کد خبر: ۱۲۳۲۲
۳۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۵
نقش تسلیحات مشهد در پیروزی‌های عصر صفوی

نقش تسلیحات مشهد در پیروزی‌های عصر صفوی

به‌دنبال تهیه تدارکات، لشکر ایران پس از ورود به مشهد، به پنج توپ قلعه‌کوب مجهز شد و به سمت قندهار لشکر کشیدند. این محاصره دو ماه طول کشید و بالاخره قندهار به دست سپاهیان ایران آزاد شد.

تردیدی نیست که پیروزی در جنگ، در وهله نخست، با رشادت و سلحشوری سربازان رقم می‌خورد؛ اما اگر همین سربازان دلیر و فرماندهان شجاع، فاقد تجهیزات مناسب برای نبرد باشند، کار گره خواهد خورد. در واقع برای پیروزی قاطع، ابزار مناسب نبرد کمتر از سربازان اهمیت ندارد.

نگاهی به تاریخ ایران نشان می‌دهد که چگونه کاستی‌های تسلیحاتی اسباب شکست‌ها می‌شد و زحمت‌های و جان‌فشانی‌های سربازان را هدر می‌داد. در جنگ چالدران، شاه اسماعیل یکم با وجود جنگ دلیرانه قوای ایران، نتوانست کاری از پیش ببرد، چون عثمانی‌ها از سلاح‌های آتشین برخوردار بودند و عملا دست برتر داشتند یا در جنگ‌های مشهور ایران و روسیه تزاری، عباس‌میرزا نایب‌السلطنه با وجود شجاعت و دلیری بسیار نتوانست از پس ادوات نظامی مدرن روس‌ها برآید و در نتیجه هفده شهر قفقاز از ایران جدا شد.

به همین دلیل از دیرباز، موضوع کسب فناوری تولید تسلیحات کارآمد و نیز استفاده مؤثر از آنها در جنگ‌ها، در ردیف اصلی‌ترین تکاپو‌های نظامی در حوزه پشتیبانی بوده است. نکته دیگری که درباره تهیه چنین تجهیزاتی اهمیت ویژه داشته است و دارد، محل استقرار کارخانه‌های تولید آنهاست. این کارخانه‌ها باید در نقاطی احداث می‌شد که هم از نظر مواد اولیه، هم از بابت نیروی کارآمد و هم از جایگاه موقعیت جغرافیایی در شرایط خوبی قرار می‌داشت.

به بهانه اتفاقات روز‌های اخیر و پیروزی‌های چشمگیر سپاه ایران در تقابل با دشمن صهیونیستی، در گزارش تاریخی امروز می‌خواهم درباره یکی از این کارخانه‌ها و نقش آن در پیروزی‌های راهبردی عهد صفوی صحبت کنم؛ کارخانه‌ای که دست برقضا در شهر خود ما، مشهد عزیز، ساخته شده بود و غرش سلاح‌های تولیدی آن، افزون بر تأثیر کارآمد میدانی، ترس به دل دشمنان ایران می‌انداخت.

حکایت امروز ما، روایت فعالیت‌های موفق نخستین کارخانه «توپ‌ریزی» تاریخ مشهد است که در بالاخیابان ساخته شد.

 

 

قصه آشنایی ایرانیان با توپ و تفنگ

سربازان ایرانی تا مدت‌ها بعد از آشنایی با سلاح‌های آتشین، درباره استفاده از آنها تردید داشتند. به اعتقاد بسیاری از نظامیان ایران، استفاده از چنین سلاح‌هایی، با روحیه سلحشوری ایرانی در تضاد آشکار قرار داشت و مصداق بارز جُبن و ترس بود که از مذموم‌ترین خصایص محسوب می‌شود.

با این حال، فرمانروایان چندان در بند این تفکرات نبودند و پیروزی در جنگ برایشان در درجه اول اهمیت قرار داشت و این پیروزی، جز با استفاده از تسلیحات کارآمد و مدرن، ممکن نبود. برخلاف باور برخی و نیز آنچه در بعضی کتاب‌های درسی روزگار ما به دانش‌آموزان می‌آموزند، آشنایی ایرانیان با توپ و تفنگ به دوره صفویه باز نمی‌گردد.

سربازان ایرانی پیش از آغاز دوره صفوی سلاح‌های آتشین را می‌شناختند و به تأثیر آنها در نبرد‌ها واقف بودند. «راجر سیوری» در کتاب خواندنی «ایران عصر صفوی»، ضمن «افسانه» خواندن ناآشنایی ایرانیان با سلاح‌های جدید تا دوره شاه‌عباس‌یکم، می‌نویسد: «برخلاف باور عمومی، حکمرانان ایران از این پیشرفت (استفاده از سلاح آتشین) غافل نبودند، اگرچه تماس‌های آنها با اروپا، بالطبع به نزدیکی تماس‌های امپراتوری عثمانی نبود.

در ۱۴۷۱ میلادی (۸۷۵ قمری) حکمران ونیز محموله‌ای از سلاح‌های آتشین برای فرمانروای آق‌قویونلو، اوزون‌حسن، فرستاد که در قبرس توقیف شد. دو سال بعد در ۱۴۷۳ میلادی (۸۷۷ قمری) عثمانیان با شکست دادن اوزون‌حسن در

فراتِ علیا، نمایشی عینی از کاربرد توپخانه را به وی نشان دادند. اوزون‌حسن از ونیز تقاضای کمک کرد و در ۱۴۷۸ میلادی (۸۸۲ قمری) ونیزیان صدنفر توپچی با‌تجربه و قابل، برایش فرستادند. احتمالا به دلیل تلاش همین افراد در همان سال، خلیل، شاهزاده آق‌قویونلو، را می‌بینیم که علیه رقبایش از توپ استفاده می‌کند و از آن زمان به بعد اشارات متعددی درباره استفاده از توپ در محاصره‌های جنگی [ایرانیان]وجود دارد.»

با این حال، ظاهرا انتقال فناوری ساخت توپ و تفنگ به صنعتگران ایرانی، تا دوره شاه‌عباس‌یکم عملی نشد، چون ارتش ایران در تقابل با دشمنان قدرتمندی مانند عثمانی‌ها، از این سلاح‌ها چندان بهره‌مند نبود؛ هر چند که در دوره شاه‌تهماسب‌یکم، به رغم این کمبود، سربازان دلاور ایرانی با رشادتی کم‌نظیر، دشمن را عقب راندند و پیروزی‌های بزرگی به دست آوردند؛ اما این پیروزی‌ها نمی‌توانست با کمبود‌های جدی حوزه تسلیحات، تداوم پیدا کند.

 

ورود فناوری ساخت سلاح به ایران

اشاره کردم که نگاه اولیه فرماندهان و سربازان ارتش ایران به سلاح‌های آتشین، نگاهی تحقیرآمیز بود. به همین دلیل، با آنکه امکان انتقال فناوری تولید سلاح‌های آتشین به ایران وجود داشت، این کار برای حدود نیم قرن عقب افتاد تا اینکه در زمان شاه‌عباس‌یکم، با ورود کاروان برادران شرلی، صنعتگران ایرانی فناوری تولید این سلاح‌ها را دریافت کردند و طولی نکشید که با تلاش آنها در کارگاه‌های توپ و تفنگ‌سازی ایرانی، سپاهی مستقل و مجهز به سلاح‌های آتشین تشکیل شد که نقش مهمی در غلبه ایران بر نیرو‌های امپراتوری عثمانی، طی نبرد‌های بعدی داشت. این استقلال در تولید تسلیحات، باعث شد کارگاه‌های دیگری در شهر‌های بزرگ ایران ایجاد شود.

کارگاه‌هایی که توسط صنعتگران ایرانی اداره می‌شد و آنها در ابداع شیوه‌های نوین برای ساخت سلاح‌هایی با بُرد و قدرت بیشتر، گاه گوی سبقت را از همتایان اروپایی و عثمانی خود می‌ربودند. این توفیق‌ها به‌ویژه در صحنه نبرد بیشتر خودش را نشان می‌داد و رُعب زیادی به دل دشمنان می‌انداخت.

با به قدرت رسیدن شاه‌عباس‌دوم، کارخانه توپ‌ریزی مشهد فعال شد و ساخت توپ‌های قلعه‌کوب سنگین، در دستور‌کار قرار گرفت

تأسیس این کارگاه‌ها، علاوه بر خودکفایی در تولید سلاح، هزینه‌های انتقال ادوات را بسیار کم می‌کرد و افزون بر آن، سرعت تحرکات نظامی را بالا می‌برد. مشهد یکی از شهر‌های مهم در شرق ایران بود که اولا به دلیل هم‌جواری با مناطق فعالیت ازبکان و ثانیا به‌دلیل قرار گرفتن در محدوده خراسان بزرگ که مرز‌های شرقی آن به حدود هندوستان می‌رسید، نیازمند تمرکز سامانه‌های تولید تسلیحات بود.

به همین دلیل، ظاهرا از اواخر دوره شاه‌عباس یکم، به تدریج مقدمات ایجاد چنین کارگاه‌هایی در مشهد فراهم شد؛ هرچند که صنعتگران ایرانی، در زمینه توپ‌ریزی، قادر به ایجاد کارگاه‌های موقت و تولید توپ‌های بسیار باکیفیت، در زمان اندک هم بودند، اما ساخت سلاح‌های سنگینی مانند توپ‌های قلعه‌کوب بزرگ که به‌ویژه در فتح شهر‌هایی با باروی بلند و استوار به کار می‌آمد، به کارخانه‌های ثابتی نیاز داشت که برخی ابزار‌های خاص و امکانات مخصوص به این کار را در اختیار داشتند. امکاناتی که در کارخانه‌های سیار و موقت، نمی‌شد به سرعت فراهم کرد.

 

نقش تسلیحات ساخت مشهد در پیروزی‌های ایران در دوره صفویه

 

شاهکار‌های تسلیحاتی «بالاخیابان»

کارخانه توپ‌ریزی مشهد، در دوره شاه‌صفی صفوی و با پایمردی مرادخان توپچی‌باشی، ملقب به «انیس‌الدوله»، تأسیس شد. واقعیت آن بود که با وجود تسلط تاریخی حکومت ایران بر قندهار، دست‌کم از دوره اشکانی به این‌سو، فرمانروایان مغول‌نژاد هند -موسوم به دودمان گورکانی- مدعی مالکیت این شهر بودند و حتی مناسبات حسنه میان ایران و هند در دوره سلطنت نصیرالدین همایون گورکانی، نتوانست در تعدیل این ادعا مؤثر واقع شود.

در شوال سال ۱۰۴۷ قمری (اسفند ۱۰۱۶ خورشیدی-حدود ۳۸۸ سال پیش)، شاه‌جهان، امپراتور گورکانی هند، با سوءاستفاده از اوضاع به‌هم‌ریخته دربار صفوی به قندهار تاخت و این شهر را به تصرف درآورد.

ایرانیان با وجود تلاش بسیار، نتوانستند قندهار را پس بگیرند. دلیل این مسئله، همان‌طور که اشاره شد، ضعفی بود که به‌دلیل نزاع داخلی، دربار صفوی را فراگرفته بود. شاه صفی با وجود مأموریت دادن به «انیس‌الدوله» برای ایجاد کارخانه توپ‌ریزی در مشهد، نتوانست برای آزادسازی قندهار اقدامی انجام دهد؛ در آن زمان، ایران در حال دفع هجمه‌های عثمانی‌ها در مرز‌های غربی هم بود و عملا نمی‌توانست در دو جبهه درگیر شود.

با مرگ شاه‌صفی در ماه صفر سال ۱۰۵۲ قمری (اردیبهشت ۱۰۲۱ خورشیدی) و به قدرت رسیدن فرزند دوازده‌ساله او، شاه عباس دوم، کار پس گرفتن قندهار باز هم به تأخیر افتاد؛ اما در این مدت، کارخانه توپ‌ریزی مشهد فعال شد و ساخت توپ‌های قلعه‌کوب سنگین، در دستور‌کار این کارخانه قرار گرفت.

محل احداث این کارخانه راهبردی، جایی در بالاخیابان جدیدالتأسیس مشهد بود. گزارش «ولی‌قلی‌خان شاملو» در کتاب «قصص خاقانی» نشان می‌دهد که در این مدت، پنج توپ قدرتمند در مشهد تولید شد که کارایی فوق‌العاده‌ای داشت.

او می‌نویسد: «مرادخان (انیس‌الدوله) آن توپ‌ها را بدین اسامی موسوم ساخت؛ اولین توپ اَسام (ظاهرا به معنای یاور و آرام‌بخش)، دومین توپ اَصلان (شیرِ بیشه)، سومین توپ اژدها، چهارمین توپ ببرِ بیان، پنجمین توپ ایلدریم (آذرخش). بعد از آنکه انیس‌الدوله خدمت مقرره را به اتمام رسانید فرمان همایون شَرَفِ نفاذ یافت که رستم‌خان سپهسالار به همراهی چند‌هزار نفر از غازیان (جنگجویان) شیرشکار به ولایت خراسان رفته به تهیه اسباب و آلات جنگ بکوشند.»

به‌دنبال تهیه تدارکات، سپاه ایران با فرماندهی شاه‌عباس دوم، در سال ۱۰۵۸ قمری (۱۰۲۷ خورشیدی)، از اصفهان حرکت کرد و پس از ورود به مشهد، به پنج توپ قلعه‌کوب مشهدی مجهز شد.

ایرانیان سپس به سمت قندهار لشکر کشیدند و در ذی‌الحجه همان سال، این شهر راهبردی را در حلقه محاصره خود گرفتند. طولی نکشید که صدای غرش توپ‌ها، لرزه بر اندام دشمن انداخت. محاصره قندهار دو ماه به طول انجامید و بالاخره در ماه صفر سال ۱۰۵۹ قمری (اسفندماه ۱۰۲۷ خورشیدی) قندهار به دست سپاه ایران آزاد شد؛ فتحی که بی‌تردید، پنج توپ ساخت بالاخیابان مشهد در آن نقشی راهبردی داشتند.

 

* این گزارش چهارشنبه ۲۸ خردادماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۱۳ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:44