مدرسه عسکریه هویت این شهر به حساب میآید که سال پیش ثبت ملی شده است. این اثر شاید در ظاهر حرفی برای گفتن از تاریخ نداشته باشد، اما در باطن خود مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بسیاری دارد.
این اثر ملی شاید از نظر معماری یا قدمت تاریخچه ویژگی خاصی نداشته باشد، اما جریان سیاسی اجتماعی پشت ساخت این مدرسه مسئولان میراثفرهنگی استان را بر آن داشت که قبل از تخریب این بنا همانند برخی دیگر از مدارس مرحوم عابدزاده، دست به کار شوند و عسکریه را ثبت ملی کنند.
در این گزارش چرایی ثبت ملی این مدرسه را خواهیم گفت و اقدامات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی سالهای دهه ۳۰ و ۴۰ این مدرسه را که باعث ماندگاری آن شد، بازگوخواهیم کرد.
عسکریه مانند دیگر بناها و مدارس مرحوم عابدزاده است که در شکلگیری عقاید سیاسی و مذهبی و هویتبخشی به بافت تاریخی که در آن واقع شده نقش مهمی داشته و دارد. یکی از دلایلی که مسئولان میراث استان برای به ثبت رسیدن این اثر به آن اشاره کردند، نقش انکارنشدنی این مدرسه در تاریخ هویتی و سیاسی مشهد است.
علاوه بر معماری سنتی و نقش پررنگ این بنا در وقایع سیاسی و مذهبی زمان خود باید به نقش پررنگ آن در شکلدهی به اعتقادات مذهبی و دینی مردم مشهد قدیم اشاره کرد. بنایی که مرحوم عابدزاده ساخت و از طریق احداث این مدارس مذهبی تحولی عظیم در جامعه، شیوههای آموزشی و ترویج آموزههای مذهبی پدید آورد.
مرحوم عابدزاده از طریق احداث این مدارس مذهبی تحولی عظیم در جامعه، شیوههای آموزشی و ترویج آموزههای مذهبی پدید آورد
این بناها بهنوعی یادگاران تفکر و اندیشهای هستند که از دوران قدیم باقی مانده و ثبت این آثار به دلیل اهمیت این تفکر است و نه لزوما خود آثار. اما مهمترین نکتهای که در به ثبت رسیدن این بناها با تلاش تاریخدوستان مشهدی میتوان به آن اشاره کرد، حفظ جریان فکری مرحوم عابدزاده است. به گفته مسئولان میراث، ثبت این مدرسه به معنای افزایش مسئولیت در حفظ و نگهداری آن است.
آجرچینی خاص دیوارها با پنجرهها و در بزرگ چوبی وجه تمایز این بنا با سایر بناهای قدیمی این محله است. معماری درونگرا با حیاط مرکزی در تداوم معماری سنتی مدارس خراسان از ویژگیهای خاص این بناست. با مهارتی که مرحوم عابدزاده در معماری و بنایی داشت، بر تمامی مراحل ساخت مدارس و کلاسها نظارت میکرد.
حتی نقشه تمامی بناها را خودش میکشید. او به دلیل برنامههای دینی و مذهبی که داشت، بناها را به شکلی میساخت که از آنها استفاده چندمنظوره شود. یعنی با برداشتن دربها سالن و حیاط وسیع مدرسه برای مراسم عزا یا جشن ائمه آماده میگشت که صدها نفر را در خود جای میداد و با گذاشتن دربها به کلاس درس تبدیل میشد.
مساحت این مدرسه ۱۰۰۰ مترمربع است با حدود ۶۳۰ متر زیربنا. به این ترتیب پس از ورود به مدرسه سمت راست دفتر و سرایداری و دست چپ انبار و کتابخانه واقع شده است. صحن حیاط آن حدود ۴۰۰ متر در جنوب بنا قرار دارد و همچنین دارای یک حیاط خلوت در پشت ساختمان است که از طریق زیرزمین به آن محوطه میرسد.
این مدرسه دارای ۱۲ کلاس ۳۲ متری بوده است که نیمکت تمامی کلاسها را رو به قبله چیده شده بودند؛ همچنین یک سالن ۱۴۰ متری برای برگزاری جلسات قرآنی داشته است. آنطور که همسایهها میگویند، اتاقهای این مدرسه سالها قبل در برخی از فصلها به زائران پاکستانی نیز اجاره داده میشد.
پس از مهدیه که اولین بنای مرحوم عابدزاده در سال۱۳۲۰ بود، در سال۱۳۲۸ دومین مدرسه وی با نام عسکریه در پایینخیابان مشهد و کوچه سرحوضو ساخته شد.
زمین این بنا را ۳ نفر اهدا کرده بودند. نام بنای عسکریه که یکی از ۱۲مدرسه مرحوم عابدزاده است، برگرفته از نام امام حسن عسکری (ع) بود و در سالروز شهادت ایشان افتتاح شد.
بر سردر این بنا و روی کاشی نوشته شده است: «عسکریه به یاری خداوند متعال و به همت عدهای از اهالی محترم پایینخیابان بنا شد. حفظ و تعمیرات بعدی آن با خدا و به عهده اشخاص خیرخواه و علاقهمندان به دین است.»
پس از دهه ۲۰ مانند دیگر نقاط کشور در مشهد نیز آزادیهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی گسترش فراوانی یافت. همزمان عرصه فعالیتهای سیاسی و فرهنگی حزب توده گسترش یافته بود. برخی از گروههای فرهنگیان، محصلان دبیرستانها و کارگران کارخانهها به عضویت حزب توده درآمده بودند.
جبهه مقابل حزب توده هیئتهای مذهبی به رهبری آیتا... میرزا احمد کفایی بود. وی در مناسبتهای دینی از دستههای عزاداری میخواست تا در حضور نیروهای روس و رجال سیاسی روبهروی مدرسه سلیمانخان، زمانی که از جلو آنان رد میشوند، احساسات تند مذهبی خود را به رخ آنها بکشند.
در همین زمان کانون نشر حقایق اسلامی به رهبری استاد محمدتقی شریعتی بنیان نهاده شد. او ضمن تدریس در دبیرستان، برای جوابگویی به شبهات حزب توده جلسات هفتگی در خانه دانشآموزان برپا میکرد. این کانون در سال ۱۳۲۳ با اجاره مکانی در چهارباغ بهطور رسمی و ثابت به فعالیت پرداخت.
این کانون در سال ۱۳۲۳ با اجاره مکانی در چهارباغ بهطور رسمی و ثابت به فعالیت پرداخت
بیشتر افراد نواندیش و متجدد شهر، فرهنگیان، دانشجویان و گروههایی از طبقات متوسط بازار در آن شرکت میکردند. سبک برگزاری مجالس آن بسیار تازه و جلسات آن عبارت بود از کنفرانس مذهبی و یک جلسه تفسیر قرآن در هفته. بعدها برخی از افراد همین کانون هدایت و تدریس مدارس جامعه تعلیمات اسلامی مشهد را به عهده گرفتند.
از دیگر مؤسسههایی که با حمایت کسبه سنتی بازار و توده بسیار فعال و معتقد مذهبی مشهد برای تربیت اسلامی نوجوانان در دهه ۲۰ ایجاد شد، انجمن پیروان قرآن بود. رهبری این انجمن و مدارس آن به عهده مرحوم حاج علیاصغر عابدزاده بود. وی فرزند زینالعابدین، چراغچیباشی آستان قدس، بود که سال ۱۲۹۰ شمسی در مشهد به دنیا آمده بود.
شغلش در ابتدا حلبیسازی و سپس ساختن آینههای ساده جیبی بود. مرحوم عابدزاده فردی عامی بود که بهمنظور ترقی سطح معلومات، مدتی در مدرسه نواب و بعد از آن در مدرسه میرزاجعفر دروس حوزوی را تا مراحل مقدماتی خواند. ابتدا در سرای گمرک و بعد در سرای سلطانی در اطراف حرم مطهر منبر میرفت.
او بهجای کسب مدارج بالای علمی بر شخصیت مصمم و لایق خود متکی بود. عابدزاده با توجه به تبحری که در جلب همکاری مردم و کسب اعتماد آنها داشت، با جمعآوری پول از بازاریان و مردم ساختمان مدارس را میساخت. هرکس به انجمن کمک مالی میکرد، رسیدی دریافت میکرد که وجه پرداختشده و مهر انجمن پیروان قرآن در آن دیده میشد.
این قبضها که در قطعات بزرگ رنگی ۴۰×۳۰ چاپ شده بود، آراسته به نقوش قبور ائمه بود و آنقدر زیبا بود که آنها را قاب میگرفتند و در مغازه یا در خانه خود میآویختند. بدین وسیله سایر مردم سند آن کار خیر را میدیدند و برای کمک تشویق میشدند. یکی از این مدارس که به همین شیوه ساخته شد، مدرسه عسکریه است.
هزینه اداره مدرسه عسکریه و بهطور کلی مدرسههای مرحوم عابدزاده از طریق بازاریان متمول و خانواده دانشآموزان، البته نه بهعنوان شهریه بلکه همکاری و مساعدت تأمین میشد.
معلمان نیز با حداقل دستمزد با انجمن همکاری میکردند و هزینهای را بر دوش آن نمیگذاشتند. سعیدینجات، از مدرسان عسکریه، میگوید: انجمن سودی کسب نمیکرد، مگر مخارج خودش، آن اوایل در سال ۱۳۲۳ که کار شروع شد، خیلیها در فشار بودند. حقوق معلمها ماهی ۹۰ تومان بود. پول چند روز کار یک عمله معادل حقوق یکماه ما بود.
با تکیه بر اذهان عمومی حاجی عابدزاده اگرچه با فشارهای حکومت مجبور به پذیرش مؤسسات آموزشی نوین بود، بهطور غیرمستقیم هیچ اعتقادی به مدارس جدید دولتی نداشت و سعی میکرد با آنها مخالفت کند و حتی به مبارزه با آنها نیز بپردازد و دانشآموزان مدارس دولتی را به ثبتنام در مداس انجمن پیروان قرآن تشویق کند.
علوی در کتاب خود آورده است: در بازار به عابدزاده برخورد کردیم. او از پدرم پرسید پسرت مدرسه میرود؟ پدرم گفت کلاس چهارم است و به دبستان مهرگان میرود. پرسید مگر در دبستانهای ما درس نمیخواند؟! پاسخ پدرم منفی بود. وی گفت از شما بعید است حاج آقای احمدی! شما چرا؟ شما که آخوندزادهاید چرا فرزندتان را در مدارس کافرها میگذارید؟
اینها به بچهها جز بیایمانی چیزی یاد نمیدهند. آن هم این دولت فاسد. بگذاریدش مدارس دینی خودمان تا یک قدمی برای آخرتتان برداشته باشید. بعد با عصبانیت حکم کرد فردا بچه را بیاور تا بگویم اسمش را بنویسند. دانشآموزان در ۲ نوبت صبح از ساعت ۸ تا اذان و عصر از ساعت ۱۴ تا ۱۶ به مدرسه میآمدند.
بعدازظهر پنجشنبه و جمعه مدرسه تعطیل بود. در صف مراسم صبحگاهی، پس از خواندن قرآن، دعای هرروز صبح از نهجالبلاغه خوانده میشد. محتویات درسها همان کتابهایی بود که در فرهنگ تدریس میشد، منتهی اضافاتی مانند مسائل دینی، احکام و شرعیات هم بود. قرآن، توضیحالمسائل، آموزش احکام، صرف میر، شرح امثله، تاریخ بیهقی، ناسخ التواریخ، کار با چرتکه و آموزش درس سیاق بهعنوان ریاضیات برخی دروس دیگر این مدارس بودند.
دانشآموزان قرآن و نهجالبلاغه را بهصورت موضوعی حفظ میکردند و از روی توضیحالمسائل یکبار بهطور کامل مینوشتند. سعیدینجات در یکی از مصاحبههایش در اینباره میگوید: برای رشد املا به بچهها گفته بودیم که هرکدام یک دفتر ۳۰۰ برگ بگیرند و برای آشنایی با احکام، شبی ۲ صفحه از توضیحالمسائلی که مورد نظر اجتماع بود، بنویسند.
برای رشد املا به بچهها گفته بودیم که هرکدام یک دفتر ۳۰۰ برگ بگیرند و شبی ۲ صفحه از توضیحالمسائلی که مورد نظر اجتماع بود، بنویسند
اینها را رسیدگی میکردیم و در پایان سال دانشآموزان یک دوره توضیحالمسائل دستنویس داشتند و با احکام نیز آشنا شده بودند. در تدریس، برای حاجآقا شرعیات و قرآن مهم بود، نه چیز دیگر. دانشآموزان انجمن بدون دریافت مدرکی تا چهارم دبستان درس میخواندند و بعد با توجه به سطح علمی بالای دانشآموزان این مدارس، با شرکت در امتحانات متفرقه فرهنگ یا مدرسههای جامعه تعلیمات اسلامی مدرک پنج و شش ابتدایی را دریافت میکردند.
مرحوم عابدزاده معتقد بود ما مسئولیت شرعی داریم و نباید پل شویم برای کفر و فساد و هرچه دستور از ناحیه دولت طاغوت باشد، محصلان ما اجرا کنند؛ بنابراین در پایان کارنامه دانشآموزان قید میشد که این مدرک اداری نیست.
در نامه وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به استاندار خراسانرضوی هم آمده است: در اجرای بند (ج) مادهواحده قانون تشکیل سازمان میراثفرهنگی کشور مصوب ۱۳۶۴ مجلس شورای اسلامی و بند ششم ماده سوم قانون اساسنامه سازمان میراثفرهنگی کشور مصوب ۱۳۶۷ مجلس شورای اسلامی مبنی بر ثبت آثار ارزشمند منقول و غیرمنقول فرهنگیتاریخی کشور در فهرست آثار ملی و فهرستهای مرتبط ذیربط، مراتب ثبت اثر فرهنگیتاریخی مدرسه عسکریه عابدزاده واقع در استان خراسانرضوی، شهرستان مشهد، بخش مرکزی، شهر مشهد، خیابان نوابصفوی، کوچه عسکریه که پس از طی تشریفات قانونی لازم به شماره ۳۲هزار و ۷۶۲ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، ابلاغ میگردد.
در بخش دیگری از این نامه آمده است: اثر یادشده تحت حفاظت و نظارت این وزارتخانه است و هرگونه دخل و تصرف یا اقدام و عملیاتی که به تخریب یا تغییر هویت آن منجر شود، برابر مواد ۵۵۸ لغایت ۵۶۹ از کتاب پنجم قانون مجازاتهای اسلامی، تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده، جرم محسوب میشود. مرتکب مشمول مجازاتهای قانونی خواهد شد و مرمت و بازسازی اثر فقط با تأیید و نظارت این وزارتخانه ممکن خواهد بود.
جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین موجب تغییرات زیادی در کشور و تغییر فرهنگی بر آموزشوپرورش شد. کوشش برای ایجاد مدارس اسلامی بر پایه آموزش اسلامی و دینی یکی از این تأثیرات بود.
یکی از انجمنهایی که با تلاش علیاصغر عابدزاده، موفق به تأسیس ۱۲ بنای آموزشی اسلامی در شهر مذهبی مشهد شد، «انجمن پیروان قرآن» بود.
علیاصغر عابدزاده، رهبر انجمن پیروان قرآن، با کمک اهالی هر محل و همکاری اعضای انجمن پیروان قرآن موفق به تأسیس ۱۴ مدرسه اسلامی به نام چهاردهمعصوم (ع)، در نقاط مختلف شهر مشهد شد.
در ساختن بناها، با توجه به آشنایی عابدزاده، خود او مانند یک معمار از طرح و نقشه گرفته تا ساخت بنا و خرید میز و نیمکت برای آنها فعالیت میکرد و مدارس را با طرح و ابتکار خودش میساخت.
وی در ساخت هر بنا و نقشه، از یک اندیشه مذهبی الهام میگرفت. بهعنوان نمونه نمای خارجی بنای مدرسه حسینیه با الهام از قبر امام حسین (ع) ششگوش است. یا نقشه و بنای مدرسه حسنیه از قبرستان بقیع، محل دفن پیکر امام حسن (ع) تأثیر پذیرفته است. در بنای عسکریه نیز ظواهر دینی و مذهبی مشهود است و وجود آیات، احادیث و نقاشی مشاهد ائمه (ع) بر در و دیوار دبستان و حتی در داخل کلاسها دیده میشود.
عابدزاده سعی میکرد با توجه به برنامههای دینی و مذهبی که مدنظرش بود، بناها را به شکلی بسازد که بتواند از آنها استفادههای مختلف بکند. یعنی با برداشتن چند در، فضایی گسترده برای برگزاری مراسم جشن، سخنرانی و عزاداری مهیا گردد و با گذاشتن درها تبدیل به کلاس درس شود.
به دلیل وسعت کلاسها بهراحتی میشد با گذاشتن و برداشتن درهای متحرک به تعداد کلاسها افزود یا از تعداد آنها کاست. سقفها، درها و پنجرههای بیشتر دبستانها از چوب است. برخی از این سقفها و درهای چوبی بزرگ هشتلنگه ساخته شده است. اگر در بنای عسکریه دقت کنیم، همه این موارد مشهود است.
به دلیل علاقه شخصی عابدزاده به امام زمان (عج) و جایگاه ویژه امام دوازدهم در نزد شیعیان، اولین بنا با سرمایه خودش به نام حضرت مهدی (ع) تأسیس شد. بعد از «مهدیه» بنای «عسکریه» و سپس بناهای دیگر، در یک فاصله زمانی ۱۵ تا ۲۰ ساله ساخته شد.
وی برای هر مدرسه یک هیئتامنا تشکیل داد تا مدارس دارای مالکیت خصوصی نباشند. ایشان از وقف کردن بناها نیز خودداری کرد تا در گسترش فعالیت آنها منعی نباشد. او با این موانع تا اندازهای جلو دستاندازی دولت به بناها را گرفت.
با بررسی نحوه آموزش در ۱۲ مرکز آموزشی انجمن پیروان قرآن مشخص میشود که نحوه اداره و شیوه تدریس در ۲ مکان مهدیه و فاطمیه با ۱۰ مدرسه دیگر تفاوت محسوسی داشته است.
در مهدیه مراسم قرآنخوانی، روضهها و مراسم مناسبتی برپا بود. شبها کلاسهای دروس مقدماتی عربی برای عدهای از بازاریان و صاحبان مشاغل و جوانان دایر بود تا کسانی که میخواهند از ادبیات عرب و زبان قرآن کریم آگاه شوند و روزها فرصت این کار را ندارند، شبها در این محل به تحصیل بپردازند. در تابستان هرسال نیز دبیرستانیها برای آموزش ادبیات زبان عربی به مهدیه میآمدند و از کتابخانه آن استفاده میکردند.
در بنای فاطمیه، نه مانند مهدیه دروس حوزوی آموزش داده میشد و نه مثل ۱۰ مدرسه دیگر انجمن، دروس آموزشوپرورش تدریس میشد. آموزش در این مرکز عبارت بود از تدریس قرآن، عربی، احکام و تفسیر قرآن که در ۳ روز زوج هفته برای بانوان برگزار میشد.
گذشته از این ۲ بنا، عابدزاده با همت اهالی هر محل، کمک بازاریان و متمولان شهر و با مدیریت خود توانست به نام ائمه معصوم (ع)، ۱۰ مدرسه ابتدایی اسلامی به نامهای عسکریه، نقویه، جوادیه، کاظمیه، جعفریه، باقریه، سجادیه، حسینیه، حسنیه و علویه را در نقاط مختلف شهر برای کودکان و نوجوانان بسازد.
آنچه از مطالب و گفتگو با دانشآموختگان و آموزگاران مدارس انجمن برمیآید، این واقعیت است که محتویات درسها، همان کتابهایی بود که در فرهنگ تدریس میشد، اما در دبستانهای انجمن علاوه بر تدریس برنامههای رسمی وزارت فرهنگ، اضافاتی مانند قرآن، دینی، احکام و شرعیات نیز وجود داشت و به تعلیمات عملی دین مانند نماز، روزه، رفتار اسلامی و کلیه مسائل مربوط به دین اهمیت ویژهای داده میشد.
این بنا بهعنوان دومین بنا بعد از مهدیه به نام امام یازدهم شیعیان در خیابان نوابصفوی (پایینخیابان) کوچه عسکریه (سرحوضو) ساخته شد. در این کوچه تکیه مخروبهای با مساحت حدود ۳۰۰ متر بود که عابدزاده آن را تحت ضوابط شرعی درآورد و بیش از ۸۰۰ متر اراضی اطراف آن را با جمعآوری کمکهای مردم خرید و مساحت زمین به ۱۱۸۳ مترمربع گسترش یافت و شروع به ساخت بنا کرد.
مشکلاتی که در راه ساخت این بنا بروز کرد، زیاد بود. چون مردم وضعیت اقتصادی خوبی نداشتند و از پایان و نتیجه کار نیز بیاطلاع بودند. این مکان طبق گفته احمد سعیدینجات، با زحمات زیاد در سال ۱۳۷۰ قمری (۱۳۲۹ شمسی) به پایان رسید.
بسیاری از شخصیتهای سیاسی و مذهبی که اکنون در کشور فعال هستند، بهنوعی مرتبط یا دانشآموخته این دبستانها هستند.
محمد نظرزاده، کارشناسمسئول تاریخ شفاهی مرکز اسناد آستان قدس رضوی