
دستاوردهای رزمی رز وحیدی
رز برای رسیدن به موقعیت امروزش کم تلاش نکرده است؛ آنقدرکه برنامههایش را کنار هم چیده تا هم برای مدرسه و درس وقت داشته باشد، هم برای ورزش، موسیقی، نقاشی، کتابخواندن و کلاس زبان انگلیسی رفتن. اتفاقا با برنامهریزی دقیق از پس انجامشان هم برآمدهاست.
هم شاگرد اول کلاسشان در پایه پنجم است. هم در مسابقات استانی تکواندو مدال نقره را به گردن انداخته و هم برای ویولوننوازی به چند گروه موسیقی دعوت شدهاست.
رز وحیدی، نوجوان محله صادقیه، با این تلاشها حالا صاحب کمربند قرمز تکواندوست و برای آینده ورزشیاش فکرهای بلندی در سر دارد؛ فکر اینکه یک روز روی سکوی المپیک پرچم ایران را بالا ببرد.
- از علاقهات به ورزش بگو و اینکه چطور از تکواندو سردرآوردی؟
پدرم کمربند زرد تکواندو را دارد. خواهرم هم تکواندوکار و سوارکار است. بودن آنها جلو چشمم مشتاقم کرد. وارد مهدکودک که شدم، اول ژیمناستیک را تجربه کردم. بعد مدتی شنا را یادگرفتم و در نهسالگی سر از تکواندو درآوردم.
- ورزش رزمی برای تو که دختر بااحساسی هستی، کمی خشن نبود؟
تکواندو به من یاد داد مقاوم باشم. از طرف دیگر با این ورزش دقت و تمرکزم رفت بالا و اعتمادبهنفس زیادی پیدا کردم. با این تجربههای خوب هیچوقت نمیتوانم بگویم تکواندو ورزش رزمی خشنی است.
- این همه تلاش ارزش داشت؟
بله، الان با کمکها و دلسوزیهای مربیام، خانم غیور، صاحب کمربند قرمز در سبک پومسه هستم که با همین کمربند در مسابقات چندماه گذشته استانی تکواندو موفق شدم تکواندوکار کمربند مشکی را شکست بدهم و به مدال نقره برسم.
- چه برنامهای در زمینه ورزش داری؟
کمکم موفقیت در مسابقات کشوری و انشاءالله عضویت در تیم ملی برای رسیدن و موفقیت در المپیک. البته متأسفانه از ورزشهای رزمی هیچ حمایتی نمیشود. من برای شرکت در هر مسابقه باید حدود یکمیلیونتومان پرداخت کنم که این مبلغ درکنار شهریه باشگاه هزینه زیادی میشود. با این هزینههای زیاد فعلا به سطح کشوری فکر میکنم.
- خودت سعی کردهای با روشی در صرفهجویی مالی به والدینت کمک کنی؟
چون به کلاسهای مختلف میروم که هزینه زیادی دارند، سعی میکنم به نوعی با نگهداری خوب لوازم مصرفیام همچون کیف، لباس و کفش جبران کنم.
- موفقیت در رشتههای رزمی به چه ویژگیهایی نیاز دارد؟
به تلاش و دقت. مثلا من در پومسه باید طوری دست و پایم را همزمان حرکت بدهم که صدای حرکت لباسم هم بیاید. هیچ ورزشکاری به این مهارت نمیرسد، مگر با پشتکار و دقت بالا.
- تاکنون آسیب هم دیدهای؟
وقتی کمربند سبز و زرد داشتم، چون حریفها زیر پایم میزدند و زمین میخورم، همیشه بدنم کبود بود. یک بار هم سر مبارزه با حریف روپایی نداشتم و آنقدر که با انگشت پا به کلاهش ضربه زدم، انگشتانم خونی شد. باوجود این هیچوقت از تکواندو دلسرد نشدهام.
- از حامی و مشوقهای اصلیات بگو.
مربی جدیدم، خانم غیور، به ما آنقدر انگیزه میدهد که فکر میکنیم قهرمان کشوریم. بعد مادرم و پدرم که هیچوقت پشتم را خالی نمیکنند. حتی پدرم در خانه من را به تمرین میگیرد تا آمادهتر شوم.
* این گزارش چهارشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۰۲ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.