محله رضاییه

محله
منطقه ۵

رضاییه

محله رضائیه با 50هکتار وسعت، جزء ده محله کوچک مشهد است. این محله که در فاصله کوتاهی تا بارگاه منور رضوی قرار دارد، از قدیم به خاطر نزدیک بودن به حرم‌ مطهررضوی یکی از محل‌های مورد علاقه سکونت زائران و مجاوران بوده و به همین‌دلیل بعد از انقلاب رضاییه نامیده شده است. بخشی از این محله در گذشته حسین‌آباد قائنی‌ها نام داشته است.  

محله رضاییه
گام اول با مدال طلا همراه شد
نازنین رقیه نصرا... زاده متولد 1389 است، او توانسته در اولین مسابقه استانی هیئت کاراته ویژه روز دانش‌آموز در سال 98، مدال طلا را در رشته کاراته به دست آورد. این تازه اول راه است و نازنین به مدال طلای جهان و المپیک فکر می‌کند. کاراته را از همین فرهنگ‌سرای امت شروع کرده است. کلاس‌هایی که شاگردانش بیشتر قهرمان مسابقات مختلف شده‌اند.
خواهران کاراته‌کار محله رضاییه به مشکلات زندگی فن می‌زنند
بهاره و آناهیتا داوری 2خواهر ورزشکاری هستند که با پشتکار و تلاش توانستند در رشته کاراته موفقیت کسب کنند و آرزوی کسب مدال قهرمانی کشور و جهان را دارند. هر دو در محله رضائیه بزرگ شدند و درس خواندند و کاراته را در محله‌شان شروع کردند.
نیکوکاری به وقت خود
هیئت عزاداران یاران کربلا در محله رضائیه و محدوده چهارصد دستگاه فعال است. این هیئت که زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی خراسان رضوی فعال است مختص بانوان و از هیئت‌های قدیمی محله است، اعضای آن از ابتدای شیوع بیماری کرونا در فعالیت‌های مختلف حمایتی شرکت داشتند که برای کنترل شیوع بیماری و حمایت از خانواده‌های آسیب‌دیده از شرایط قرنطینه بود.کبری خدابخشی از ساکنان قدیمی و عضو شورای اجتماعی محله رضائیه است. 25سالی می شود که او مسئول هیئت عزاداران یاران کربلاست.
دلی حفظ می‌کنم نه رقابتی
زینب کاظمی نوجوان 17ساله محله رضائیه است. او حافظ 10جزء قران است و در المپیاد ریاضی هم مقام دارد. جریان حفظ قرآن به 11سالگی‌اش برمی‌گردد، زمانی که در کلاس‌های مرکز جامعه‌المصطفی شرکت کرد چون پدرش طلبه این مرکز بود، اما در ادامه خودش شیفته این مسیر معنوی شد.
کاراته اعتماد به نفسم را بیشتر می‌کند
دو یا سه ساله بودم که مادر من را همراه خودش به سالن ورزشی فرهنگ‌سرای غدیر می‌برد تا ورزش کند. 5سال داشتم که با مادر ژیمناستیک را شروع کردم. ژیمناستیک بدن را انعطاف‌پذیر می‌کند و راحت‌تر می‌توان ورزش‌های رزمی را آموخت. بعد از آن کاراته را شروع کردم و تا نه سالگی ادامه دادم. بعد از گرفتن کمربند بنفش مدتی کاراته را رها کردم و به دنبال والیبال رفتم. در این مدت که والیبال کار می‌کردم خیلی قد کشیدم و پدر پیشنهاد داد که والیبال را دنبال نکنم. دیدم حرف پدر منطقی است و اگر این قد کشیدن ادامه پیدا می‌کرد می‌توانست مسیر آینده زندگی‌ام را تغییر دهد برای همین دوباره به سراغ کاراته رفتم.
اینجا لاستیک‌ها دلو می‌شوند
اکبر کردستانی، صاحب کارگاه دلوسازی در محله رضاییه است. او از همان کودکی مشغول به کار می‌شود و در پایین‌خیابان در مغازه تولیدی دمپایی لاستیکی کار می‌کند. این دمپایی‌ها از همین لاستیک‌های مستعمل ساخته می‌شده. او با خودش فکر می‌کند که چرا چیزهای دیگری از همین لاستیک‌ها تولید نکند؟ این می‌شود که آقا رمضانعلی پس از سال‌ها شاگردی در دوره جوانی کار و بار خودش را راه می‌اندازد.
پاکبان محله رضائیه، صاحب مغازه را از دل آتش بیرون کشید
مهدی مفلوک، پاکبان دهه هفتادی محله رضاییه قهرمان است. هم قهرمان کارگری، سلامت و نظافت شهر و هم قهرمانی که در آتش‌سوزی مغازه‌ای به صاحب آن کمک کرده و مانع خفه‌شدن او شده است.