میلیون بیکار داشتهایم و پیشبینی میشود این عدد با میانگین رشدش در آن زمان در امسال به ۱۱ میلیون نفر خواهد رسید، این موضوع بهانهای شد تا در منطقه بگردیم دنبال آنهایی که عرق خاصی به کالای ایرانی دارند.
از میان تولیدکنندهها، توزیع کنندهها و مصرف کنندههای کالای ایرانی افراد بسیاری را شناسایی کردیم که در محلههای مختلف منطقه به تولید، فروش و خرید کالاهای ایرانی مشغولاند. حمیدرضا عابدینی، خواروبارفروش محله سرافرازان که همراه پسرش محسن سالهاست حامی کالای ایرانی است.
۹۵ درصد اجناس مغازهاش ایرانی است. دم عیدی کالاهای ایرانی مغازه او که به «حاجصالح» معروف است مشتریان پر و پا قرص بسیاری دارد. مشتریانی که به صرف خرید کالای ایرانی از دور و نزدیک مشهد این غلغله پشت شیشه مغازه را در این چند روزی که به عید مانده به وجود آوردهاند.
از وقتی فهمیدم هرچه کالای ایرانی بفروشیم به نفع تولیدکننده داخلیای است که هموطن خودمان است، همه هم و غممان را گذاشتیم وسط و شدهایم یک حامی تمام عیار. دهسالی میشود که خطمان فروش کالای ایرانی است. البته این کار آسان هم نبود.
آن اوایل اغلب مشتریها میگفتند کالای ایرانی اصلا قابل قیاس با خارجی نیست. یکی مسخرهمان میکرد و آن دیگری هم پایش را میکرد در یک کفش که الاوبلا خارجیاش را میخواهم. ما هم در بیشتر مواقع بعد از اینکه چند بار ایرانی را توصیهاش میکردیم و میدیدیم زیر بار نمیرود، همان جنس خارجی را میفروختیم.
خیلی از مشتریها را با همین توصیهها میپراندیم تا اینکه تصمیم گرفتیم اطلاعاتمان را در مورد کالای ایرانی بیشتر کنیم و تحقیق کنیم ببینیم ایرانی در چه کالاهایی بهتر است. چه مزیتهایی نسبت به نمونه خارجی خود دارد. خواستیم به فوتهای کوزهگری فروش کالای ایرانی برسیم که تحقیقات را ادامه دادیم.
دیدیم در قسمت شویندهها در نمونه کالاهای ایرانی موفق هستیم و کیفیت و کارایی خیلی خوب است و با طبیعت ایرانیها هم میسازد، اما در قسمت حبوبات به دلیل خشکسالی در ایران در همه ماههای سال به اندازه کافی حبوبات نداریم؛ مثلا عدس ایرانی را به سختی میتوان در همه ماههای سال داشت یا برخی از حبوبات دیگر که در برخی ماهها در ایران بسیار کمیاب میشود، اما همیشه این را به مشتری توضیح میدهیم که حبوبات ایران را با همه کمیاب بودنش از نظر طعم و کیفیت هیچ جای دنیا ندارد. حبوبات خارجی تمیز و ترگل ورگل هست، اما عقیم است و اگر آن را بکارید سبز نمیشود.
در دسته برنجها، ما تنها یک مدل برنج خارجی داریم و آن هم برای اقشاری است که توانایی خرید برنج ایرانی را ندارند، اما به خاطر خاصیت برنج ایرانی، به مشتریها توصیه میکنیم نیمه ایرانی را بخرند بهتر از برنج خارجی است.
در مورد چایها هم خیلی تقلب میشد و قاطی زیاد داشتند، ولی با صحبت با تولید کنندهها چند وقتی است چای ایرانی خوب هم پیدا میشود و با کیفیت آن توانستهایم مشتریها را تشویق به خرید چای ایرانی بکنیم.
این را ببینید، عدس خارجی است. ببینید چه کیسه محکم و شکیلی دارد! عدسهایش هم همه یکدست است و خاک و سنگ و آشغال هم ندارد. خیلی از خانمهای امروزی برای اینکه زمان پاک کردن حبوبات را ندارند این را ترجیح میدهند. آن کیسههای دیگر با آن جنس ضعیف را ببینید، حبوبات ایرانی دارد؛ خاک، سنگ و آشغال هم جزو جدا نشدنیاش هستند که پاک کردنشان مشتریهای امروزی را که عادت به این کارها ندارند، میپراند.
حبوبات ایرانی همین چیزهایش دافعه دارد. نتیجهاش این میشود که آن کالای خارجی با بستهبندی شکیل و زیبا دل هر مشتری را میبرد. این را برای مشتری توضیح میدهیم که حبوبات خارجی پرزرقوبرق، اما توخالی است و در پخت اصلا مزه ایرانیها را ندارد. آنها حبوباتشان عقیم است و حتی اگر گندمش را برای نوروز بخیسانیم سبز نمیشود.
محسن، پسرم، که با من در این مغازه همکار است در فروش کالاهای ایرانی از من هم مقیدتر است. برای همین کمک میکند که هر دو به روز باشیم. خارجی هم داریم، ولی اینقدر در فروش کالای ایرانی تبلیغ میکنیم که خارجیها را کسی زیاد نمیخرد و روی دستمان باد میکند.
حتی در مورد کالایی مانند گردو با اینکه گردوی ایرانی در هرکیسه پوچ هم دارد، باز هم به خاطر خاصیت و طعم و مزه گردوی ایرانی بیشتر آن را به مردم تبلیغ میکنیم. با اینکه اوایل گردوهای ایرانی را به دلیل همین مشکل مشتریها زیاد نمیخریدند، با چند باغدار هماهنگ کردیم که گردویشان را دستچین کنند تا مشتری هم بتواند با اطمینان خرید کند. از وقتی گردوها دستچین شده است، مشتریان دیگر کمتر سراغ گردوی خارجی میروند.
سبک کاسبی ما فرهنگی است. سعی میکنیم صداقت داشته باشیم و اطلاعات خوبی را در مورد اجناس به مشتریهایمان بدهیم. یک جورهایی تبلیغ شفاهی کالاهای ایرانی را انجام میدهیم، تبلیغی که با اطلاعات صحیح ارائه میشود. مشتریها هم وقتی میبینند کیفیت کالاها خوب است سراغ نمونه خارجیاش نمیروند.
تقریبا همه مشتریهای من میدانند نخریدن کالای ایرانی به قیمت تعطیلی کارخانهها و بیکار شدن کارگران کشور خودشان تمام خواهد شد. اینقدر این سالها برای کالاهای ایرانی تبلیغ کردهایم که بیشتر آنها فقط برای خرید جنس ایرانی میآیند.
وقتی کودکی دست در دست مادرش به مغازه میآید و میخواهد خوراکی بخورد، توصیه میکنیم که کالای ایرانی سالمتر است و دسترنج هممیهن. خیلیها گوش میکنند و اصراری ندارند. درصد کمی، اما همان خارجی را باز هم ترجیح میدهند که من در این موارد دنبال راه حل دیگری برای ترغیب همان مشتریها به خرید کالاهای ایرانی میگردم.
تنها کالایی که در این دکان مدل خارجیاش پیشنهاد میشود، ادویه هندی است، آن هم در بعضی از محصولاتش. کیفیت فلفل قرمز و سیاه و زردچوبه هندوستان بسیار بهتر از ایرانی است. در این خصوص هم بارها با شرکتهای مختلف ایرانی صحبت کردهایم که اگر شرکتی در این چند قلم کالا هم قویتر است از محصول آن استفاده کنیم، ولی هنوز موفق نشدهایم.
تنها کالایی که در این دکان مدل خارجیاش پیشنهاد میشود، ادویه هندی است
در حالی که سود بسیاری از کسبه بازار با فروش سیگار و نوشابه و کالاهای مضر دیگر است، ما از آوردن و فروش کالاهای مضر برای شهروندانمان معذوریم. سیگار را اصلا نداریم با اینکه مشتریان بسیاری سراغش میآیند و این مضر را با دل و جان میخواهند.
در این مغازه آبمیوه جایگزین نوشابه است تا شر این نوشیدنی هم از سر شهروندان کم شود. همچنین در روزهای نزدیک به چهارشنبهسوری با اینکه به قول همکاران نان در فروش ترقه است، این یک قلم را اصلا نداریم.
حتی در این مورد هم کار فرهنگی میکنیم. گاهی کودکی میآید و ترقه میخواهد و ما علاوه بر تأکید به اینکه ترقه نداریم و هیچ وقت نمیآوریم به آنها آسیبدیدگی کودکان به خصوص در این سالهای اخیر را گوشزد میکنیم طوری که بترسند و دیگر سراغش نروند.
مشتریان بسیاری برای خرید کالای ایرانی در مغازه جمع میشوند. نزدیک عید را از صبح تا شب پاچالداریم. این روزها این قدر سرمان شلوغ است که خیلی وقتها از همان صبح که کرکره مغازه بالا میرود و بسما... اول کار را میگوییم تا خود شب که مغازه باز است، چند دقیقه هم نمیتوانیم روی چهارپایه مغازه بنشینیم و استراحت کنیم و باید ایستاده پاسخگوی مشتریها باشیم.
حالا و بعد این سالها که محکم پشت کارگر ایرانی و دستان پینهبستهاش ایستادهایم، بالاخره مشتریها را هم متوجه این کردهایم که آغاز سال نو با حمایت از تولیدات داخلی شگون دارد؛ بالاخره عید است و کالای ایرانیاش.
یکی از مشتریها غلامعلی حسینی است که خودش میگوید اوایل تأکید زیادی به خرید کالای خارجی داشته است و در تصورش کالاهای خارجی با کیفیتتر بودهاند، ولی از وقتی با آقا صالح آشنا شده، کمکم متوجه شده است که کالای ایرانی در بسیاری موارد بهتر است. او میگوید خوشحالیم که با خرید کالای ایرانی سرمان کلاه نمیرود.
خانم الیاسی هم چندسالی است مشتری پروپاقرص این مغازه است و میگوید چند سالی است که فامیل و آشنایمان هم به خاطر همین صداقت و حسن نیت صاحب این مغازه، مشتریاش شدهاند. خانم فرجی هم میگوید همین چند روز پیش که از دوستش شنیده نمایشگاه خرید عیدانه گذاشته است گفته ما خودمان یک نمایشگاه خواروبار کوچک محلی داریم که هم جنسش مرغوب است و هم گرانفروشی نمیکند.
اکبری هم که از راه دوری آمده است تا اقلام خواروبار مورد نیاز منزل را مثل همیشه از آقا صالح خرید کند، میگوید: این قدر آقا صالح به خرید کالای ایرانی توصیه کرده و در گوشمان خوانده است که حمایت از کارگر ایرانی را همهجا مد نظر داریم و سراغ شرکتها و کارخانههای ایرانی با کیفیت را میگیریم.
* این گزارش چهارشنبه، ۲۳ اسفند ۹۶ در شماره ۲۸۵ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.