
عیاربالای دوستی همسایهها در محله جلائیه
در کوچه مالکاشتر۲ محله جلالیه، سه همسایه با بیش از چهار دهه همسایگی، تصویری زیبا از مهربانی، همدلی و مشارکت محلی ساختهاند. هر سه بانو در سالهای جوانیشان از شهرهای مختلف به این کوچه آمدهاند و حالا از ساکنان اثرگذار این محدوده هستند و دائم دغدغه انجام کارهای خیر، برگزاری مراسم مذهبی، پیگیری امور مسجد امام جعفرصادق (ع) و مراقبت از همسایهها را دارند.
به گفته خودشان، آنها همسایگی را از یک سلام و علیک ساده، به سطحی از رابطه خواهرانه رساندهاند که دلشان طاقت یک روز دوری از یکدیگر را ندارد.
یک کوچه است و یک فاطمهخانم
فاطمه رضایی همزمان با انقلاب اسلامی، بعد از ازدواج از درگز به مشهد آمد و ساکن کوچه مالکاشتر ۲ شد. چندسالی از این محله رفت، اما دوباره برگشت. خودش میگوید: وقتی برگشتم، انگار به بهشت برگشتم.
او مربی قرآن بانوان محله است و دورههای آموزشی در مسجد برگزار میکند. همچنین بسیاری از کودکان محله از او درست قرانخواندن را یاد گرفتهاند. اهل مطالعه بهخصوص درزمینه موضوعات تربیتی و روانشناسی است. از مطالعه هم برای ایجاد رابطه بهتر بین اهالی استفاده میکند؛ مثلا او اجازه نمیدهد همسایهای با دیگری قهر باشد و چند روز پیش، دو نفر را در مسجد آشتی داده است.
خوشرو، مهربان و محبوب است، آنقدر که همسایهها میگویند «یک کوچه است و یک فاطمهخانم.» همسرش علی بهاور جانباز جنگ است و این زن و شوهر طوری امین همسایهها هستند که کلید یدک خانههای کوچه را دارند.
پیشقدم شدن در سلام دادن
فاطمهخانم همسایه بعدی را به طلا تشبیه میکند و میگوید: ربابه حسنی خوشاخلاق، بامعرفت و آدم افتادهای است. او مغرور نیست و مثلا همیشه زودتر از بقیه، سلام و احوالپرسی را شروع میکند. دستش به کار خیر است. اگر همسایهای کمبضاعت یا سفرهاش کوچک باشد، حتما حمایتش میکند.
دلمان طاقت نمیآورد که حتی یک روز یکدیگر را نبینیم و در روزهای گرم، عصرها پاتوق دیدارمان مسجد است
ربابهخانم بعداز ازدواج از قائن به مشهد آمده و در همین کوچه ساکن شده است. دلیل ماندنش را همسایههای خوب، نزدیکی به حرم و مسجد امام جعفر صادق (ع) میداند. او بیقرار انجام کار خیر است، بهویژه در مسجد و کنار همسایهها. باوجود درد دستانش، همیشه برای کارهای مسجد وقت میگذارد و همراهی میکند.
ربابه خانم که سالها کنار فاطمهخانم فعال بوده و دلش با دل اهالی محله یکی است، میگوید: اگر این کوچه را ترک نکردیم، بهخاطر همین آدمهایی است که مثل خانوادهام هستند.
همسایهای که لنگه ندارد
سومین همسایه از قدیمیترین ساکنان کوچه مالکاشتر۲ است. فضه قلاسی کمی مسنتر از دو همسایه دیگر است و خانوادهاش به سفرهداری و مراسم مذهبی معروف هستند. همیشه در خانهشان به مناسبت تولد و شهادت ائمه (ع) مراسم برگزار میکنند.
فاطمهخانم از او بهعنوان الگویی در اخلاق یاد میکند و میگوید: به نظر من هردو این عزیزان طلای بیستوچهارعیار هستند. همین را بگویم که اخلاق خوش را از فضهخانم یاد گرفتهام.
ربابهخانم هم از سخاوت و اخلاق بینظیر فضه خانم میگوید: کافی است بگویند مراسمی برای اجرای کار خیر یا برنامه مذهبی در راه است؛ فضهخانم حتما بخش عمده هزینهها را برعهده میگیرد.
خود فضهخانم هم درباره همسایههایش میگوید: آنقدر بینظیرند که لنگه ندارند. از خواهر نزدیکتریم و دلخوشیمان بودن کنار هم است. دلمان طاقت نمیآورد که حتی یک روز یکدیگر را نبینیم و در روزهای گرم، عصرها پاتوق دیدارمان مسجد امام جعفرصادق (ع) است.
* این گزارش دوشنبه ۳۰ تیرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۲ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.