اوایل دهه ۶۰ مدیران کارخانه کوکاکولا تصمیم گرفتند برای تعدادی از کارگران کارخانه که مستأجر بودند، قطعه زمینی بگیرند و برایشان خانه بسازند. براساس قرعهکشی، نوزدهنفر از کارگران خوششانس انتخاب شدند و نخستین ساکنان شهرکی به همین نام بودند.
محله تربیت مانند دیگر محلات منطقه۱۱ عمرچندانی ندارد و نامش برگرفته از نام بولوارتربیت است که در سالهای اخیر به بولوار شهیدقانع تغییر یافت. این محله از زمانهای دور، زمین کشاورزی و باغ بوده و در گذر زمان شکل فعلی را به خود گرفته است. زندان مرکزی مشهد قدیمیترین بنای محله تربیت است.
ربابه حسینیزرگری، به واسطه اشتغال همسرش در شرکت رازی، از نخستین ساکنان خانههای سازمانی، میگوید: آن زمان، محله تربیت ، بیابان و برهوت بود و بهمرور و با سکونت افراد در شهرکهای همجوار، رنگ آبادی گرفت.
نتیجه پیگیری دغدغهمندان محله تربیت ، احداث دو مدرسه اردکانی و دبیرستان سفیدسنگی بود که در کمتر از دوسال بههمت ساکنان و دو خیّر مدرسهساز به نامهای حاجمحمود اردکانی و حاجعلی دهقانی سفیدسنگی، بنا شد.
قدیمیهای کوچه آموزگار۷۴ این کوچه را هنوز به نام کوچه دوستی» میشناسند. این همسایهها برای آبادی کوچه و محل زندگی خود دست به دست هم دادند. همین همراهی موجب شده هرروز با هم مهربانتر شوند.
عیسی خضرایی هشت سال است که نماینده فروش کتابهاي دانشگاه پیامنور در مشهد است و به نوعی نخستين و بزرگترین نمایندگی فروش این کتابها به حساب میآید.
بیشتر ساکنان کوچه معلم ۷۲، سالهای پایانی جنگتحمیلی در این نقطه ساکن شدند و از همان روزهای ابتدایی همسایگی جمعهای زنانهای تشکیل دادند برای سرزدن به خانواده شهدا و رساندن کمک به نیازمندان.
معصومه امیری، خاطرات خوشی از کوچه آموزگار ۷۴ دارد؛ کوچهای که روزگاری به «کوچه دوستی» معروف بود. از روزهایی یادش است که نه از بولوار آموزگار خبری بود و نه بولوار معلم. نشانیدادن هم اینطور بود؛ بعد از آمادگاه میثم، خانهای با پنجره حصیری!






