احمد یوسفی طی چهارسال کتابفروشی در گلشهر از دوستیهایی میگوید که در مغازهاش شکل گرفته، برنامههایی که ایدهپردازی و اجرا شده، جروبحثهایی که بچهها در ثابتکردن اینکه کدام کتاب خواندنیتر است، باهم داشتهاند.
کسانی که در محله فاطمیه زندگی میکنند، حتما چند باری از کتابفروشی طوسی خرید کردهاند. او مردی ورزشکار و ورزشدوست است که بسیاری از فوتبالیستهای سابق محله از شاگردانش هستند.
عیسی خضرایی هشت سال است که نماینده فروش کتابهاي دانشگاه پیامنور در مشهد است و به نوعی نخستين و بزرگترین نمایندگی فروش این کتابها به حساب میآید.
قاسمی میگوید: زمانهای قدیم مردم دوست داشتند قرآن سر عقد عروس و داماد را برای تبرک از مشهد بخرند. چون مغازه ما در مسیر رفتوآمد زائران قرار داشت، خیلیها برای خرید قرآن سفره عقد اینجا میآمدند.
علی میرزاییمقدم روزهای بازنشستگیاش را میگذراند. او قبلا کتابفروش بوده است و کنارش جانماز و مهر میفروخته است.میگوید: یک روز داخل حجره کتابفروشی نشسته بودم. طلبه جوانی برای خرید قبا وارد مغازه شد.
کنار بانک ملی فعلی در خیابان سعدی کوچه باریکی قرار داشت که گوارگاه سراب نامیده میشد. گوارگاه مکانی بود که احشامی مانند گاو و گوسفند در آنجا نگهداری میشد. گاریهای اسبها در این کوچه استقرار داشتند.
در نوشتار زیر به بهانه هفته کتابخوانی سه کتابفروشی، سه کتابخانه و سه انتشارات مشهد را کوتاه معرفی کردهایم.