یاد گرفتم از خودم دفاع کنم
کسانی که در رشتههای رزمی کار میکنند، همیشه پر شر و شور نیستند. بعضیهایشان مثل یسنا توپکانلو اینقدر ساکت و آرام هستند که گمان نمیکنی اهل رزم باشند، اما این دانشآموز محله شقایقیک، در سال گذشته که ورزش هاپکیدو را شروع کرده، دو مقام استانی و یک مقام کشوری کسب کرده است.
یسنا در کلاس پنجم درس میخواند و علاوه بر ورزش، به نقاشی علاقه زیادی دارد. او گاهی مدتها پای کاغذ و قلم مینشیند و تصاویر مختلف سیاهقلم را میکشد.
-چه شد که رفتی ورزش هاپکیدو؟
باشگاهش کنار خانهمان بود. کنجکاو شدم و وقتی رفتم فضایشان را دیدم، خوشم آمد.
-چه چیزی باعث شد به آن فضا علاقهمند شوی؟
دیدم اگر آن را یاد بگیرم، میتوانم از خودم دفاع کنم. مربیمان، خانم زهرا هنرپیشه، هم نکات اخلاقی خوبی به بچهها میگفت که خوشم آمد.
-یکی از آن نکات که ملکه ذهنت شده است، میگویی؟
فقط برد مهم نیست. یکوقتهایی باخت میتواند به اندازه برد تأثیرگذار باشد.
-تا حالا پیش آمده است که با استفاده از این رشته، از خودت دفاع کرده باشی؟
یکبار با بچه همسایهمان دعوایمان شد و او مدام من را هل میداد. چندبار بهش گفتم این کار را نکند، اما ادامه داد و من هم با تکنیک، بدون اینکه آسیبی ببیند، طوری او را به عقب هدایت کردم که فقط بفهمد میتوانم از خودم دفاع کنم.
-اولین مقامی که گرفتی، مال کی بود؟
شهریور پارسال. دوسه ماه بود که داشتم تمرین میکردم. موقع مسابقات، مربیام من را هم فرستاد و مقام دوم استان را بهدست آوردم.
-فضای مسابقات برایت سخت و استرسآور نبود؟
چرا. اولش یککم، ولی با همباشگاهیهایم خیلی هوای یکدیگر را داریم. اگر کسی ببازد، میرویم دلداریاش میدهیم. وقتی هم داریم مسابقه میدهیم، یکدیگر را تشویق میکنیم. اینها باعث میشد که استرسم کم شود و پشتم به دوستانم گرم باشد.
-ورزش هاپکیدو چه تأثیری روی اخلاقت گذاشته است؟
شجاعتر شدهام و ارادهام بیشتر شده است. علاوه بر این، بیشتر درس میخوانم و نمرههایم بهتر شده است.
-تا حالا از چیزی در این رشته ناراحت شدهای؟
از بیعدالتی داورها خیلی ناراحت میشوم. بیشتر داورها خوب هستند، اما بعضیهایشان که ناعدالتی میکنند، باعث میشوند فردی که زحمت کشیده است، به حقش نرسد.
-برنامه غذایی خاصی داری؟
از بیست روز قبل مسابقات، مادرم فقط غذاهای مقوی به من میدهد. یکوقتهایی هلههوله میخورم، ولی زیاد نه.
-بهجز ورزش به چه چیزی علاقهمند هستی؟
نقاشی. سیاهقلم را بدون اینکه کلاس بروم، یاد گرفتهام. تصاویر چهره، حیوانات، منظره، اشیا و… را میکشم. نقاشیهای مناسبتی مدرسهمان را هم من میکشم.
-در اوقات فراغتت دوست داری چهکار کنی؟
با مامانم بروم پیادهروی. پارک خورشید نزدیک خانهمان است و دوست دارم همینطوری در آن راه برویم.
-برنامهات برای آینده چیست؟
میخواهم یک مربی خوب در رشته هاپکیدو بشوم. درسم را هم میخوانم و دوست دارم بتوانم برای کشورم افتخارآفرینی کنم.
* این گزارش چهارشنبه ۲۱ آبانماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۴۱ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.
