کد خبر: ۱۳۵۰۴
۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰
قنات سناباد کهن‌ترین منبع آب مشهد است

قنات سناباد کهن‌ترین منبع آب مشهد است

قنات تاریخی سناباد، کهن‌ترین منبع آب مشهد، برای قرن‌ها تنها منبع تأمین‌کننده آب این شهر بود. آبی که پیکر امام رضا (ع) با آن غسل داده شد و به عنوان آبی تبرک‌یافته به حرم مطهر راه یافت و پایه شکل‌گیری مشهد کنونی شد.

شیرین شجاعی| هنوز هم باد که می‌وزد، صدای زنگ کاروان شتر‌هایی که آب را به حرم می‌برند در کوچه‌ها می‌پیچد. گوش‌هایت را به ادامه صدا گوشواره کن؛ این صدای مردمی است که حاجتشان را کنار یک کاسه آب تبرک زمزمه می‌کنند.

همه چشم می‌کشند به لحظه ورود کاروان؛ صدای صلوات و بوی عود و اسپند همه محله را پر کرده است. قصه، قصه آبی است که تبرکی‌اش قرن‌ها گوش به گوش چرخیده است؛ با من همراه شو تا ببرمت به درون خاطرات شهر؛ شهر که نه، آبادی بود آن زمان؛ اواخر همین قرن دوم ه. ق را می‌گویم. این تکه زمین هم مثل همه آبادی‌ها دارای قناتی بود که قلعه‌ها و خانه‌های اهالی اطراف آن شکل گرفت.

 

سناباد از شنیده‌ها تا واقعیت

در تاریخ هم که نگاه کنی خیلی‌ها نمی‌دانسته‌اند این آب از کجا آمده است، اما وجود باغ سرسبز حمیدبن قحطبه‌طایی در نوغان توس و نبودن منبع آبى دیگر در حوالى سناباد در محله صاحب‌الزمان(عج) مردم را مجاب می‌کرد که این آب بی‌نشان را قنات سناباد خطاب کنند. تاریخ را که نگاه کنی، می‌بینی از قرن سوم تا نهم سخنی از آب سناباد به میان نیامده، اما همه مردم شهر می‌دانستند آب زلال و پربرکتی که از میانه آبادیشان عبور می‌کند، تاریخچه‌ای مهم دارد.

شنیده‌ها و گفته‌ها حاکی از آن است که آگاهی درباره این قریه به‌ویژه قنات سناباد در چند قرن اول پیدایش مشهدالرضا (ع) بسیار اندک بوده و‌گاه با افسانه آمیخته است؛ چنان‌که خبر احتمالى جارى شدن آب سناباد همانند خبر احداث کاخ حمید‌بن‌قحطبه بدون مستند تاریخى توسط بعضى از نویسندگان نقل شده است. سخن برخی بزرگان همچون بیهقی در شرح خدمات ابوالحسن عراقى، دبیر سلسله غزنویان و نیز گفته ابن‌بابویه قمى درباره آمدن سیل از کاریزی در سناباد وجود این قنات را اثبات می‌کند.

با توجه به گذشت دست کم هزار و دویست سال از عمر قریه سناباد و تبدیل آن به شهر مشهد، نمی‌توان انتظار داشت که این قریه به همان صورت هزار ودویست سال پیشین باقی مانده باشد و وسعت اراضی و محل دقیق قلعه یا آبادی آن معلوم شود. 

قنات سناباد که بی‌شک در طول تاریخ حیات خود کمی جابه‌جا شده، مثل دیگر قنات‌های مشهد از دامنه‌های کوهپایه شمال‌غربی شهر شروع شده و در جهت جنوب‌شرقی به سوی اراضی سناباد سرازیر می‌شده است؛ منبع این قنات در فاصله تقریبا یک و نیم کیلومتری غرب حرم مطهر حضرت رضا (ع) قرار داشته است. به طور قطع، آب سناباد در قرن نهم در سناباد جارى بوده است؛ چنان‌که بار‌ها از قنات سناباد و سراب در منابع تاریخى این قرن و قرن‌های بعد نام برده شده است.

 

سناباد بود و یک قنات

 

قنات سناباد در روزگار قاجار و پهلوى در مسیرى به طول تقریبى ۹ هزار و ۲۰۰ متر از غرب به شرق جریان داشته است. این کاریز که از جنوب خیابان سعدآباد و حدود ۱۵۰مترى خارج دروازه سراب، بین باغ منبع و باغچه سید نورعلى‌شاه و نزدیک حمام قدیمى سناباد ظاهر شده بود، با عبور از کنار یخچال قدیمى و قبرستان سراب و منازل محله سراب از طریق کوچه آقامیرزا ناظر و کوچه شجاع‌التولیه به طرف حرم امتداد داشته است.

سپس وارد باغ عنبر شده و به صورت منقطع از باغ سنگى و باغ مستوفى و منازل مسکونى عبور کرده و پس از مشروب ساختن آب‌انبارهاى عمومى و شخصى تا محله چهارباغ جریان داشته است؛ از آنجا نیز از کوچه مسجد نقاش‌ها و کوچه میرزا شهاب و خیابان علیا و چهارباغ و سپس کارخانه زوارى آستان قدس عبور کرده و پس از ریختن به آب‌انبار صحن عتیق، در آنجا مورد استفاده قرار می‌گرفته است.

آب سناباد تا سال ۱۳۲۰شمسی در مالکیت و اختیار آستان قدس بود؛ حفظ و مرمت آن مانند دیگر قنات‌های وقفى توسط آستان قدس رضوى انجام مى‏‌گرفت و در مقابل از منازل و مزارع و باغ‌ها، حقابه دریافت مى‌‏شد؛ اما براساس گزارش «خلاصه وضعیت قنوات و آب‌هاى استیجارى مشهد» از این به بعد در دو مرحله و به مدت ۲۳سال به صورت استیجارى و در ازاى دریافت مال‌الاجاره در اختیار شهردارى گذاشته شده است.

آب سناباد تا سال ۱۳۲۰شمسی در مالکیت و اختیار آستان‌قدس بود

با وجود آنکه براى حفظ میزان آب‌دهى قنات سناباد، بار‌ها اقدامات اصلاحى انجام شده است، اما ظاهرا به مرور از میزان آب آن کاسته شده، به صورتی که از حدود ۱۰زوج (نوعی مقیاس برای سنجش آب) در اواخر عهد قاجار به ۵زوج در ۱۳۲۰شمسی و حدود ۴زوج و سپس ۳زوج آب در دهه۱۳۴۰ تنزل داشته است؛ چنان‌که لزوم مرمت قنات سناباد توسط کار‌شناسان شهردارى تأکید شده بود.

پس از آنکه قنات سناباد در جریان سیل مهیب سال۱۳۲۹ که در مناطق کوهسنگى و آبکوه خرابى بیشترى وارد ساخت، مسدود شد با اقدامات لای‌روبى و مرمت شهردارى مشهد و به‌کارگیرى چندین دستگاه چرخ‌کار شیب‏برى و لای‌روبى و نوبرى احیا شد ودوباره با حدود ۳ زوج آب جریان یافت.

در مشخصات مسیر تقریبى قنات آمده است که سرچشمه آن حمام سناباد واقع در خیابان سعدآباد در غرب مشهد است و قنات سناباد پس از قطع خیابان سعدآباد در خیابان سنایى و فوزیه به کوچه شجاع‏‌التولیه و دبیرستان شاهرضا وارد شده و سپس از داخل منازل عبور کرده و آب انبارهاى عمومى و شخصى را مشروب مى‏سازد.

از سال۱۳۳۹ به دلیل تأمین آب مورد نیاز مشهد، شهردارى علاوه‌بر چاه‌هاى موجود یعنى سعدآباد، چهارچشمه، کوهسنگى و آب قنات‌ها به حفر چاه‌هاى عمیق و نیمه‌عمیق برقى و دیزلى در جاهاى مختلف از جمله منطقه گنبدسبز، باغ ملى، میدان دقیقى، چهارراه خواجه‏‌ربیع، میدان سوم اسفند و... اقدام می‌کند. قنات سناباد تا سال۱۳۴۳ جریان داشته، اما گسترش شهر و حفر چاه‌های مختلف باعث خشک شدن این قنات قدیمی می‌شود.

 

سناباد بود و یک قنات

 

سفری پر از قداست

از دور هم که نگاه کنی در میان همه گرد و غبار‌های روستا باغی می‌بینی، باغی بزرگ و کاخی باشکوه با تالار‌های وسیع و گنبدی. مالکش را همه ده با نام حمیدبن قحطبه طایی می‌شناسند، مسیر قنات از میان خانه او عبور می‌کرد. تا قبل از آنکه امام خوبی‌ها پا به این خاک بگذارد، این خاک خیلی تنها بود. او که آمد، تنهایی شهر و مردمانش را برای همیشه برد.

حضرت رضا (ع) با ورودش به سناباد به خانه قحطبه‌طایی رفتند. به همان جایی که قبر هارون‌الرشید بود، وارد شدند و با دست مبارک خود، خطی روی زمین کشید ه و فرمودند: «این قبر من است و من اینجا دفن خواهم شد. به‌زودی شیعیان و دوستداران من در اینجا رفت‌و‌آمد می‌کنند. به خدا قسم هر کس مرا زیارت کند و بر من سلام دهد، با شفاعت ما اهل بیت (ع)، بخشش و رحمت خداوندی برای او واجب می‌شود».

چیزی از آن روز نگذشته بود، آغازین سال‌های قرن سوم و هوای شهر دلگیر‌تر از همیشه؛ همه گوش‌ها منتظرند که خبر اشتباه باشد، اما پچ‌پچ‌ها می‌گویند مردی از تبار خورشید زمینیان را ترک کرده است. خبر که قطعی می‌شود گویی همه حزن و اندوه دنیا را به سرشان ریخته‌اند، پیکر هشتمین نور ولایت را در قنات سناباد غسل می‌دهند و از آن پس قنات سناباد رنگ و بوی دیگری می‌گیرد.

سناباد که تا آن زمان دهکده‌ای بیش نبود به دلیل وجود بارگاه حضرت رضا (ع) مورد توجه قرار گرفت و رو به آبادانی گذاشت. نیمه قرن سوم هجری بود که عاشقان آل علی (ع) و مجاوران حرم مطهر به‌تدریج خانه‌هایی اطراف حرم ساختند تا خانه‌شان را همچون دلشان همسایه مهربانی کنند.

حالا از آن سناباد باشکوه فقط خیابانى با همین نام در بخشى از مسیر سابق قنات واقع در غرب محله قدیمى سراب وجود دارد که یادگار نام این روستا و قنات قدیمى است. آب سناباد به لطف این قداست به حرم مطهر حمل می‌شد تا نخستین آب جاری در بقعه رضوی باشد. این قنات تا مدت‌ها تنها منبع تأمین‌کننده آب مشهدالرضا (ع) بود.

 

قنات سناباد از نگاه مردم محله

داستان قنات قدیمی وادارم کرد تا سری به کوچه‌های سناباد بزنم و سراغ قناتی را بگیرم که حالا نیم‌قرنی می‌شود که دیگر خبری از آن نیست. بهترین جا برای پیدا کردن آدم‌های قدیمی محله، مسجد است؛ به سراغ اهالی مسجد جوادالائمه (ع) در محله سناباد می‌روم؛ اینجا قدیمی‌هایی هستند که خاطرات سناباد را خط‌به‌خط برایت تعریف می‌کنند.

صفرعلی طهماسبی از آن پیرمرد‌های دوست‌داشتنی محله است. شغل آزاد دارد و تقریبا ۴۰سالی می‌شود همسایه اهالی سناباد شده است. پا به خاطراتش که می‌گذارد، می‌بردت به روز‌هایی که از تمام این کوچه‌پس‌کوچه‌ها یک بیابان بزرگ بود و قبرستانی که امروز از آن فقط خاطره‌اش مانده است. می‌گوید: زمانی را یادم می‌آید که اینجا فقط بیابان بود و قبرستانی داشت که مردم

هفته به هفته برای رفتن به مزار اهل قبورشان به آنجا می‌رفتند. آدم زیادی اینجا زندگی نمی‌کرد، خانه‌های اندکی بود که در دل این بیابان ساخته شده بود.

ابراهیم بیگی از دیگر پیرمرد‌های خوش‌صحبت محله است؛ او ۷۵بهار از عمر خود را سپری کرده و می‌تواند ما را شریک خاطرات محله‌اش کند. او می‌گوید: من ساکن محله آبکوه بودم، ۵۰سال پیش؛ اما حالا چند سالی می‌شود همسایه سناباد شده‌ام. از قنات چیزی به‌یاد ندارم، اما محله کاریزی داشت که مردم آب مصرفی‌شان را از آنجا تأمین می‌کردند. نمی‌دانستیم منبع و ابتدایش از کجاست.

حاج‌ابراهیم به شکل و نمای خانه‌هایشان هم اشاره‌ای می‌کند و اظهار می‌کند: همه خانه‌ها کاهگلی بود؛ کم‌کم شکل و نمای چوبی به خود گرفت. اما امروزه خانه‌های گنبدی جای خود را به آپارتمان‌هایی داده است که حال و هوای زندگی‌های قدیم را از بین برده است.

سری هم به داخل مسجد می‌زنم، نماز تازه تمام شده و همه گوش‌هایشان را پای منبر روحانی محله تیز کرده‌اند. غلام ناجی، خادم مسجد است؛ سن و سالش در مقایسه با قدیمی‌های محل زیاد نیست؛ فقط ۶۷ بهار را سپری کرده است. حاج‌غلام ما این‌گونه می‌گوید: باید از سر صبر بیایی تا خاطرات این شهر و محله را برایت مو به مو تعریف کنم.

او که هفت‌سالی می‌شود دلش را به مسجد جواد الائمه (ع) داده تا خادمی خانه خدا را کند، ادامه می‌دهد: تمام این محله بیابان و قبرستان بود. می‌خندد و می‌گوید: سرعت پیشرفت در سناباد از سرعت نور هم بیشتر بود! کودکی ما فقط خاک بود و کاریزی که سرزندگی محله از آن بود.

متوجه پیرمرد سن و سال‌داری می‌شوم که سینی چای به دست دارد و برای خلق خدا چای می‌ریزد. با کمری خمیده استکان‌های چای را جلوی اهل مسجد می‌گذارد. از سن و سالش که می‌پرسم، می‌خندد و می‌گوید: سن وسالی ندارم، تازه ۸۰سال را رد کرده‌ام؛ چایی را من می‌برم که مردم فکر نکنند پیر شده‌ام!

این پیرمرد شیرین‌سخن، همان حاج‌محمدرضای قیاسی است که اهل مسجد خوب می‌شناسندش. اسم قنات را که می‌آورم گویی خاطرات به‌خواب‌رفته‌اش بیدار می‌شوند؛ می‌گوید: قنات همین چند خیابان پایین‌تر بود، مردم با سطل‌های جیری و لاستیک، پله‌های آب‌انبار را پایین می‌رفتند تا برسند به چشمه‌ای که بهره‌بردن از تبرکش همه ایران را به اینجا می‌آورد. می‌گفتند پیکر امام هشتم (ع) در همین آب غسل داده شده برای همین زائران و مجاوران از آن برای تبرک و طلب شفا استفاده می‌کردند.

حاجی قیاسی ادامه می‌دهد: ۴۰سال بیشتر است که آب آب‌انبار به خاطر احداث چاه‌های مختلف خشک شده. حالا آن مردمی که لذت آن آب خنک را حس کرده‌اند با خاطراتش زندگی می‌کنند. آنهایی هم که در آن زمان نبودند از بین قصه‌های بزرگان شهر و گوش به گوش، تبرکی آب را برای هم نقل می‌کنند.

 

*این گزارش شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۱ در شماره ۳۱ شهرآرامحله منطقه یک منتشر شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44