روحالامین میرفخرایی؛ از چتربازی در میدان جنگ تا نبرد روی رینگ
قدمت ورزش نوین در خراسان به اواخر قرن ۱۳ خورشیدی برمی گردد. در حدود ۱۲۰ سالی که از اولین نشانههای بروز ورزشهای نوین در مشهد میگذرد، صدها ورزشکار در رشتههای مختلف افتخارآفرینی کردهاند. نامهایی که برخی از آنها نه تنها در تاریخ ورزش خراسان، بلکه در پهنه ورزش ایران ماندگار شدهاند.
آنچه در ادامه میخوانید، معرفی یکی از این صدها بزرگ ورزش خراسان است که به همت و تلاش ستودنی حسن باغبان در شش جلد کتاب ارزشمند دایرةالمعارف نامداران ورزش خراسان گردآوری و تدوین شده است.
چهارمین فرزند کشاورزی از اهالی مایان علیای مشهد، دوم فروردین سال۱۳۲۲ در محدوده میدان مجسمه (میدان شهدا) مشهد متولد شد. در دبستان بهار و ۱۵بهمن تحصیل کرد. سپس در رشته ساختمان در هنرستان درس را ادامه داد. سهچهار ماهی بیشتر نگذشته بود که بهدلیل مشکلاتی که برای هنرستان پیش آمد، این رشته تعطیل شد و وی به رشته درودگری پیوست. مدتی بعد درس را رها کرد و با دوستش وارد ارتش شد و به گروه چهار نیروی مخصوص باغشاه تهران ملحق گردید.
روز بعد از ورودم به مشهد، پدرم فوت کرد و من نتوانستم روی رینگ مسابقات بروم
هفتم مهرماه سال۱۳۴۲ در دوره۲۵ چتربازی نیروی مخصوص هوابرد حضور یافت. همان سال نیروی هوابرد در شیراز تشکیل شد و گروه چهار شیراز به این واحد پیوست. بهمرور این واحد تقویت شد و درنهایت به تیپ۵۵ هوابرد تبدیل گردید. سال۱۳۴۵ زندگی مشترک را تشکیل داد. وی پس از ۲۲سال خدمت در شیراز به مشهد انتقال یافت. ابتدا در آموزشگاه گروهبانی لشکر خدمت کرد.
یکیدو سال بعد که آموزشگاه تعطیل شد، بهعنوان افسر ورزش لشکر ادامه فعالیت داد تا به دوران بازنشستگی رسید. سال۱۳۸۷ آموزشوپرورش خراسان بهمنظور تجلیل از ایثارگری آزادهها و جانبازان کشور دیپلم افتخاری را به وی اهدا کرد. همچنین بهخاطر رشادتهایی که در جبهههای جنگ با عراقیان از خود نشان داده بود، ششماه ارشدیت درجه از سوی سرهنگ توپخانه علی صیادشیرازی، فرمانده نیروی زمینی ارتش، به وی اهدا شد.
روحالامین میرفخرایی اول خرداد سال۱۳۷۲ به دوران بازنشستگی رسید. وی دوره داوری درجه۲ بوکس را نیز در سوابق ورزشی خود به ثبت رسانده است. میرفخرایی میگفت: مرحوم فرجامی دبیر ورزش دبستان ۱۵بهمن و هنرستانم بود. کمسنوسال بودم و برادرم محمد که از قهرمانان کشتی بود، میگفت ساک را بردار بیا باشگاه. میرفتم مینشستم تمرین آنها را نگاه میکردم تا اینکه علاقهمند شدم و در باشگاه خیام لباس پوشیدم و تمرین را آغاز کردم.
آقایان دلاورها در منزل ما زندگی میکردند و توسط برادران دلاور به بوکس کشانده شدم و با کمک حسن دلاور دستکش به دست کردم و در باشگاه طاهر نزد استاد علی یزدزاد بوکس را فراگرفتم. مربی بوکس نیروی مخصوص مرا به باشگاه آتشنشانی دعوت کرد و در شیراز با آقای عبائیان تمرین میکردم. سال۱۳۴۷ برای شرکت در مسابقات بوکس قهرمانی کشور از شیراز به مسابقات رفتم.
برای شرکت در مسابقات ارتش به مشهد آمده بودیم. روز بعد از ورودم، پدرم فوت کرد و همه ورزشکاران شرکتکننده در مسابقات در مراسم پدرم حاضر شدند و من نتوانستم روی رینگ مسابقات بروم. تیم ایران با مسئولیت پرویز جهانبانی و مربیگری من به مسابقات اعزام شده بود. چندبار هم بهدلیل بدنسازی و جهتیابی و کار با قطبنما به قله دنا صعود کردم.
دریافت گواهینامه دوره دوازدههفتهای چتربازی نیروهای مخصوص هوابرد، دوره شانزدههفتهای بستهبندی چتر، دوره بارریزی سنگین (پرتاب خودروهای ریو و دیگرتجهیزات از هواپیما) چتربندی، تعمیرات با مدرسی تیم آموزشی سیار ارتش آمریکا، مربیگری پرش، دوره سقوط آزاد، دوره مدرسی سقوط آزاد، دوره درجه۵ چتربازی سقوط آزاد از انجمن ورزشهای هوایی از دیگرافتخارات اوست.
* این گزارش دوشنبه ۱۰ آذرماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۶۴۰ روزنامه شهرآرا صفحه ورزش چاپ شده است.
