
قدیم مردم قرآن سرعقدشان را از مشهد میخریدند
نگار طاهونچی| در خیابان نوغان از هر مغازهداری که نشانی کتابفروشی قاسمی را بپرسی، با اشاره دست انتهای بازارچه قدیمی بالاخیابان را نشانت میدهد. در قفسههای این کتابفروشی همهجور کتابی پیدا میشود؛ از کتابهای قدیمی دعا و قرآن گرفته تا کتابهای شعر، بوستان و گلستان سعدی و شاهنامه فردوسی. چاپ برخی از کتابها آنگونه که روی جلد آنها درج شده، قدیمی است و به دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی هم میرسد.
قدیم کتاب امیر ارسلان نامدار پرفروش بود
پیرمرد صاحب این کتابفروشی قدیمی در حال چانهزدن با چند مشتری است. وقتی مشتریها میروند و سرش خلوت میشود، جلو در مغازهاش مینشیند و خودش را قاسم قاسمی معرفی میکند و میگوید: برخلاف بسیاری از افرادی که ممکن است کتابفروشی شغل آبا و اجدادیشان باشد، پدر من ریختهگر بود و من، چون از کودکی به کتابخواندن علاقهمند بودم، تصمیم گرفتم یک مغازه کتابفروشی باز کنم.
دوست ندارد سن دقیقش را بگوید. بیشتر سن کتابفروشی برایش مهم است و ادامه میدهد: این کتابفروشی نزدیک به ۶۳ سال قدمت دارد. آن زمانها در شهر مشهد مثل الان اینقدر کتابفروشی وجود نداشت. یکی کتابفروشی ما بود و چندتا کتابفروشی دیگر که در سمت چهارراه شهدا بودند.
این کتابفروشی نزدیک به ۶۳ سال قدمت دارد. آن زمانها در شهر مشهد مثل الان اینقدر کتابفروشی وجود نداشت
قاسمی به چند قفسه که در پشت سرش قرار دارد، اشاره میکند و ادامه میدهد: ما علاوه بر این مغازه، یک انتشاراتی داریم که برخی از همین کتابها در آنجا منتشر میشوند. گاهی بعضی مشتریهایی که بهدنبال کتابهای چاپ قدیم هستند، برای خرید به مغازه ما میآیند.
صاحب کتابفروشی خودش به تاریخ علاقهمند است. همانطور که کتاب امیر ارسلان نامدار را نشان میدهد، میگوید: یادشبهخیر، یکی از کتابهای پرفروش و محبوب آن زمانها بود.
مردم در کنار خرید کتاب دعا و مداحی و قرآن، این کتاب را زیاد میخریدند و میخواندند و، چون برخی کتابهای تاریخی مشتری بیشتری داشتند، ما هم مجبور بودیم چنینکتابهایی را بیشتر چاپ کنیم و بیاوریم. من چندبار کتاب امیر ارسلان نامدار را خواندهام. داستان این کتاب درباره دوران سلجوقی است، اما الان بیشتر مشتریها بهدنبال کتابهای رمان و شعر هستند. دیگر کسی حوصله خواندن تاریخ را ندارد.
اهدای قرآن
قاسمی همانطوری که از حالوهوای قدیم تعریف میکند، حواسش به رفتوآمد مردم هم هست و کتابخوانها را با نگاه میشناسد. چند رهگذر که از مقابل مغازهاش رد میشوند، قیمت یک جلد قرآن را از او میپرسند و وقتی که میروند، ادامه میدهد: زمانهای قدیم خیلیها وقتی دختر و پسرشان ازدواج میکرد، دوست داشتند قرآن سر عقد عروس و داماد را از مشهد بخرند و بهعنوان سوغاتی و تبرک با خود ببرند و، چون مغازه ما در مسیر رفتوآمد زائران قرار داشت، خیلیها برای خرید قرآن سر سفره عقد به اینجا میآمدند.
او قرآن زیبای جلدچرمی نفیسی را در دست میگیرد و ادامه میدهد: البته هنوز این باور در بین مردم رایج است. خیلی از زائران دوست دارند از مشهد قرآن سفره عقد عروس و داماد را بخرند. میگویند شگون دارد و باعث برکت زندگی عروس و داماد در اول زندگی است.
قاسمی دوست دارد همه مردم قرآن تبرک مشهد را داشته باشند و میگوید: گاهی پیش میآید که خیلیها قصد دارند کتاب بخرند، اما پولش را ندارند. من هم برای خیر و ثواب یک قرآن رایگان به آنها میدهم.
* این گزارش شنبه ۱۷ خردادماه ۱۴۰۴ در شماره ۵۹۴ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.