خلیل حسینیعطار، نویسنده کتاب «کتابفروشیهای مشهد از عصر قاجار تا صبح انقلاب»| از آن روزگار که کار وراقان در تمدن اسلامی رونق چشمگیر داشته است و آنان صنفی از اصناف شهری را در مدنیت اسلامی میگردانده و در شهرها، صاحبدکانها، حجرهها و بازاری بودهاند و به کتابت، به فروش ابزار نوشتار میپرداختند، تا به امروز، کتابآرایی در تمدن اسلامی، راهی بس طولانی را پیموده تا به صنعت چاپ رسیده است.
اما پیشدرآمد ترجمه و چاپ کتاب امروزی ،ارمغان روزگار عباسمیرزا و وزارت میرزابزرگ قائممقام است.
نخستین چاپخانه مشخص برای چاپ کتاب به زبان فارسی به دست آقازینالعابدین تبریزی و با حمایت عباسمیرزا در تبریز برپا شد. نخستین کتابهای منتشرشده نیز «فتحنامه» و «جهادیه» اثر میرزابزرگ بوده که در سال۱۱۹۶خورشیدی منتشر شده است. در دوره قاجار اما برای آموختن فن چاپ، چند صنعتکار به فرنگستان فرستاده شدند، چند استاد چاپ را هم از آنجا آوردند و به اینترتیب، چاپخانه حروفی و سنگی در تبریز و تهران برپا شد.
در این دوره، همچنین علاقه خاصی به ترجمه کتابهای تاریخی از زبان فرانسوی و انگلیسی پدید آمد که برخی از آنها به طبع رسید و پارهای مانند «تاریخ تنزل و انحطاط دولت روم» نگارش گیبن، تاریخنگار نامدار انگلیسی، و ترجمه میرزارضا مهندس، تا امروز نشر نیافته است. ناگفته نماند که تعدادی کتاب فارسی و عربی نیز به چاپ رسید.
در دوره صدارت میرزاتقیخان امیرکبیر، اما دو عامل تازه به کار ترجمه و نشر کتاب رونق بیشتری داد که نخستین آن، ایجاد دستگاه مترجمان دولتی و دیگری، تأسیس دارالفنون بود که در آن به ضرورت، معلمان فرنگی با دستیاری مترجمان خود، کتابهایی تألیف و ترجمه کردند و به طبع رساندند. در دوره امیر همچنین کتابهای نسبتا زیادی از اروپا به ایران رسید. در سال۱۲۶۵خورشیدی تعداد ۲۹۳جلد کتاب و ۳۲۳قطعه نقشه جغرافی عالم، یکجا از فرانسه آمد که برای آن زمان رقم مهمی بود.
نخستین مطبعه چاپ سربی در مشهد، «مطبعه طوس» است. براساس یک پژوهش ارزشمند، تعداد ۲۵عنوان کتاب طبعشده در این مطبعه شناسایی شده است. قدیمیترین کتاب شناسایی و چاپشده در این مطبعه «و لباس التقوی ذلک خیر» چاپشده به سال ۱۲۸۲خورشیدی است. برابر اسناد موجود و نسخههای شناساییشده، مشخص میشود که این نسخهها علیالظاهر بین سالهای ۱۳۸۵_۱۳۲۲ هجری قمری در مشهد مقدس و در مطبعه طوس چاپ شده، اما یافتن رد پای کتابفروشان در منابع موجود، کار آسانی نیست.
اطلاعات بسیار اندکی از کتابفروشان عهد قاجار بهجای مانده است که باید از این منابع استخراج کرد؛ کتاب «نفوس ارض اقدس» یا «مردم مشهد قدیم»، از مهمترین این منابع است. در این کتاب، تعداد نفوس ارض اقدس شهر مشهد در سالهای ۶_۱۲۹۵ هجریقمری به شیوه آمار خانهبهخانه در محلات ششگانه آمده است. از تألیف کتاب بیش از ۱۴۰ سال میگذرد. مؤلف کتاب زینالعابدین میرزایقاجار، دانشآموخته مدرسه دارالفنون است.
مقدمه مصحح محترم، سیدمهدی سیدی، و توضیحات، افزودهها، جداول خدمه و نوکران دولت، آستان قدس و پیشهوران مشتغل و هویت مردم مشهد، تاریخچه، موقعیت و وجه تسمیه محلات ششگانه مشهد، هویت و ترکیب طبقاتی و قومی مردم محلات ششگانه شهر و افراد متشخص آنها، ارزش کتاب را دوچندان کرده است.
گفتنی است برابر این سرشماری، جمعیت مشهد ۵۷ هزارو ۲۸۷ نفر و تعداد خانههای شهر مشهد حدود ۷ هزارو ۵۵۷ باب ثبت شده است که از این تعداد در جدول مشاغل پیشهوران که به تفکیک محلات شهر مشهد آمده است، تنها نام چهار کتابفروش دیده میشود؛ دو کتابفروش در محله سراب، یک کتابفروشی در محله عیدگاه و یک کتابفروش در محله نوغان. نام این کتابفروشان از این قرار است:
۱. آقامحمد، ردیف ۵۳۰ پیشهوران، محله سراب
۲. محمدصادق، ردیف ۶۲۶ پیشهوران، محله سراب
۳. محمدحسین، ردیف ۴۳۴ پیشهوران، محله عیدگاه
۴. میرزامحمد، ردیف ۱۳۰۵ پیشهوران، محله نوغان.
از کتابفروشانی که در کتاب نفوس ارض اقدس از آنان یاد میشود، رد پایی در دورههای بعدی دیده نمیشود یا نمیتوان رد پای آنان را پی گرفت، زیرا این سرشماری در سال۱۲۵۷خورشیدی انجام شده است و ایرانیان تقریبا ۵۰سال بعد دارای شناسنامه و نامخانوادگی شدهاند؛ بنابراین مردم مشهد هنگام سرشماری نفوس به نام کوچک خود یا با انتساب به پدر یا به شغل خود، نامبردار بودهاند.
در توضیح این نکته باید از قول شوستر، سیاح آمریکایی، چنین توضیح داد: «نکته دیگری که ناآشنایان را سردرگم میکند، سبک و سیاق، ازنظر بیگانگان، فوقالعاده پیچیده نامها و لقبهاست. مردم عادی فقط نام کوچک دارند. ولی من کمتر فرد ایرانی را دیدهام که نوعی لقب نداشته باشد.» به هر روی برای پژوهشگری که میخواهد در سوابق کاری نسلی چنین جستجو کند، این سردرگمی همچنان باقی است.
افزونبر این در «سفرنامه گوهر مقصود» از فعالیت صنف کتابفروش در صحن عتیق سخن به میان آمده است که این نکته در گفتگو با نسل دوم و سوم پیشگامان این صنف در مشهد و برخی از منابع مکتوب دوران پس از قاجار معلوم میشود.