اطلاعات ما درباره آنها کامل نیست. نمیدانیم چه زمانی بهعنوان بخشی از تشریفات حرممطهر مورد استفاده قرار گرفتهاند؛ همینطور از نحوه استفاده و اینکه واقف آنها چه کسی بوده است، فعلا گزارشی در دست نیست. درباره عصاهای نقرهای دربانیِ حرمرضوی صحبت میکنیم.
اشیای خاطرهانگیزی که تصویرشان در ذهن هر زائر و مجاوری حک شده است و مردم بیاختیار با دیدن تصویرشان، به یاد حرمرضوی میافتند؛ بااینحال وقتی فضای مجازی را جستوجو میکنید، چیز زیادی درباره پیشینه این عصاها پیدا نمیکنید؛ یعنی نمیتوانید گزارشی مستقل درباره آنها بیابید.
منابع مختلف تاریخی مانند «دایرهالمعارف آستانقدسرضوی» هم درباره آنها سکوت کردهاند و اطلاعات زیادی در اختیار ما نمیگذارند. از طرف دیگر، برخی از قدیمیها شنیدههایی را ابراز میکنند که چندان با شواهد تاریخی صدق نمیکند، یا دلیلی برای پذیرش این ادعاها، جز بیان راوی وجود ندارد؛ بههمیندلیل نوشتن درباره تاریخ عصاهای دربانی چندان ساده نیست.
در این نوشتار مختصر، سعی کردهایم هرآنچه را که دراینباره میدانیم و میتوانیم ارائه کنیم، پیش روی شما مخاطبان عزیز بگذاریم. ناگفته نماند، اطلاعات این گزارش برای نخستینبار است که منتشر میشود.
مکتوبات و آثار برجایمانده تاریخی میگویند که استفاده از عصا، یا بهعبارتبهتر «گرز»، بهعنوان نماد دفاع، در دربارهای قدیمی رایج بوده است. اگر نگاهی به نگارهها و سنگبرجستههای آثار تاریخی گذشته، مانند تختجمشید بیندازید، میتوانید نشانههایی از این ابزار تشریفاتی مشاهده کنید. اینکه میگوییم تشریفات، ازآنروست که این عصاها یا گرزها، بهتدریج کاربری واقعی خود را از دست میدهند و ویژگی تشریفاتی پیدا میکنند.
درواقع حفاظت اصلی از بنا یا شخص، بر عهده گارد یا نگهبانان بوده، اما بهتدریج و در گذر زمان، این ابزار بهعنوان بخشی لاینفک از فرایند تشریفات درباری مورد استفاده قرار میگیرند و وجود آنها در دستان نگهبان یا دربان، بهعنوان نمادی از بزرگی و عظمت صاحببنا، ضروری به نظر میرسد.
برایناساس، باید استفاده از چنین وسیلهای را در حرمرضوی، مربوط به دوره صفویه بدانیم؛ زیرا که فرمانروایان این دودمان بهدلیل رسمیتبخشیدن به مذهب شیعه اثنیعشری، سعی و اهتمام فراوانی برای اعتلای نمادها و شعایر این مذهب داشته و کوشیدهاند با ایجاد ابنیه فاخر و تزیینات چشمنواز، به رویکرد و تفکر خود جامه عمل بپوشانند. به احتمال زیاد در همیندوره، برخی نمادهای تشریفاتی به سازمان اداری حرمرضوی نیز راه مییابد که عصای نقرهای یکی از آنهاست.
در منابعی مانند «تذکرهالملوک» که در آنها، اطلاعاتی درباره سازمانهای اداری دوره صفویه و مشاغل مربوط به آن ارائه شده است، میتوان رد و نشانی از چنین سِمَتهای تشریفاتی یافت؛ بااینحال ما به تحقیق نمیدانیم که تعداد این عصاها چند عدد بوده و در کدام بخشها مورد استفاده قرار میگرفته اند.
آیا چنانکه برخی ادعا میکنند، این عصاها صرفا در صحن مبارک استفاده میشدهاند و تعداد آنها از چهار متجاوز نبوده یا اینکه در دورههای مختلف و حسبنظر مسئولان امر، تعداد و محل استفاده از آنها تغییر میکرده است؟ حتی این اواخر و طی مصاحبهای با یک خادم قدیمی، از یازده عصای نقره سخن به میان آمده است که بهمرور زمان از میان رفتهاند و البته درباره صحت و سقم آن، نمیتوان بهسادگی قضاوت کرد.
همانطور که گفتیم اسناد مربوط به این وسیله تشریفاتی در حرمرضوی، بسیار محدود است. این محدودیت البته به نگهداری از عصاها ربطی ندارد. به نظر میرسد که در ادوار تاریخی گوناگون حرمرضوی، این وسیله را با عناوین مختلف میشناختهاند و بههمین دلیل ما نمیتوانیم بر اسناد آن احاطه دقیقی داشته باشیم و باید منتظر پژوهشی ارائهپذیر و مستقل دراینزمینه بمانیم.
اما عناوینی که اکنون در سندهای مرکز اسناد آستانقدسرضوی دراینباره برشمردنی است، شامل محتوای دوسه سند دوره قاجار میشود که بهفاصله چندسال به رشته تحریر درآمدهاند. سند نخست، مربوط به سال۱۳۱۹ قمری (۱۲۸۰ خورشیدی) است که در آن به «نصیرالملک»، نایبالتولیه وقت آستانقدس، درباره تعمیر «عصای دربانی» توسط «حاجی محمدرضا زرگرباشی» گزارشی داده شده است (سند شماره۲۰۶۰۹۳ در مجموعه مرکز اسناد آستانقدسرضوی).
همچنین دو سند دیگر مربوط به دوران نیابت تولیت «میرزاکاظم آقا طباطباییتبریزی» است که در آن سخن از آسیب وارده به این وسیله تشریفاتی بهمیان آمده و از آن با دو عنوان «گرز یساول» و «عصای دربانان» نام برده شده است. در سند اول (بهشماره۲۰۶۱۳۸) چنین میخوانیم: «[جناب خازنالتولیه]بیست مثقال نقره برای کسر گرز یساول به تحویلخانه بدهید و همین حکم سند شما خواهد بود. فی دویّم شهر رجبالمرجب۱۳۲۴ (مرداد۱۲۸۵ خورشیدی و اندکی بعد از امضای فرمان مشروطیت توسط مظفرالدینشاه قاجار).»
در سند دوم (بهشماره ۲۰۶۱۴۴) نیز آمده است: «جناب حاجیخازنالتولیه، دو قبضه عصای دربانان اسقاطشده قابلتعمیر است. هرقدر کسر نقره داشته باشد، بدهید و مرمت نمایید... شهر صفرالمظفر ۱۳۲۵ (اسفندماه ۱۲۸۵).» از این دو سند، میتوان دو برداشت متفاوت داشت؛ نخست اینکه برای عصاهای دربانی از اصطلاح «گرز یساول» هم استفاده میشده و دوم اینکه شاید منظور از گرز یساول وسیله دیگری بوده است که ما فعلا از آن اطلاع نداریم. نکته دیگر، بحث فرسودگی مدام این عصاهاست که سبب میشده است نیاز به تعمیر مستمر داشته باشند.
از متن سند دوم، چنین برمیآید که گاه تعمیر برخی از عصاها ممکن نبوده و آنها را از حیّز انتفاع ساقط میکردهاند. به نظر میرسد در ادوار گوناگون، استفاده از این عصاها با نظر رؤسای تشریفات حرمرضوی و شاید نایبالتولیه، دستخوش تغییر میشده است.
استفاده از چهار عصا در دو صحن عتیق و نو، این تصور را به ذهن متبادر میکند که باید اختصاص عصاهای نقره به دو صحن قدیمی حرم را امری همیشگی و سنتی بدانیم، اما تا یافتن شواهد جدید، نمیتوان چنین برداشتی را تاریخی و علمی دانست.
* این گزارش چهارشنبه ۱۰ مردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۲۷۵ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.