کد خبر: ۱۱۳۵۳
۰۳ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰
عصر طلایی رواج سنت «وقف» در زمان میرزا محسن رضوی

عصر طلایی رواج سنت «وقف» در زمان میرزا محسن رضوی

میرزاصالح‌رضوی، بانی بسیاری از موقوفات مشهور شهر مشهد بود. به‌همین‌دلیل، باید دوران تولیت پدرش میرزامحسن‌رضوی را عصر شکوفا شدن سنت وقف در مشهد بدانیم.

سادات رضوی به نسلی از سادات گفته می‌شود که نسبشان از طریق امام‌جواد (ع) به امام‌رضا (ع) می‌رسد. این انتساب از طریق دو فرزند امام نهم، یعنی امام هادی (ع) و موسی ملقب به مبرقع رقم خورده است.

جد اعلای بیشتر سادات رضوی در ایران، موسی مبرقع است و آنها در ابتدا، ساکن مناطق شیعه‌نشینی مانند قم، قزوین، کاشان و همدان بودند و بعد‌ها گروهی از آنها به خراسان کوچ کردند و در قرن نهم هجری و عصر تیموری، ساکن شهر مشهد شدند و به‌تدریج، موقعیتی ممتاز در این شهر پیدا کردند.

چنان‌که ابوالفضل‌حسن‌آبادی در کتاب «سادات رضوی در مشهد» گزارش می‌کند، ابتدا دو خانواده از این تبار مبارک وارد مشهد شدند؛ نخست خاندان شمس‌الدین‌محمدرضوی که نسب وی با شانزده واسطه به امام‌رضا (ع) می‌رسید و در زمان شاهرخ‌تیموری به تدریس در جوار حرم‌مطهر‌رضوی مشغول شد و دیگری رضی‌الدین‌محمد‌بن‌علی‌رضوی است که در عهد سلطان‌حسین‌بایقرا به مشهد مهاجرت کرد و او نیز به تدریس اشتغال داشت.

فرزندان و نوادگان وابسته به این دو نفر، بعد‌ها به عنوان نقیب -رئیس- سادات مشهد، مشاغل کلیدی آستان‌قدس‌رضوی و شهر را در اختیار گرفتند و در دوره صفویه، به اوج قدرت رسیدند و با دربار صفوی، خویشاوندی سببی پیدا کردند.

در این نوشتار قصد دارم به بررسی زندگی پر‌فرازونشیب یکی از سادات صاحب‌قدرت در مشهدِ عصر صفوی بپردازم؛ میرزا‌محسن‌رضوی، تولیت آستان‌قدس‌رضوی و داماد شاه‌عباس‌یکم صفوی که از واقفان بزرگ تاریخ مشهد نیز محسوب می‌شود.

 

حکایت قدرت یافتن میرزامحسن رضوی

بررسی حکایت زندگی و اقتدار میرزا‌محسن (به‌طور دقیق میرزا‌محمدمحسن) را باید از تبار او آغاز کرد. پدر او، میرزا‌اُلُغ‌رضوی، یکی از سادات متمول و صاحب نفوذ شهر مشهد در عصر صفویه بود. میرزا‌الغ به زهد و پرهیزگاری شهرت داشت و به‌همین‌دلیل، مردم مشهد علاقه فراوانی به وی ابراز می‌کردند. شاید به‌همین‌دلیل، نظر شاه‌عباس‌یکم که به منظور تحکیم مبانی قدرتش به چنین افرادی روی خوش نشان می‌داد، به میرزا‌الغ جلب شد و او را در زمره افراد مورد حمایتش قرار داد.

او چنان مورد اعتماد و احترام شاه صفوی قرار داشت که در امور مالی از قبیل خرید اموال برای آستان‌قدس‌رضوی، به‌عنوان معتمد شاه در کنار متولی آستان‌قدس قرار می‌گرفت. در میان سند‌های سال‌۱۰۱۲‌قمری در مرکز اسناد آستان‌قدس‌رضوی سندی وجود دارد که مربوط به فروش الماسی گران‌قیمت و هزینه کردن مبلغ آن برای خرید زمین برای آستان‌قدس است.

در این سند، به نظارت میرزا‌الغ اشاره و او از طرف شاه‌عباس برای نظارت بر این امر برگزیده شده است. شاه‌عباس‌یکم بعد از غلبه بر عثمانی‌ها در سال‌۱۰۱۳‌قمری برای سومین‌بار به مشهد سفر کرد و در این سفر، باز هم میرزا‌الغ را مورد تفقد قرار داد و تولیت موقوفه «آب چشمه گلسب» را که تأمین‌کننده آب مورد‌نیاز نهر خیابان بود، به وی سپرد و حکم آن در سال‌۱۰۱۷‌قمری به نام او صادر شد.

میرزا‌الغ ناظر ساختمان بقعه خواجه‌ربیع بود و این سمت نیز از سوی شاه‌عباس‌یکم به وی تفویض شد. میرزا‌محسن‌رضوی، فرزند میرزا‌الغ، در سایه موقعیت ممتاز پدرش، به مقام دامادی شاه صفوی رسید و با فخرالنساءبیگم، دختر شاه‌عباس‌یکم، ازدواج کرد. فرمانروای مقتدر صفوی اندکی پیش از مرگش در ۲۴‌جمادی‌الاول ۱۰۳۸‌قمری (۳۰‌دی‌ماه ۱۰۰۷‌خورشیدی)، املاکی را به‌عنوان «سیورغال» (زمین‌هایی که توسط فرمانروا به افراد مختلف واگذار می‌شد) به میرزا محسن واگذار کرد.

دو فرزند از فرزندان میرزا محسن، نوه شاه‌عباس‌یکم بودند و از این نظر، رابطه خویشاوندی استواری با دربار صفوی داشتند؛ اما محبوبیت میرزامحسن‌رضوی، دولت مستعجل بود. با مرگ شاه‌عباس‌یکم و به حکومت رسیدن صفی‌میرزا (نوه شاه‌عباس‌یکم و پسر محمدباقر صفی‌میرزا که به دست پدرش مقتول شد) در هجده‌سالگی، ستاره اقبال میرزا محسن نیز موقتا رو به افول نهاد.

شاه صفی که به‌طور کلی از اطرافیانش بیمناک بود، دستور کشتار بسیار از شاهزادگان و وابستگان خاندان صفوی را به ظن توطئه علیه خودش، صادر کرد. دو فرزند میرزامحسن، به نام‌های میرزامحمد و میرزاابولقاسم نیز در همین کشتار گرفتار تیغِ بی‌دریغ گماشتگان شاه‌صفی شدند و به قتل رسیدند. میرزا‌محسن نیز که از مهلکه جان به در برده بود، از تولیت نهر خیابان و دیگر مناصب منع و خانه‌نشین شد.

این وضعیت تا سال‌۱۰۴۲‌قمری (۱۰۱۱ خورشیدی) ادامه پیدا کرد تا اینکه شاه‌صفی دوباره به خاندان میرزا‌الغ روی خوش نشان داد. دلیل این تغییر رویه معلوم نیست؛ شاید بخشی از این مسئله ناشی از جایگاه و نفوذ ویژه این خاندان در میان مردم مشهد و علمای خراسان بوده باشد.

نادیده گرفتن میرزا‌محسن‌رضوی می‌توانست اسباب تشکیک در مشروعیت شاه‌صفوی را در میان مردم آن سامان فراهم آورد. به‌هر‌ترتیب، دوران پرتشویش سال‌های نخستین فرمانروی شاه‌صفی برای میرزا‌محسن‌رضوی سپری شد.

هر چند که وی تاوان سنگینی برای حفظ موقعیت خود و بقای قدرت خاندانش پرداخت کرد، میرزا‌محسن در سال ۱۰۴۲ قمری (۱۰۱۱ خورشیدی) متولی آستان‌قدس‌رضوی شد و ظاهرا تا سال‌۱۰۵۵‌قمری (۱۰۲۴‌خورشیدی)، به مدت سیزده سال در این سمت باقی ماند که دوره‌ای نسبتا‌طولانی در این منصب محسوب می‌شود.

میرزامحسن در سال‌۱۰۵۵‌قمری، بعد از سفری به اصفهان، برای گرفتن حکم تجدید تولیت نهر خیابان و مُهر وقف‌نامه‌اش توسط شاه‌عباس‌دوم، دارفانی را وداع گفت و در دارالسیاده حرم‌مطهر‌رضوی به خاک سپرده شد. وی جد اعلای سرکشیک‌های آستان‌قدس در دوره‌های صفوی، افشاری و قاجار است. بخشی از میراث وی را باید در نسل‌های پس از میرزامحسن جست‌و‌جو کنیم.

فرزند او، میرزاصالح‌رضوی، بانی بسیاری از موقوفات مشهور شهر مشهد بود که برخی از آنها مانند مدرسه‌علمیه نواب و مصلای تاریخی مشهد، همچنان پابرجاست؛ به‌همین‌دلیل، باید دوران تولیت میرزامحسن‌رضوی را عصر شکوفا شدن سنت وقف در مشهد بدانیم که مقدمات آن، پیش‌تر و با اهتمام شاه‌عباس‌یکم به توسعه شهر و حرم‌رضوی بعد از سال ۱۰۱۰ قمری آغاز شد و دورانی طلایی را در عرصه وقف رقم زد.

 

پایه‌گذاری موقوفات اولادی

میرزامحسن‌رضوی، مانند برخی دیگر از سادات‌رضوی متمول در تاریخ شهر مشهد موقوفاتی از خود به‌جا گذاشت که بخش عمده آنها، موقوفات اولادی است. این موقوفات برای اداره امور سادات‌رضوی در نسل‌های بعدی وقف شد.

ادعا می‌شود که میرزامحسن‌رضوی، واقف مسجدی در جوار باغ‌نادری فعلی است که به مسجد «مقبره» شهرت دارد. (پایگاه اینترنتی دفتر موقوفه محمدمحسن‌رضوی) وقف‌نامه مربوط به موقوفات میرزامحسن در سال‌۱۰۵۳‌قمری (۱۰۲۲‌خورشیدی) تنظیم شد. اما او دو سال بعد و در سفری به اصفهان که پیش‌تر به آن اشاره کردیم، وقف‌نامه دیگری تنظیم و به مُهر شاه‌عباس دوم صفوی ممهور کرد.

طبق آنچه ابوالفضل حسن‌آبادی نوشته، وقف‌نامه اول از بین رفته است و وقف‌نامه دوم باقی مانده و امروزه مورد استناد و استفاده است. در متن این وقف‌نامه، میرزا‌محسن‌رضوی محل هزینه موقوفه را چنین توضیح می‌دهد: «وقف مؤیّد و حبس مخلّد نموده‌ام و بر اولاد ذکور و اولاد ذکور اولاد ذکور خود و هکذا ما تعاقبوا و تناسلوا نسلا بعد نسل.»

برخی از املاک موقوفه میرزامحسن‌رضوی بر اولادش از این قرار هستند: مزرعه‌های سلیمانی، خامجانی، فریمانی و نوروزآباد از بلوک جام، مزرعه‌های نوچاه و چهارباغ در بلوک تبادکان، مزرعه‌های محسن‌آباد و قهقهه در بلوک توس، باغ محله دستجرد و مجرای آب و اراضی متعلقه در خارج شهر مشهد، باغات گودسلوک از توابع مشهد، قریه فارمد، مزرعه گرمه، مزرعه فاز (یک زوج) و .... گستره موقوفات میرزامحسن بر اولادش، بسیار وسیع است و باید آنها را از مجموعه موقوفات میرزا‌ابراهیم‌رضوی که پس از وی، موقوفه سادات‌رضوی را توسعه داد، بیشتر بدانیم؛ با‌این‌حال، این مهم چندان مطرح نیست.

ابوالفضل‌حسن‌آبادی در تحقیق جامع خود دلیل این مسئله را چنین تحلیل می‌کند: «هر چند این موقوفه از حیث تعداد موارد وقف نسبت به وقف‌نامه میرزا‌ابراهیم‌رضوی کوچک‌تر نیست، اما به‌علت تولیت تشریکی و بهره‌برداری اولاد ذکور به‌صورت انفرادی از موقوفات، اختلافات آنها افزایش می‌یافته و باعث شده تا امروز بسیاری از موارد وقفی در اختیار نبوده و از دست خانواده‌ها بیرون آمده باشد.»

متن کامل وقف‌نامه میرزامحسن‌رضوی در کتاب «بیست وقف‌نامه از خراسان»، اثر رضا انزابی‌نژاد و همکارانش، آمده است که علاقه‌مندان می‌توانند برای مطالعه بیشتر به این کتاب مراجعه کنند.

 

* این گزارش چهارشنبه ۳ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۴۱۵ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44