کد خبر: ۱۵۷۴
۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

اولین خبرنگار زن بازنشسته روزنامه قدس از فعالیت خود در این عرصه می‌گوید

بهجت جاودانی، خبرنگار بازنشسته روزنامه قدس می‌گوید: یک خبرنگار باید با غلبه بر احساسات درونی و عاطفی خویش و البته به دور از جناح‌بندی‌های سیاسی، بکوشد رویدادها را همان‌طور که اتفاق افتاده منتشر کند، بدون هیچ‌گونه زیاد و کم و پایین و بالا. در روزگار اطلاعات و فناوری، قطعا نقش خبرنگار به عنوان ابزار اطلاع‌رسانی، حیاتی و انکارنشدنی است. کسب اطلاعات صحیح و مطمئن، تنها از راه خبرنگارانی درستکار، پیگیر و تیزهوش برمی‌آید که به خبرنگاری نه به‌عنوان یک شغل که «به دید یک عشق» نگاه می‌کنند.

«مزار شریف» سقوط کرد. هفدهم مردادماه۱۳۷۷، اینجا محل کنسولگری ایران در «مزار شریف» است، من «محمود صارمی» خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران هستم، گروه طالبان چند ساعت پیش وارد «مزار شریف» شدند.خبر فوری، فوری. «مزار شریف» به دست طالبان سقوط کرد، عده‌ای از افراد طالبان در محوطه کنسولگری دیده می‌شوند به من بگویید که چه وظیفه‌ای دارم.»

این‌ها آخرین اخباری است که «شهید محمود صارمی» در راه رسالت حرفه‌ای خود مخابره می‌کند. شیربچه لرستانی که در سال۱۳۴۷ در روستای «چهاربره» شهرستان «بروجرد» به دنیا آمد و در سال1375 به عنوان مسئول دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) در «مزارشریف» انتخاب و در ۲۶دی‌ماه همان سال به عنوان مسئول نمایندگی خبرگزاری راهی «کابل» شد.

شهیدمحمود صارمی در حالی که رفته بود تا فریاد مظلومیت مردم بی‌گناه افغانستان را روایت کند، به همراه هشت‌نفر از کارکنان سرکنسولگری ایران در شهر مزارشریف توسط گروهک تروریستی طالبان اسیر و به شهادت می‌رسد. شورای فرهنگ عمومی کشور در اولین سالگرد این رخداد تلخ، هفدهم مردادماه را به پاس قدردانی از مقام وی «روز خبرنگار» نامید.

خبرنگاری را نمی‌توان یک شغل در نظر گرفت، چراکه نه مانند کار اداری ساعت و زمان مشخص دارد و نه مانند یک شغل آزاد، می‌توان دل‌به‌خواهی و براساس سلیقه شخصی عمل کرد، یک خبرنگار باید تمام وجود، وقت و ذهنش را روی کارش متمرکز کند و البته باید از هنر خبرنویسی، حوصله زیاد، نگاه موشکافانه و دقیق نیز برخوردار باشد.

کار خبرنگار شب و روز و جا و مکان نمی‌شناسد. خبرنگار حرفه‌ای آن کسی است که در خانه، ایستگاه اتوبوس، صف نانوایی، در تاکسی و مترو و حتی در منزل و هنگام تماشای تلویزیون هم باید قلم به دست، آماده باشد. یک خبرنگار باید با غلبه بر احساسات درونی و عاطفی خویش و البته به دور از جناح‌بندی‌های سیاسی، بکوشد رویدادها را همان‌طور که اتفاق افتاده منتشر کند، بدون هیچ‌گونه زیاد و کم و پایین و بالا.

در روزگار اطلاعات و فناوری، قطعا نقش خبرنگار به عنوان ابزار اطلاع‌رسانی، نقشی حیاتی و انکارنشدنی است. کسب اطلاعات صحیح و مطمئن، تنها از راه خبرنگارانی درستکار، پیگیر و تیزهوش برمی‌آید که به خبرنگاری نه به‌عنوان یک شغل که «به دید یک عشق» نگاه می‌کنند.

بهجت جاودانی، خبرنگار بازنشسته روزنامه قدس و ساکن محله تازه‌تأسیس عصمتیه در منطقه12، رتبه سوم جشنواره خبرنگاری استان خراسان، سابقه 25سال حضور در عرصه خبر و مطبوعات را دارد، او اولین خبرنگار زن بازنشسته شده از روزنامه قدس است که در سال‌های فعالیتش مشکلات اجتماعی و فرهنگی حوزه زنان و خانواده را در قالب خبر و گزارش نوشته و مطرح‌ کرده است و در لابه‌لای این گزارش‌ها، راه‌حل زندگی بهتری را برای بانوان هموطن و همشهری خود نشان داده است.

وی دو سه سالی است به‌دلیل اینکه خانواده‌اش به حضور او در منزل بیشتر احتیاج داشتند، درخواست بازنشستگی کرد و بیشتر اوقات را در کنار همسر و فرزندانش سپری می‌کند. به مناسبت 17مرداد، روز خبرنگار، گفت‌وگویی با این خبرنگار بازنشسته روزنامه قدس انجام داده‌ایم.

 

علاقه به ادبیات و نوشتن

بهجت جاودانی متولد سال1346 در مشهد است. او از همان ابتدای ورود به مدرسه و آشنایی با داستان و شعر به ادبیات علاقه‌مند می‌شود. جاودانی می‌گوید: از ابتدا به ادبیات و نویسندگی علاقه‌مند بودم و در نوشتن انشا و خواندن متن‌های ادبی کلاسیک توانایی خوبی داشتم. بعد از گرفتن دیپلم، در کنکور شرکت ‌کردم و در رشته زبان و ادبیات‌ فارسی دانشگاه فردوسی ‌مشهد قبول‌ شدم. چهارسال بعد و هم‌زمان با دریافت مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی فصل تازه‌ای در زندگی کاری من شروع شد و کار رسانه‌ای را با صدا و سیمای مرکز خراسان آغاز کردم. 

در آن سال‌ها صدا وسیمای خراسان برنامه‌ای به نام «نسل فردا» را که ویژه جوانان و نوجوانان بود، روی آنتن داشت. این برنامه مجموعه‌ای از آیتم‌های مختلف نظیر نمایشنامه، گفت‌وگوی کارشناسی، برنامه‌های تربیتی و روان‌شناختی ویژه نوجوانان بود. من نیز به‌عنوان نویسنده بخشی از آیتم‌های داستانی و تربیتی این برنامه فعالیت می‌کردم. البته عمر این همکاری بسیار کوتاه بود و بعد از یک سال و نیم خاتمه یافت، اما با حضور در این برنامه توانستم ارتباط صمیمانه و خوبی را با نسل جوان و نوجوان برقرار کنم. تجربه نویسندگی در برنامه «نسل فردا» پیش‌زمینه مناسبی برای حضورم در رسانه‌های مکتوب بود، روزنامه قدس اولین تجربه کاری و حرفه‌ای من در یک رسانه مکتوب بود که البته این همکاری تا 25سال ادامه داشت و بخش بزرگی از دفتر خاطرات زندگی من را شامل می‌شود.

بانوی ساکن در محله عصمتیه درباره آغاز همکاری خود با روزنامه قدس می‌گوید: همه روزنامه‌نگاران اولین روزی را که پا به دفتر روزنامه گذاشتند به یاد دارند. حتی آن‌ها که سال‌ها از خدمتشان می‌گذرد و چند صباحی دیگر به جرگه بازنشستگان می‌پیوندند یا افرادی همانند من که طعم بازنشستگی و دوری از فضای کار را چشیده‌ایم. 

سال1371 روزنامه قدس به عنوان یک نشریه نوپا و تازه‌تأسیس در حال تکمیل‌کردن کادر تحریریه و خبرنگاری خود بود، من نیز بعد از تجربه نویسندگی و حضور در صدا و سیما به دنبال کار جدیدی بودم، تا اینکه یک روز برای استخدام به دفتر روزنامه قدس مراجعه کردم و رزومه نویسندگی و مدرک تحصیلی خود را ارائه دادم. اما مسئول مربوطه با صراحت گفت: «از استخدام بانوان به عنوان خبرنگار معذوریم، البته قرار است که به‌زودی خانم خبرنگاری از تهران به روزنامه قدس بیاید و دبیر صفحه‌ای را که مختص بانوان است، برعهده بگیرد، اگر این خانم خبرنگار به مشهد آمد و قبول زحمت کرد، ما با شما تماس می‌گیریم که در صفحه بانوان فعالیت کنید.»

بهجت جاودانی خاطرنشان می‌کند: از قضا بعد از گذشت مدت زمان ‌کوتاهی ‌خانم «عالیه حجت‌زاده» که یکی از خبرنگاران نشریات پایتخت بود و سابقه چندین سال کار خبرنگاری را داشت، به مشهد آمد و برای اولین‌بار بخش ویژه بانوان روزنامه قدس را راه‌اندازی و دبیری این بخش را نیز برعهده گرفت. من نیز به عنوان اولین خبرنگار زن در صفحه بانوان روزنامه قدس استخدام شدم و افتخار شاگردی خانم عالیه حجت‌زاده را پیدا کردم. در واقع بسیاری از مطالب و نکات ریز و ظرایف روزنامه‌نگاری را من از ایشان آموختم، همکاری من با روزنامه قدس از سال1371شروع شد و به مدت 25سال ادامه داشت و در سال 1396 بنابر نیازهای عاطفی خانوادگی و با هدف رسیدگی و همراهی بیشتر با خانواده و فرزندانم بازنشسته شدم.

 

خبرنگاری سرویس بانوان

بهجت جاودانی با شروع کار در سرویس بانوان روزنامه قدس بر حل مشکلات بانوان و موانع عقب‌ماندگی آن‌ها تأکید می‌کند. جاودانی دراین باره می‌گوید: سرویس بانوان با حضور عالیه حجت‌زاده پی‌ریزی شد. این سرویس بر محوریت خانواده، استحکام بنیان خانواده، تدوین و تشریح سبک زندگی خانواده اسلامی و ایرانی استوار بود و در ابتدا هفته‌ای یک روز و بعدها دو روز در هفته چاپ می‌شد. در کنار این چاپ هفتگی و دائم، ما ویژه‌نامه‌های مختلفی را بر اساس نیازهای روز خانواده‌های ایرانی تهیه و چاپ می‌کردیم. 

در واقع هدف ما تدوین نوع زندگی اسلامی در خانواده ایرانی بود و خوشبختانه خانم حجت‌زاده توانست به‌خوبی از عهده این موضوع برآید. ما خیلی راحت توانستیم با مراکز و سازمان‌های مرتبط با خانواده ارتباط برقرار کنیم و در قالب گزارش‌های مردمی با سرفصل‌های متنوع‌تری برای خانم‌های خانه‌دار و شاغل مطالب خواندنی و جذاب را تهیه کنیم.

 به رئیس کلانتری گفتم: کارت خبرنگاری ندارم اما می‌توانید با روزنامه قدس تماس بگیرید، آن‌ها هویت من را برای شما احراز خواهند کرد

خبرنگار بازنشسته روزنامه قدس به یکی از خاطرات روزهای اولیه کار در روزنامه اشاره کرده و می‌گوید: در همان روزهای ابتدایی شروع کارم در سرویس بانوان، زمانی که هنوز کارت خبرنگاری نگرفته بودم، یک روز که از خانه به محل کار می‌رفتم، متوجه تجمع تعدادی از بانوان در کنار خیابان و حتی داخل خیابان شدم، احساس کردم این سوژه گزارش جذابی است. بلافاصله با چند نفر از خانم‌ها صحبت کردم و گزارش را نوشتم، موضوع تجمع بانوان درباره نبود لوله‌کشی گاز شهری و مشکلاتی بود که خانواده‌ها را درگیر کرده بود. در همین لحظه نیروی پلیس به صحنه وارد شد و خانم‌های معترض را متفرق کرد، اما من را به جرم مصاحبه بدون مجوز دستگیر و به کلانتری بردند. 

در کلانتری، مسئول کلانتری از من پرسید که شما چرا از خانم‌ها سؤال کرده و اعتراض‌های آن‌ها را می‌نوشتید؟ من هم گفتم: «من خبرنگار روزنامه قدس هستم و در حال نوشتن گزارش برای روزنامه بودم.» رئیس کلانتری به محض شنیدن این کلام از من خواست که کارت خبرنگاری خود را نشان بدهم. من که به‌تازگی مشغول ‌کار شده بودم و کارت خبرنگاری نداشتم، به رئیس کلانتری گفتم: «کارت خبرنگاری ندارم اما می‌توانید با روزنامه قدس تماس بگیرید، آن‌ها هویت من را برای شما احراز خواهند کرد.» 

نیروهای کلانتری نیز به روزنامه زنگ زدند و خانم حجت‌زاده، تأیید کردند که من همکار و خبرنگار روزنامه قدس هستم. رئیس کلانتری نیز بعد از اطمینان از خبرنگاربودن من، عذرخواهی کرد و آزاد شدم. درطول این 25سال خبرنگاری این اولین و آخرین باری بود که توسط مأموران پلیس دستگیر شدم، چون اوایل کارم بود، ترس و استرس زیادی داشتم، اما بعدها فهمیدم که شغل خبرنگاری از این بالا و پایین‌ها زیاد دارد و بعدها به قول معروف پوست کلفت شده و به این تنش‌ها عادت کردم.

 

دبیری سرویس اقتصاد

خبرنگار سرویس بانوان در روزنامه قدس بعد از مدتی به‌عنوان دبیر سرویس اقتصاد مشغول به‌کار می‌شود و به مدت سه‌سال مطالب این صفحه را مدیریت می‌کند.
وی می‌گوید: برای مدت سه‌سال دبیری سرویس اقتصاد روز را برعهده داشتم. هر روز یک یا دوصفحه از روزنامه به مباحث و موضوعات اقتصادی می‌پرداخت. برای حضور در سرویس اقتصادی باید یک پیش‌زمینه تحصیلی یا اطلاعات دنیای اقتصاد را می‌داشتید تا بهتر بتوانید با سرویس و مخاطبانش ارتباط برقرارکرده و از آن لذت ببرید، اما من چون این پیش‌زمینه تحصیلی و دانشگاهی را نداشتم، از بودن در سرویس اقتصادی ناراضی بودم. باوجوداین به مدت سه سال دبیری این سرویس را برعهده داشتم و به کمک همکارانم توانستیم راه‌حل‌ها، گزارش‌های کارشناسانه و راهکارهای خوبی را برای مقابله با فقر اقتصادی، گرانی و رکودهای پولی ارائه دهیم، به‌طوری که بعد از گذشت این سه سال برای خود یک کارشناس اقتصاد شده بودم.

 

معاونت سرویس اجتماعی

وی بعد از گذشت سه سال کار در سرویس اقتصادی، معاون سرویس اجتماعی روزنامه می‌شود. بهجت جاودانی دراین باره می‌گوید: وظیفه ما در سرویس اجتماعی، مطرح‌کردن مباحث خانوادگی، اشتغال، مشکلات زندگی معلولان، بررسی معضل اعتیاد و بحث کار و جامعه کارگری از منظر اجتماعی بود. مباحث اجتماعی و تربیتی با مرزهای ظریفی از مباحث اقتصادی جدا می‌شود و ما این مشکلات را از این بعد بررسی و کارشناسی می‌کنیم. اینکه یک نفر سارق و جیب‌بر شده است، جدای از اینکه دلیل اقتصادی دارد، نتیجه یک‌سری کمبودهای اجتماعی، عاطفی و خانوادگی نیز بوده است و اگر این سارق این کمبودها را نمی‌داشت، شاید هرگز سارق نمی‌شد. 

وظیفه ما در سرویس اجتماعی، مطرح‌کردن مباحث خانوادگی، اشتغال، مشکلات زندگی معلولان، بررسی معضل اعتیاد و بحث کار و جامعه کارگری از منظر اجتماعی بود

همان‌طور که هزاران نفر فقیر در گوشه و کنار جامعه سرگردان هستند، اما هیچ‌کدامشان سارق نشده‌اند، شاید آن‌ها از حمایت عاطفی خانواده و تربیت خانوادگی برخوردار بوده‌اند. یکی دیگر از مواردی که ما در صفحه اجتماعی به دنبال جاانداختن آن بودیم، مسئله اشتغال بانوان بود. در اوایل دهه70 موضوع به‌کارگیری بانوان در سطوح مدیریتی خیلی پذیرفته‌شده نبود. ما توانستیم این موضوع را جا بیندازیم که بانوان، توانایی مدیریتی خوبی دارند. از همان‌زمان به‌تدریج، این تابوشکنی‌ها شروع شد و شاهد حضور چندین خانم در سطوح مدیریتی بالای کشور بودیم. 

ما به‌تدریج در این حوزه تخصص پیدا کردیم و در زمینه مباحث اجتماعی در جامعه ریزبین‌تر شده بودیم و مباحث و معضلات اجتماعی را آسیب‌شناسی می‌کردیم. این موضوع بعدها نیز به‌خوبی در روزنامه قدس آسیب‌شناسی شد و توانستیم راه‌حل‌های مناسبی را ارائه دهیم. خبرنگاری در سرویس اجتماعی برای من لذت‌بخش بود، چون با مباحث خانوادگی و عاطفی سر وکار داشت، خود من نیز از مطالب بهره‌مند می‌شدم و بعدها در زندگی خانوادگی و تربیت فرزندانم از این آموخته‌ها بهره فراوانی بردم.

 

مسئولیت ستون آیینه قدس

جاودانی به فعالیت در ستون «آیینه قدس» اشاره کرده و می‌گوید: سال‌های پایانی خدمت در روزنامه قدس به فعالیت در ویراستاری روزنامه، روابط عمومی و مسئولیت ستون پیام‌های مردمی گذشت. تسهیل بیشتر ارتباط مردم با مسئولان کشوری و طرح مشکلات مردمی از اصلی‌ترین اهداف اجرای طرح «آیینه قدس» بود. این سامانه شبانه‌روزی و در هفت روز هفته، آماده دریافت پیشنهادها و انتقادهای مردمی بوده است. شهروندان از طریق این سامانه الکترونیکی می‌توانستند با مسئولان، سردبیر، کادر تحریریه و... در روزنامه ارتباط برقرار کرده و مسائل خود را درباره روزنامه قدس بیان کنند. مخاطبان این امکان را داشتند تا از طریق دو ستون «آیینه قدس» و «تریبون» نظرات خود را درباره مسئولان بیان کنند تا مکالمات ضبط شده در روزنامه منعکس و نتیجه‌گیری و پی‌گیری شود.

 

طرح جویندگان وصال

یکی از ستون‌های جالب و مورد استقبال مردم، ستون «جویندگان وصال» بود که در صفحه اجتماعی روزنامه چاپ می‌شد. جاودانی در توضیح بیشتر می‌گوید: یکی از شیرین‌ترین خاطره‌هایم در روزنامه قدس، به ثمر نشستن تلاش‌هایم در گروه «جویندگان وصال» است. ما با درج مطلب در صفحه اجتماعی روزنامه به افراد کمک می‌کردیم خانواده خود را پیدا کنند. این کوشش و پیگیری گاهی ثمر می‌داد و افرادی پس از سال‌ها دوری، مادر، پدر یا نزدیکان خود را می‌یافتند. لحظه وصال آن‌ها که معمولا در نمازخانه روزنامه برگزار می‌شد دیدنی و خاطره‌انگیز بود و اشک و لبخند خانواده‌ها، ما و همکاران که مثلا شاهد دیدار دختر و مادری پس از 30سال بودند در هم می‌آمیخت. 

یادم می‌آید فقط در سال1379 با کمک گروه جویندگان وصال، 13نفر پس از سال‌ها دوری و بی‌کسی به آغوش خانواده‌های خود بازگشتند. این ستون بعدها در زیرمجموعه سرویس حوادث قرار گرفت. این ایده و طرح جزو طرح‌های خلاقانه‌ای بود که امید و زندگی را به زندگی خیلی از افراد بازگرداند، ما در همین رابطه تماس‌های زیادی داشتیم که علاوه‌بر تشکر از نویسندگان ستون جویندگان وصال، درباره فرد گمشده خود صحبت می‌کردند و با دادن اطلاعات فرد گمشده خواستار پیگیری موردشان از طریق خبرنگاران روزنامه بودند.

بهجت جاودنی در سه سال پایانی کار خود، قبل از بازنشستگی به عنوان مسئول ویراستاری روزنامه قدس برگزیده و در همین سمت بازنشسته شد.

 

خدمت در رسانه منتسب به امام رضا(ع)

شغل روزنامه‌نگاری با وجود تمام مخاطرات، مشقات و کاستی‌هایش علاقه‌مندان بسیاری دارد. بهجت جاودانی در ادامه بیان می‌کند: خبرنگاری شغل مورد علاقه و جزو جدایی‌ناپذیر زندگی من بوده و هست. من روزنامه‌نگاری را به‌عنوان یک نیاز و عرصه برای خدمت و یک عشق می‌شناسم. به نظرم مهم‌ترین ویژگی روزنامه قدس، انتسابش به امام رضا(ع) است. ارادت و علاقه محبان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در سراسر کشور به واسطه حضور نشریه‌ای منتسب به امام هشتم(ع) در مشهد فرصتی است که کم و بیش با استفاده از ظرفیت خبرنگاران قدس در کشور به‌ویژه در بحث زائران و زیارت به آن پرداخته می‌شود. همین بودن بر سر سفره ولی‌نعمتمان حضرت علی‌بن موسی‌الرضا(ع) مهم‌ترین وجه تمایز و برتری کار نسبت به دیگر مشاغل است، به‌ویژه که شغل ما کار فرهنگی خطیری است.

 

مدیران سیاسی رسانه‌ها

بهجت جاودانی که سابقه 25سال حضور در رسانه را دارد، معتقد است که روزنامه‌ها نتوانستند رسالت خود را آن‌طوری که شایسته است انجام دهند. او با تأکید بر این مطلب می‌گوید: به نظر من فضای رسانه‌ای مشهد تحت‌تأثیر فضای سیاسی و اجتماعی‌اش است. در چنین شرایطی رسانه نتوانسته آن رسالتی را که داشته انجام دهد، چون مدیران ارشد رسانه‌ها، آدم‌های سیاسی‌ای بودند و این وابستگی سیاسی سبب شد که رسانه‌ها افکار و عقاید سیاسی خود را به خورد مردم و شهروندان بدهند، در این میان رسیدگی به مشکلات مردم فراموش می‌شود. روزنامه‌های امروز در شرایط 10سال پیش هستند، هیچ‌گونه بالندگی و تحولی نداشته‌اند، در حالی که روزنامه باید با گذشت زمان پیشرفت کند و خود را با شرایط روز هماهنگ کند. 

باید این رابطه رفاقت و دوستی بین رسانه‌ها و شهروندان برقرار شود. وقتی حرف دل مردم را بزنیم و به دنبال منافع حزبی مسئولان رسانه نباشیم، اعتماد مردم جلب و اقبال آن‌ها به روزنامه‌ها بیشتر خواهد شد. مورد دیگر مسئله مالی بودجه روزنامه‌ها و رسانه‌هاست، بیشتر روزنامه‌ها دخل و خرجشان به هم نمی‌خواند و از این لحاظ محتاج حمایت مالی احزاب سیاسی هستند، از این رو ما روزنامه مستقل کمتری در کشور داریم، تنها راه‌حل این است که افراد رسانه‌ای و نه افراد سیاسی در رأس رسانه‌ها قرار بگیرند.

خبرنگار قدیمی روزنامه قدس می‌گوید: مورد دیگری که باعث بی‌رونق شدن رسانه‌های مکتوب شده است، گسترش رسانه‌های مجازی است. شما درکمترین زمان ممکن می‌توانید به انبوهی از اطلاعات دست اول و اخبار جدید دست پیدا ‌کنید، اما در واقع رسانه‌های مجازی و مکتوب عضو یک خانواده هستند، نباید رقیب همدیگر باشند بلکه باید مکمل هم باشند. رسانه‌های مکتوب نباید عقب‌نشینی ‌کنند، آن‌ها باید با تحلیل‌کردن صحیح مشکلات و ارائه راه‌حل‌های مناسب این جذابیت را حفظ کنند. از طرف دیگر رسانه‌های مکتوب ما بنای خود را از همان ابتدا بر رقابت و مخالفت با یکدیگر نهادند، درحالی که ما یک خانواده هستیم و با همکاری و هم‌پوشانی می‌توانیم ضعف یکدیگر را پنهان و قوت را بیشتر نشان دهیم، اما این همکاری تاکنون آن‌طور که باید و شاید به وجود نیامده است.

 

اطلاع‌رسانی مناسب شهرآرامحله

بهجت جاودانی، عملکرد شهرآرامحله را در حوزه اطلاع‌رسانی و دادن خبر مناسب می‌داند، اما معتقد است از ظرفیت زیاد آن استفاده نشده است.
جاودانی می‌گوید: شهرآرامحله بیشتر از اینکه رسانه اطلاع‌رسانی باشد، آیینه اجتماعی محلات است. این آیینه اجتماعی بودن، باید هدفمند و پیگیر باشد، مطرح‌کردن فلان مشکل در فلان محله تا زمانی که راه‌حل کاربردی ارائه نشود، دردی از شهروندان دوا نمی‌کند. 

دبیر سابق سرویس اقتصاد روزنامه قدس گفت: شهرآرامحله باید به دنبال رفع مشکل باشد و رسالتش را تا انتها و کامل انجام دهد. وقتی ایستگاه اتوبوس یا فضای سبزی در فلان محله وجود ندارد، باید پیگیری کند چرا این مشکل وجود دارد و موانع رفع مشکل را بیان‌کند و تا زمانی که مشکل را ریشه‌یابی نکرده است، مسئله را دنبال‌کند. البته من چون خودم هر روز روزنامه شهرآرا به‌ویژه شهرآرامحله را مطالعه می‌کنم، معتقدم این پیگیری و ریشه‌یابی وجود دارد اما کم‌رنگ بوده است. 

از نگاه کسی که سال‌ها در حوزه رسانه فعال بوده اعتقاد دارم که شهرآرامحله پتانسیل بسیار خوبی در این زمینه دارد، به‌ویژه این نقش پیگیرانه در محلاتی که کمتر شکل‌ گرفته است می‌تواند با تأثیرگذاری بیشتری انجام شود. این همکاری می‌تواند از طریق ارتباط با نهادهای تأثیرگذار(مسجد، مدرسه، خانه ) اتفاق بیفتد و در مراحل بعد ما محله‌ای ایده‌آل و مناسب برای زندگی با حفظ شئون و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی خواهیم داشت، البته رسانه به‌تنهایی قدرت ساختن چنین جامعه ایده‌آلی را نخواهد داشت و این موضوع نیاز به یک عزم ملی دارد و مسئولان رده بالای کشوری باید در سیاست‌های کلی نظام از این مورد حمایت کنند، اما رسانه پرچمدار این تحول خواهد بود.

 

فرزندانم ژن روزنامه‌نویسی ندارند

بهجت جاودانی که 25سال سابقه کار رسانه‌ای را در کارنامه کاری خود دارد، بهترین نقش خود را نقش مادری می‌داند. جاودانی با تأکید بر مقام مادری می‌گوید: به نظرم همه مادرهای عالم که شاغل هستند، یک جور جهاد می‌کنند. آن‌ها به عنوان مادر باید در اجرای وظایف حرفه‌ای و خانوادگی هم‌پوشانی ایجاد کنند، اما این به وجود نخواهد آمد مگر با حمایت خانواده و فرزندان. خوشبختانه همسر من و حتی بچه‌هایم در این زمینه همکاری و تعامل بسیار خوبی داشتند وگرنه در یکی از این دو حوزه لنگ می‌زدم. 

 به نظرم همه مادرهای عالم که شاغل هستند، یک جور جهاد می‌کنند

همسرم تعامل و همکاری ویژه‌ای داشت و در موارد مختلف بهانه‌گیری نکرد، فرزندانم نیز می‌دانستند که مادرشان خبرنگار است و حتی زمانی که درحال کار در آشپزخانه است، به دنبال سوژه است و همین الان با فلان گزینه صحبت‌کرده است، به همین دلیل تا جایی که می‌توانستند برای آرام نگه‌داشتن فضای خانه با من همکاری داشتند. 

من دارای دو پسر 21و 19ساله و یک دختر نوجوان هستم. پسر بزرگم مشغول تحصیل در حوزه علمیه است، پسر دیگرم نیز دانشجوی دانشگاه امام صادق(ع) است و حقوق می‌خواند. دخترم نیز محصل است. از بین فرزندانم فقط فرزند بزرگم تا حدودی ژن خبرنگاری را از من به ارث برده و درکار نوشتن، تحلیل و تفسیر است، دو فرزند دیگرم دارای چنین استعدادی نیستند و علاقه‌ای به کار خبرنگاری ندارند. 

من نیز از این بابت خوشحال هستم، چون خبرنگاری کاری بسیار سخت، پراسترس و فرسایشی است و اگر عشق و علاقه در ژن و خون شما وجود نداشته باشد، توانایی و کشش ماندن در این شغل را نخواهید داشت و خیلی زود خسته و کنار خواهید رفت. خوشبختانه من این ژن و مرض را در وجودم داشتم و از طرف دیگر خانواده‌ای داشتم که با تمام وجود از من حمایت کردند. لازم است در همین جا از همسر و فرزندانم تشکر ‌کنم، سرانجام نیز با بزرگ‌تر شدن بچه‌ها به‌ویژه دخترم و احتیاج آن‌ها به حضور و حمایت عاطفی من در خانه، بعد از 25سال خبرنگاری در روزنامه قدس سال1396 بازنشست شدم و حالا نیز درکنار فرزندانم روزهای خوب وخوشی را می‌گذرانم.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44