از کودکی در هیئت بزرگ شده بودند. به نوجوانی که رسیدند شوق این را داشتند که خودشان هیئتی راهبیندازند. 10نفر بیشتر نبودند. هیئتی که با والدینشان در آن حضور پیدا میکردند، عشاقالحسین(ع) نام داشت و آنان هم سال83 هیئت خودشان را تشکیل دادند و نامش را مجنونالحسین(ع) گذاشتند.
بیشترشان هممحلهای و ساکن محله شهید قانع بودند و جلساتشان را در منزل اعضای هیئت میگذاشتند. کمکم دیگر رفقا و نوجوانان محل هم به آنها اضافه شدند و احساس کردند به مکان ثابتی نیاز دارند.
مسعود بهروزیان حدود سال89 که نوجوانی هجدهساله و از اعضای فعال هیئت بود، با خانوادهای آشنا شد که اهل روضه و روضهخوانی بودند. از آنها خواست اجازه دهند مراسم هفتگیشان را در منزل این خانواده برگزار کنند. آنها هم موافقت کردند اما بهمرور آنقدر تعداد شرکتکنندگان جلسه زیاد شد که دیگر این خانه هم برایشان کوچک بود.
چندی نگذشت که پدر خانم مالک خانه که زمینی هزار متری در حاشیه بولوار وکیلآباد داشت، 500متر از زمینش را وقف حسینیه کرد و در اختیار این هیئت قرار داد.
اکنون سومین سال است که در این زمین، کل دو ماهه محرم و صفر روضه خوانده میشود و تعداد مستمعان آنها در بعضی شبها تا دو هزار نفر میرسد. در ادامه گفتوگوی ما با چند تن از اعضای این هیئت و چگونگی تبدیلشدن آن جمع 10نفری به هیئتی چندصد نفری و وقف زمین 500متری را میخوانید.»
مسعود بهروزیان که از ابتدا جزو اعضای هیئت بوده است، میگوید: «سال83 که من 12سال بیشتر نداشتم، با چند نفر از دوستان همسن و سال خودم تصمیم گرفتیم هیئتی تشکیل دهیم.
ابتدا جلسات را بهطور هفتگی در منزل اعضای هیئت میگذاشتیم. یادم است آنموقع بخش زیادی از پولتوجیبی ما صرف هزینههای هیئت میشد. حتی میرفتیم برای شهرداری کارهای تبلیغاتی و نصب پایه پرچم انجام میدادیم و دستمزدی را که میگرفتیم در هیئتمان خرج میکردیم.
سال86 گفتیم کاش بتوانیم در یک خیابان ثابت مراسم هفتگیمان را برگزار کنیم. آنموقع مثل الان فضای مجازی نبود و اگر کسی یک یا چند هفته در مراسم هیئت حضور نداشت نمیدانست در هفته بعدی باید کجا بیاید.
با خودمان گفتیم اگر به طور ثابت در یک خیابان باشیم، هر هفته که شرکتکنندگان سر ساعت مقرر به این خیابان بیایند، پرچم را در هر خانهای ببینند متوجه میشوند همانجا مراسم داریم. خیابان شریف15 را انتخاب کردیم و هر طور شده هر هفته با همسایههای مختلف صحبت میکردیم که اجازه دهند در منزل آنها مراسم هیئتمان را داشته باشیم.»
هیئت مجنونالحسین(ع) سه سال به همین طریق برنامههایش را اجرا میکند تا اینکه روزی، بهروزیان به یک مراسم روضهخوانی در خیابان شریف یک میرود و میبیند این خانه فضای بسیار مناسبی برای برگزاری روضه دارد. با مالک خانه ارتباط میگیرد و از آنها میخواهد اجازه دهند هیئت مجنونالحسین(ع) مراسم هفتگیشان را در این مکان برگزار کنند.»
او تعریف میکند: «برنامههای هیئت ما پرشور و جوانپسند بود. مالک خانه ابتدا تردید کرد و گفت باید بپرسم هیئت شما از کجاست و چگونه فعالیت دارید. چند روزی گذشت و خبری نشد و فکر کردم قضیه منتفی است اما بعدش مالک خانه تماس گرفت و گفت درباره شیوه عزاداری شما و هیئتتان سؤال کردیم و شمارا شناختیم. بعد هم اجازه داد منزل او پایگاه ثابت مراسم هیئت ما باشد و از این به بعد، سه فرزند و همسر این آقا، خادمان هیئت ما شدند.»
مالک خانه ابتدا تردید کرد و گفت باید بپرسم هیئت شما از کجاست و چگونه فعالیت دارید
مالک خانه که تمایل ندارد نامش بیان شود، میگوید: «این خانه را خودم ساخته ام. آجر به آجر طبقه همکف را به این نیت گذاشتم که حسینیه شود. برای همین هم آن را بهصورت یکدست ساختهام که مناسب روضهخوانی باشد. وقتی جوانان هیئت مجنونالحسین(ع) درخواست برگزاری مراسم دادند، این درخواست آنها توفیقی برای ما بود. از آن موقع هم تاکنون نزدیک 12سال است که هر هفته میهمانمان هستند.»
به نظر او هر کاری برای ائمه(ع) انجام میشود باید با هدف شناساندن سیره اهل بیت(ع) باشد برای همین هم تأکید دارد که به جای ذکر اسم او، نام جلسه و هیئت بیان شود.
بهروزیان ادامه میدهد: «از سال90 تا 94 مراسم هفتگی و عزاداری محرم و صفر هیئت مجنونالحسین(ع) را در این منزل برگزار میکردیم اما سال94 دیگر آنقدر تعداد شرکتکنندگان زیاد شده بود که اینجا فضای کافی نداشت برای همین در مناسبتهایی مانند محرم و صفر، نیمهشعبان، عید غدیر و... به حسینیه امام حسن مجتبی(ع) میرفتیم و برنامههایمان را آنجا برگزار میکردیم.»
او تعریف میکند: «سال99 به خاطر شیوع کرونا، خیلی برنامهها برگزار نشدند اما دلمان نمیآمد تعطیل کنیم فکرم مشغول بود و دنبال مکانی با فضای باز بودم تا بتوانیم اجازه برگزاری مراسم را بگیریم. میدانستم پدرخانم مالک منزل شریف1، زمینی هزار متری در حاشیه وکیلآباد دارند. چند روز مانده به محرم جلسه گذاشتیم و از مالک زمین هم دعوت کردیم حضور داشته باشد. آنجا پیشنهاد دادم اگر اجازه میدهند در این زمین مراسم برگزار کنیم. موافق بودند اما میگفتند زمین خاکی است و آمادهکردنش نیاز به هزینه و زمان دارد اما چارهای نبود و جای مناسب دیگری نداشتیم.
«یا حسین» گفتیم و دست به کار شدیم. فقط 15تریلی خاک اضافه بیرون بردیم. بنا و... آوردیم 40متر از زمین را برای اینکه بتوانیم فرش کنیم، بتن ریختیم. سرویس بهداشتی گذاشتیم و داربست زدیم. در این مدت خودمان پا به پای کارگران، شبانهروزی کار کردیم تا توانستیم فضا را برای محرم آماده کنیم.
دهه اول را که روضهخوانی و سینهزنی کردیم، هیئت عشاقالحسین(ع) گفتند هزینه داربست که یک ماهه است، ما هم مراسممان را برای دهه دوم در اینجا برگزار کنیم. دهه سوم را هم به همین ترتیب گرفتیم. بعد هم دیدیم برای روضههای دهه پایانی صفر به این داربستها و... احتیاج داریم، برای همین دوباره یک ماه دیگر کرایه آنها را تمدید کردیم و به این ترتیب کل دو ماه محرم و صفر را روضهخوانی و مراسم داشتیم.»
با استقبالی که مردم داشتند و از طرفی هم کمکهای خیران، در این مدت سخنرانان و مداحان معروف کشوری به این مراسم دعوت میشدند و هر روز بر تعداد مخاطبان آنها افزوده میشد.»
چند ماه بعد، در ایام دهه فاطمیه، پیغام به بهروزیان میرسد که مالک زمین، 500متر از آن را وقف حسینیه کرده و حاضر است آن را برای این امر در اختیار هیئت مجنونالحسین(ع) بگذارد. او تعریف میکند: «ابتدا باورش سخت بود. ارزش زمین خیلی زیاد است و اینکه فرد راضی شده چنین وقفی انجام دهد، مسئولیت ما را سختتر میکرد. عدهای میگفتند زمین را بفروشیم و با پول آن در جای دیگری ساختمانی چند طبقه و آماده بهرهبرداری بگیریم اما واقف راضی نبود و اعتقاد داشت وقتی انسان وقفی برای امام حسین(ع) انجام میدهد باید بهترینش باشد برای همین میخواست از موقعیت مکانی خوب زمین استفاده کند.»
واقف حاضر به گفتوگو و بیان نامش نیست اما به گفته بهروزیان، او معتقد بوده این هیئت مخاطبان خودش را دارد و هر جا برود، مخاطبانش میآیند اما واقف تمایل داشته چراغ روضه اهل بیت(ع) در همین حاشیه بولوار وکیلآباد روشن باشد تا افرادی هم که اهل روضه و هیئت نیستند از کنار آن و زیر پرچم امام حسین(ع) عبور کنند.»
به دنبال این وقف، اعضای هیئت مجنونالحسین(ع)، انگیزه بیشتری برای اجرای برنامهها پیدا میکنند از جمله اینکه ایستگاه صلواتیشان را به این مکان منتقل میکنند. آنها از سال94 در نبش وکیلآباد59 ایستگاه صلواتی دایر میکردند اما از سال99 این ایستگاه را به مکان وقفی منتقل میکنند. آنها با داشتن این مکان، امسال سومین سال است که از ابتدای محرم تا پایان صفر، هر شب مراسم روضهخوانی و عزاداری دارند.»
عدهای میگفتند زمین را بفروشیم و با پول آن در جای دیگری ساختمانی چند طبقه و آماده بهرهبرداری بگیریم اما واقف راضی نبود
بهروزیان میگوید: «چندی پیش، اعضای هیئت پیشنهاد دادند و گفتند حالا که قرار است اینجا حسینیه باشد، غیر از ایام محرم و صفر و دهه فاطمیه، هر شب جمعه چای صلواتی داشته باشیم و در حال حاضر این امکان هم فراهم شده است. همچنین قرار است اینجا در مناسبتهای خاص، ایستگاه زائر باشد.»
به گفته او هزینههای عزاداری ماه محرم و صفرشان در سال گذشته، 400میلیون تومان شده است که همه از محل کمکهای مردمی و خیران تأمین شده است. امسال هم برآورد هزینه یک میلیارد تومانی را کردهاند.»
او اکنون دنبال دریافت کمکهای دولتی است تا بتوانند 500متر دیگر این زمین را بخرند و به قول خودش یک حسینیه وسیع در بولوار وکیلآباد مشهد بسازند.»
هیئت مجنونالحسین(ع) در حال حاضر نزدیک صد خادم افتخاری خانم و آقا دارد و در هر شب به طور متوسط 500نفر در برنامهشان حضور دارند که این رقم در مناسبتهای خاص تا 2هزار نفر هم افزایش پیدا میکند.»
بهروزیان که هیئت 10نفری مجنونالحسین(ع) را اکنون اینقدر وسیع و پرمخاطب میبیند، معتقد است هر کار فرهنگی و اجتماعی باید در بستر هیئت انجام شود. به نظر او در همین برنامههای سیدالشهدا(ع) است که جهادگرانی تربیت شدند که در روزهای سختی همچون زلزله کرمانشاه و سیل آق قلا و... کنار مردم بودند.
او یادی از روزهای سخت کرونایی میکند و ادامه میدهد: «در سال98 فقط توسط هیئت ما بیش از 20میلیون تومان، آبمیوه طبیعی تهیه شد و به کادر درمان بیمارستان دکتر شریعتی دادیم. به نظر او چون این اقدامات هیئتیها کمتر دیده شده، عدهای گمان میکنند کار هیئتیها فقط سینهزنی و عزاداری است درحالیکه اگر روی این ابعاد هم تبلیغ شود، مردم متوجه میشوند که یک هیئت چطور میتواند کانونی برای فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی باشد.»
خیریه هیئت مجنونالحسین(ع) با نام «تراب» حدود یکسال است که راهاندازی شده و قرار است بخشی از همین زمین وقفی به دفتر خیریه اختصاص پیدا کند. از محل بودجه این خیریه تاکنون یک زندانی جرمهای غیرعمد آزاد شده، به اشتغالزایی سه نفر کمک شده، بستههای غذایی با ارزش بیش از 60میلیون تومان تهیه و توزیع شده است و کمکهای درمانی داشتهاند. همچنین احتمال دارد با یکی از خیریههای حاشیه شهر وارد تعامل شوند و تأمین هزینههای درمانی آنها را بر عهده بگیرند.»
بهروزیان آنقدر خاطرات زیادی از برکات هیئت دارد که نمیداند کدام را تعریف کند. در این بین یاد فردی میکند که از انجام دادن هیچ کار خلافی ابایی نداشته است. چون شغلش جوشکاری بوده یک سال او را دعوت میکنند بیاید کارهای جوشکاری هیئت را انجام دهد. هنگام همین رفت و آمدها شور و حال هیئتیها و صدای «حسین حسین(ع)»، دلش را میلرزاند و توبه میکند.
به گفته او، این فرد اکنون متأهل است، بچه دارد و به قول خودش سر به راه شده و با وجود اینکه در شهر دیگری سکونت پیدا کرده، هنوز تلفنی با اعضای هیئت ارتباط دارد. بهروزیان میگوید: «یکی از روشهای ما همین است که به بهانههای مختلف افرادی که از مسیر اهل بیت(ع) خارج شدهاند، دعوت میکنیم و با آنها از در دوستی وارد میشویم تا جذب این فضا شوند و به برکت پرچم امام حسین(ع) راه درست را پیدا کنند.»
روحالله فرخ که از اولین اعضای هیئت مجنونالحسین(ع) و اکنون جزو هیئت امنای آن است، استقبال مردم را یکی از عوامل مهم انگیزهدهنده به فعالان هیئت میداند و تعریف میکند: «چند سال پیش که سرمای شدیدی در زمستان داشتیم و موزاییکها و جداول در اثر سرما ترکیده بودند، گمان میکردیم تعداد شرکتکنندگان بسیار کم باشد اما آن شب برخلاف معمول که ابتدای جلسه خلوتتر است و کم کم جمعیت زیاد میشود، از ابتدا با جمعیت زیادی جلسه را تشکیل دادیم چراکه افراد بهدلیل سرما و یخبندان، زودتر حرکت کرده بودند و این برایم جالب و بسیار انگیزهدهنده بود.»
وقتی اعضای هیئت شنیدند که چنین وقفی انجام شده است، به نوعی شوکه شده بودند
فرخ از واقف زمین یاد میکند و میگوید: «وقتی اعضای هیئت شنیدند که چنین وقفی انجام شده است، به نوعی شوکه شده بودند و به این فکر میکردند که چقدر باید کسی اخلاص و علاقه به اهل بیت(ع) داشته باشد که بتواند در شرایط اقتصادی اکنون از این مال بگذرد. به نظر فرخ، این وقف تأثیر اخلاقی و اجتماعی زیادی بر او و دیگران گذاشته است.»
علی صادقیان که او هم از اولین اعضای هیئت مجنونالحسین(ع) و اکنون جزو هیئت امنای آن است، به رضایت خانوادهها از فعالیتهای این هیئت اشاره میکند و میگوید: «ما فقط به عزاداری اکتفا نکردهایم. بعضی شبها به جای روحانی، مشاور میآوریم تا درباره مباحث خانوادگی صحبت کند. خودمان هم سعی داریم ارتباط خوبی با نوجوانان داشته باشیم و در این راستا برنامههای تفریحی مختلفی برایشان میگذاریم و کنارشان هستیم تا با این رابطه دوستی، اثر کلام و رفتار ما بر آنها بیشتر باشد.
حسینیه کودک هم داریم تا در زمان اجرای برنامه، بچهها در فضای مناسب خودشان باشند و والدین بتوانند به راحتی از سخنرانیها و مراسم مختلف بهره ببرند. او و دیگر همراهانش، امیدوارند بتوانند بستری فراهم کنند که از درون آن، باز هم نوجوانان و جوانان هیئتی تربیت شوند.»