هنر خوشنویسیاش زبانزد بود. همین باعث شد همکارش که به بازار رضا رفتوآمد داشت، پیشنهاد آموختن حکاکی را به او بدهد. بعد آن خیلی در بازار رضا میچرخید، اما یا کسی حاضر نبود هنر حکاکی را آموزش دهد یا درقبالش مبالغ هنگفتی طلب میکردند.
بالاخره با واسطه توانست بخشی از این هنر را فراگیرد و همین مقدمهای شد برای اینکه حسن عطاریان پلههای ترقی را طی کند و نخستین حکاکی معرفی شود که نشان ملی مرغوبیت در رشته حکاکی گوهرسنگها را ازسوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دریافت کرده است.
او همچنین سه نشان ملی مرغوبیت کالا و استاندارد صنایع دستی را در رشته حکاکی به دست آورده و نامش به همراه نوزدهحکاک پیشکسوت دیگر درکتاب «دانشنامه مهر و حکاکی در ایران» آورده شده است.
این هنرمند محله حجاب درزمینه خوشنویسی درجه فوقممتاز را دارد و این هنر، سطح حکاکیهایش را ارتقا داده و موجب شده است دست به تولید آثار منحصربهفردی بزند. او عضو تیم تدوین استاندارد حکاکی عقیق و مبدع هنر جدید مشبک سنگهای هرکاره مشهد است.
«تو بهتر مینویسی.» این همان عبارتی بود که حسن عطاریان را به هنر خوشنویسی پایبند کرد. او تعریف میکند: پدرم روحانی و خوشنویس بود. برای همین از کودکی ابزار و ادوات خطاطی دم دستم بود. وقتی با برادرم مینشستیم خوشنویسی میکردیم، پدرم همیشه میگفت «تو بهتر مینویسی» و این باعث شد که من خوشنویسی را ادامه دهم.
او آموزههای اولیه خوشنویسی را نزد پدرش فراگرفت و سال۷۶ که نوجوانی پانزدهساله بود، در انجمن خوشنویسان مشهد ثبت نام کرد. عطاریان به مرور سطوح خوشنویسی را پشت سر گذاشت و سال ۹۰ به درجه فوق ممتازی رسید.
از کودکی همزمان با تحصیل، درزمینه سیمپیچی الکتروموتور کار میکرد. مدتی هم مغازه راه انداخت و حتی یک دستگاه جوش طراحی کرد که نسبتبه موارد مشابهش مزیتهایی داشت، اما به قول خودش، چون سنش کم بود، نتوانست جذب سرمایه کند. این سبقه او را سال۸۳ وارد شرکت الکتریک خودرو شرق کرد و آنجا بود که بهواسطه همکارش سر از بازار رضا درآورد.
او تعریف میکند: همکاری داشتم که خیلی به بازار رضا رفتوآمد داشت. وقتی دید من با هنر خوشنویسی آشنایم، پیشنهاد حکاکی روی خودکار را که در بازار رضا مشابهش را دیده بود، با من مطرح کرد.
او سال۸۹ راهی بازار رضا شد، اما پشت ویترین مغازهها، حکاکیهای روی سنگهای قیمتی توجهش را جلب کرد. عطاریان میگوید: آن موقع حکاکان درمعرض دید مردم کار نمیکردند و فوتوفنهای این هنر پنهان بود. پنجششماه دنبال کسی بودم که حکاکی را یادم دهد، اما یا امتناع میکردند یا آن موقع هزینه زیاد و عیر متعارف میگرفتند.
درنهایت یکی از استادان خوشنویسی، من را به شاگردش که حکاکی کار میکرد، معرفی کرد و آن فرد با دریافت ۵ میلیونتومان حکاکی را به من آموزش داد. بعدتر متوجه شدم او تقریبا یکپنجم کار را یادم داده است و باقی را خودم تجربی و با مطالعه و سر زدن به موزهها و... یاد گرفتم.
سال۹۰ از الکتریکخودرو خارج شد تا بهطور اختصاصی بر کارهای هنریاش متمرکز شود؛ خیلیها با این اقدام او مخالف بودند و دلکندن از حقوق ثابت را اقدامی اشتباه میدانستند، اما عشق به کار هنری و اینکه عطاریان خودش را در جایگاه کارفرما میدانست نه کارمند، باعث شد که او بهدنبال علاقهاش برود.
عطاریان در این راه، سختیهای بسیاری کشید، اما سال ۹۴ زحماتش به ثمر نشست و موفق شد اولین حکاکی باشد که نشان ملی مرغوبیت کالا و استاندارد صنایع دستی را در رشته حکاکی ازسوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دریافت میکند.
در طول زندگی هنری، نشان ملی مرغوبیت کالا و استاندارد صنایع دستی به سه اثر عطاریان داده شد. یکی از آن آثار، نگین سبزی است که آیه ۳ سوره طلاق طوری روی آن حکاکی شده که از چهار طرف بدون تکرار، آیینه و قرینه است. اثر دیگرش نگین عقیق زردی است که در آن ذکر الملک لله بهصورت مهر حکاکی شده و سومین اثرش دستبندی است که با تلفیق نقره و سنگ و چرم، روی آن چهار سلام سیدالشهدا (ع) را حکاکی کرده است.
قلمزنی را نزد استاد حسین یساول فرامیگیرد و از افتخاراتش این است که یساول روی گواهی مهارتش از او بهعنوان استاد یاد کرده است. عطاریان هنرهای مشبک و زیورآلات را نیز فرا گرفته و اینها او را بهسمت ساختن آثار ترکیبی سوق داده است.
سال۹۶ که با هرکاره آشنا شد، سیزدههنر دیگر را با این هنر ترکیب و برای اولین بار هنر مشبک سنگ هرکاره را ابداع کرد که ترکیبی از هنرهای خوشنویسی، نقاشی، تذهیب، نگارگری، ترصیع، حکاکی، مشبک و... است.
عطاریان برای ساخت این هرکارهها دستگاهی را طراحی کرده است؛ زیرا به گفته خودش، دستگاههای بازار به ظرافت کار او که بهصورت گروهی انجام میدادند، نبوده است.
او تعریف میکند: هرکارههایی که به این سبک ساخته میشد، آثار نفیس و منحصربهفردی بود ولی برای مردم ناشناخته و ازسویی بسیار گرانقیمت بود؛ برای همین شناساندن و فروشش دشواریهایی داشت و نتوانستیم تولید آن را ادامه دهیم.
او که خودش برای آموختن حکاکی مدتها دنبال استاد بوده است، حکاکی را رایگان به ۱۰نفر آموزش داده است. عطاریان میگوید: برای اینکه آموزش هنر حکاکی از آن شکل دورازدسترسبودن خارج شود، به هر نمایشگاهی میرفتم، ابزارهای کارم را میبردم و درمعرض دید مردم، حکاکی را انجام میدادم. البته خیلیها با من مخالفت میکردند و میگفتند این کار باعث میشود دست زیاد شود، اما من معتقد بودم هرکس روزی خودش را دارد.
او در نجف اشرف هم هنرش را در معرض دید عموم قرار داده است و تعریف میکند: در دهه ۹۰ زیاد به کربلا میرفتم. حاجتی داشتم و نذر کردم اگر برآورده شود در صحن امیرالمؤمنین (ع) برای زائران، رایگان حکاکی کنم.
وقتی حاجتش برآورده شد، نیتش را عملی کرد. هنگامیکه حکاکی میکرد، موردتوجه زائران قرار میگرفت. با او وارد گفتوگو میشدند و بعضیها شماره تماسش را میگرفتند. تعریف میکند: همین چند روز پیش، یکی از آن افراد تماس گرفت و خاطرات آن زمان برایم زنده شد.
خیلیها میگفتند این کار باعث میشود دست زیاد شود، اما من معتقد بودم هرکس روزی خودش را دارد
او ادامه میدهد: به بازار نجف اشرف که رفته بودم، بعضیها باور نمیکردند حکاکیها کار دست باشد. در نزدیکترین مکان ممکن مینشستم و در حضور خودشان کار حکاکی را انجام میدادم. آنقدر برایشان جالب بود که کسبه دیگر را هم صدا میکردند.
این هنرمند به تجربیات و خاطراتی که در این رشته دارد، اشاره میکند و میگوید: قبل از شروع کار حکاکی، با خمیر بازی، روی سنگ میزنیم تا لایه چربی رویش ایجاد شود، سپس با سوزن، روی آن طرح اولیه را میکشیم. یک بار هشتساعت زمان گذاشتم و آیه ۳ سوره طلاق را که به آیه رزق و روزی معروف است، روی نگینی طرح زدم.
همانطورکه نگین زیر ذرهبین بود، یکی از دوستان آمد. شیوه کار را که دید، برایش جالب بود. نگین را برداشت و درحالیکه داشت نگاهش میکرد با انگشتش روی آن کشید و نتیجه هشتساعت کارم پاک شد.
او همچنین از نگینی یاد میکند که ساعتها روی آن وقت گذاشته و آمادهاش کرده بود، اما در آخرین مرحله که داشت آن را شستوشو میداد، از دستش افتاد و چهارتکه شد.
عطاریان میگوید: این تجربیات بخشی از جزوه آموزشی من شده است و همیشه به هنرجویانم میگویم مراقب باشند تا چنین اتفاقاتی برایشان رقم نخورد.
او برای حکاکی روی نگین، قوانینی دارد که به آنها بسیار مقید است و دربارهاش چنین میگوید: با وضو و روبه قبله بودن اصل اول است. بعد از آن، برای اینکه انرژی مثبت در فضای کارم باشد، صوت قرآن یا سخنرانیهای سیر و سلوک را پخش میکنم.
برای ترکیببندی و فضاسازی حروف روی سنگ هم اصولی دارد که ریشهاش از اصول خوشنویسی است. عطاریان توضیح میدهد: از الف بهعنوان ستون اثر هنری استفاده میکنیم. حروف دارای دایرهمانند ن، ه،ی را بالا نمیگذاریم. حروف کشیده مانند ب را پایین نمیگذاریم. به گفته او رعایت این اصول استحکام و زیبایی هنر را بیشتر میکند.
این هنرمند علاقهای به استفاده از تذهیب یا جلادادن خطوط ندارد؛ زیرا معتقد است اصل، خوشنویسی است و هنگام تماشای اثر هنری ابتدا باید خطاطی خودش را نشان دهد.
به نظر او بهعنوان مثال وقتی خطوط حکاکی، جلا داده و نورپردازی میشود، اول آن جلا به چشم بیننده میآید، درحالیکه به عقیده او، خود هنر خوشنویسی باید اینقدر پخته و هنرمندانه باشد که توجه کافی را جلب کند.
به نظر عطاریان ورود فناوری به عرصه حکاکی و انجامدادن این هنر با استفاده از دستگاه و لیزر، خوبیها و بدیهایی دارد که دربارهاش اینگونه توضیح میدهد: در گذشته، جنبه هنری حکاکی به جنبه تکنیکی آن میچربید، اما در سالهای اخیر برعکس شده است. اکنون با استفاده از دستگاه، خط زیبایی روی سنگ حکاکی میشود، اما در آن اثری از هنر نیست.
هنرمند محله حجاب، مشهد را قطب حکاکی دنیا میداند. او معتقد است هزاران حکاک داریم که فقط بیستنفر از آنها سنتی و تخصصی کار میکنند و بیشترشان هم مشهدی هستند.
عطاریان ادامه میدهد: حکاک کنونی اگر به گرافیک و نرمافزارهای کامپیوتری آشنایی داشته باشد، میتواند حروف را به زیبایی روی عقیق حک کند، اما نمیتواند یک اثر هنری خلق کند. درواقع خط خوب را از نرمافزار میگیرد، اما خلاقیت و هنری در نحوه نگاشتن آنها ندارد؛ بههمیندلیل با آثاری تجاری مواجه هستیم که به لحاظ تکنیکی، درجهیک، اما به لحاظ هنری، فقیرند. او معتقد است تکنیک، حس را از اثرهای حکاکی کنونی گرفته است و آن انرژیای را که باید داشته باشند، ندارند.
او تعریف میکند: سنگ سبزی بود که مدتها رویش وقت گذاشتم تا ذکر لااله الاا... را روی آن حکاکی کردم. بارها سراغ این سنگ رفتم. برای زیباشدن آن انرژی صرف میکردم و این انرژی باز به خودم منتقل میشد. اکنون به آن سنگ دسترسی ندارم، اما هنوز هم از فکر به آن حس خوبی پیدا میکنم؛ زیرا برایش وقت میگذاشتم.
به نظر عطاریان، این حس و انرژی که بین هنرمند و اثر هنریاش ردوبدل میشود، در اثر هنری وجود دارد و مخاطبی که آن را میبیند، این حس و انرژی را دریافت میکند. اما در آثار کنونی که با دستگاه حکاکی میشود، این انرژی وجود ندارد.
او که در گذشته اعتقاد به هنر گروهی داشته است و به عنوان مثال یک هرکاره را به چندین هنرمند متفاوت میداده تا روی آن طرح و نقش بزنند، حالا اعتقادی به این کار ندارد و میگوید: حس و انرژیای که از اثر هنری دریافت میشود، موضوع بسیار مهمی است و وقتی چند هنرمند روی یک اثر کار میکنند، نمیتوانند یک انرژی منسجم داشته باشند، درحالیکه وقتی یک هنرمند بهطور اختصاصی روی اثری کار میکند، تمام قلب، روح و جسمش متوجه آن اثر است.
عطاریان حکاکی را یک هنر مقدس میداند و میگوید: ۹۹ درصد حکاکیها آیات قرآن، اسماء اهل بیت (ع) و اذکار است. حتی مهر پادشاهان مزین به اذکار الهی بوده است.
به نظر این هنرمند، باتوجهبه اینکه مشهد پایتخت سنگهای قیمتی است، جا دارد بیشتر به این هنر توجه شود. او هنر حکاکی را درمعرض خطر میداند و امیدوار است از این پس فقط هنرمندان خوشنویس به این رشته بپردازند تا جنبه هنریاش حفظ شود.
* این گزارش چهارشنبه ۱۰ بهمنماه ۱۴۰۳ در شماره ۶۰۵ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.