
عروسکگردانی را با نقش «تیر» شروع کردم
هميشه «اولينها» تهنشين ميشوند توي ذهن؛ چه تلخ و چه شيرين. خاطره اولين روزمدرسه، اولين دوست، اولينشكست، اولين روزكاري و... با اين تفاوت كه اولينهاي شيرين، ميتوانند راهي را برايمان هموار كنند كه گاه در اولينهاي تلخ براي هميشه به آن راه پشت ميكنيم.
«فرمانده فردا» يك اولين شيرين است براي ذهن نفيسهندافبشرويه و خاطرهاي پررنگ در میان خاطرات هنري او. نداف كه كارش را با نمایش عروسكي فرمانده فردا و با حمايت يك كارگردان خوب شروع كرده است، در ميان گفتگويمان بارها برميگردد به عقب و از اين كارش ياد ميكند.
عروسکی که تیر بود
متن نمایش عروسکی- سایهای «فرمانده فردا»، همان ماجرای معروف ضامن آهو است. شخصیتها تیرهایی بودند که باید به سمت آهو پرتاپ میشدند و نداف، عروسگگردانِ تیری است که شخصیت خپل و خنگ و دروغگویی داشت. خودش میگوید: تیری که من عروسکگردانش بودم، طرفدار تیر دیگری بود که نقش فرمانده ما را داشت و پرمدعا بود، اما در نهایت نتوانست آهو را شکار کند.
بانوی هنرمند محله خواجه ربیع مشهد ایفای نقش در این نمایش را در سال ۸۸ عهدهدار بوده است؛ تئاتری به کارگردانی سید وحیدحمیدزاده که علاوه بر اجرا در جشنواره امامرضا (ع)، در نخستین جشنواره تئاترکودک و نوجوان مشهد در همان سال نیز به نمایش گذاشته میشود.
سروكارم با بچهها بوده است
نفیسه نداف که ۲۴ سال سن دارد، دوران دانشجوییاش در رشته تربیت مربی مهد، واحدی درسی داشته به نام نمایش خلاق. میگوید: استادم محمدعلی حلیمی از من تست بازیگری گرفت که قبول شدم و بعد هم مرا به آقای حمیدزاده معرفی کرد تا با ایشان کار تئاتر را شروع کنم.
نداف همیشه با تماشاچی کودک سروکار داشته است و میانهاش با بچهها خوب است و آنها را دوست دارد
او عمده کارهایش را در سالهای ۹۰ و ۹۱ انجام داده و همیشه با تماشاچی کودک سروکار داشته است. میانهاش با بچهها خوب است و آنها را دوست دارد. این بانوی هنرمند علاوه بر عروسکگردانی از تجربه دیگری هم برایمان حرف میزند: در مجموع حدود چهارسال نیز مربی دو مهد کودک بودهام، اما در حال حاضر بهعلت درگیری بیشتر با تئاتر، کار مهد را ندارم. وقتی از خاطرات مهدش حرف میزند، میگوید: آنجا هم که بودم، در کلاسهایم با عروسکهای ابتدایی وساده برای بچهها نمایش اجرا میکردم.
ظرف ۱۰ دقیقه کار را بستیم
یکی از خاطرات خوب نفیسه مربوط میشود به سفر تهران که برای نوزدهمین نمایشگاهبینالمللیقرآن رفتهاست. درباره جزئیاتش اینطور حرف میزند: در سال ۹۰ با گروه تئاتر آقای حمیدزاده به تهران رفتیم. در سالن نمایشگاه، غرفهای گرفته بودیم که هرروز در آن حدود هشت اجرا داشتیم.
در مشهد نمایش عروسکی «کشتی نوح» را برای اجرا در نمایشگاه تمرین کرده بودیم، ولی روز اول کارگردان گفت باید برای افتتاحیه، نمایشی با نام «نزول قرآن» را اجرا کنیم. ۱۰ دقیقه به اجرا مانده بود و تازه داشتیم عروسکها را پیچ میکردیم. در همان حین کارگردان متن را برایمان توضیح داد و نقش هرکداممان راگفت.
صدای عروسکها از قبل ضبط شده بود و ما باید حرکاتمان را با صدا هماهنگ میکردیم. میگفتیم از پسش برنمیآییم، اما آقای حمیدزاده میگفت میدانم که میتوانید. شکرخدا نمایش را به خوبی اجرا کردیم. خاطرات خوبی از آن سفر برایم مانده، بهویژه که همه مثل اعضای یک خانواده بودیم.
تمرين زياد را دوست ندارم
هنرمند محله ما، كارهاي ديگري با نام بربال آرزوها ، دختر اسمال طلا و گره زرين را در كارنامه خود دارد. علاوه بر آن در طرح «همسفر با پروانههاي 1و2و3» مجتمع امام خميني(ره) ، عروسكگردان چندين نمایش بوده است.
اوكه ساكن خواجه ربيع است، در حال حاضر با گروه تئاتر مجتمع امام خميني(ره) همكاري ميكند. صحبت از كارگردانها كه ميشود، ميگويد: كار با آقايان حميدزاده جهانپا و خانم هوشيار براي من همراه با كسب تجربه و دانش بوده است.
اما نفيسه بيش از همه خودش را مديون حميدزاده ميداند و عنوان ميكند: او به بازيگرانش بهای بیشتری ميدهد و شيوه كارش را دوست دارم، چون در زمان كمي كار را ميبندد. به نظر من وقتي زمان زيادي صرف تمرين ميشود، ناخودآگاه خستگي ميآورد و امكان اختلاف پيداكردن بچهها با هم بيشتر ميشود.
زمينه آموزش در مشهد مهيا نيست
نداف مثل خيلي از عروسكگردانها، گلهاش اين است: در شهر ما جايي براي آموزش عروسكگرداني وجود ندارد و به نمایش صحنهاي بيشتر بها داده ميشود. من احساس ميكنم هنوز نياز به كسب تجربه و دانش بيشتري دارم كه زمينهاش مهيا نيست.
البته اين هنرمندجوان منکر نمیشود که محله خواجهربیع، با داشتن مجتمع امامخمینی(ره) بهعنوان امکانی برای تجربه هنر نمایش عروسکی، وضعیت بهتری از بعضی محلات دیگر دارد. حالا براي رسيدن به پيشرفتهاي بيشتر، كتاب ميخواند و به ديدن كارهاي عروسكي ميرود كه در سطح مشهد اجرا ميشود.
او كه در نمایش «گرهزرين» تجربه صداپيشگي را هم داشته، به دنبال آموختن فوتوفن صداپيشگي هم هست و نظرش درباره تئاتر صحنهاي اين است: اگرافراد گروه بيحاشيه باشند و كارگردان هم خوب باشد، دلم ميخواهد نمایش صحنهاي را هم تجربه كنم.
مي پرسم كارگردان خوب از نظر تو چه ويژگيای دارد. در جواب ميگويد: كسي كه خشن و سخت گير نيست و استعداد هنرجويانش را شكوفا ميكند. من يك مبتدی بودم كه عروسكگرداني را شروع كردم، اما به من اعتماد شد و در همان كار اول چيزهاي زيادي در زمينه عروسكگرداني، عروسكسازي و طراحي دكور يادم دادند.
همراهي خانواده
او از بين شخصيتهايي كه عروسكگرداني كرده، شخصيت « تير» در فرمانده فردا و شخصيت «امامرضا(ع)» را در يكي از نمایشهاي سايهاي همسفر با پروانه ها، بيشتر از همه دوست دارد. از بين کارهايي هم كه تا بهحال ديده است، نقش توپولو را در نمایش صحنهاي«توپولو و ظرف عسل»بهخاطر بازي خوب زهرا ناوشكي فراموش نميكند.
صحبت پايانيام با نفيسه درباره خانواده است و او بيان ميكند: خانوادهام از ابتدا مشوق من بوده و مخالفتي با تئاتر نداشتهاند؛ بهویژه كه خواهر بزرگترم نيز قبل از من نمایش عروسكي کار میکرد و با فعالیتش آشنايي داشتند.
* این گزارش یکشنبه، ۱۵ بهمن ۹۱ در شماره ۴۱ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.