بدون شک وقتی درخت میکاشته هرگز تعدادشان را نشمرده تا اگر روزی خبرنگاری سرراهش را گرفت و پرسید تا حالا چند درخت کاشتهای، بگوید: خیلی زیاد است، یکیدوتا که نبوده تا حسابش دستم باشد.
اما یک چیز را از درختها خیلی خوب یاد گرفته، اصلا یاد نه، به ارث برده و آن سبزبودن همیشگی است، اینکه مثل گلها و درختها بیدریغ باشد و همه چیز را زیبا معنا کند و یاد بگیرد به همه چیز حتی گلها احترام بگذارد.
محمدعلی سلطانی ساکن محله آزادشهر مشهد یکی از قدیمیترین باغبانهای پارک ملت است. اصالتا اهل قائنات است به سال ۱۳۴۳. پیشهاش مثل پدر کشاورزی و باغداری بوده، اما دست روزگار او را چهار سال بعد از شروع جنگ به مشهد میکشاند.
«برادری داشتم که همراه زن و فرزندانش در مشهد زندگی میکرد. سال ۱۳۶۴ شهید شد. طاقت نداشتم که ببینم بازماندههای برادرم در مشهد غریب زندگی کنند. برای همین شد که راهی شدم و از همان ابتدا هم در سازمان پارکها و فضای سبز بهعنوان باغبان استخدام شدم.»
۱۲ سال در سازمان پارکها بود تا اینکه به پارک ملت میآید و تا همین حالا که بهعنوان مسئول هرس مشغول کار است. ۱۷ سال از سابقه کاری ۲۹ سالهاش را در این بوستان گذرانده است و سال دیگر بازنشسته میشود. چند و، چون این سالها را که بخواهید بشنوید؛ «باغبانی را بهصورت تجربی آموختم.
هرچند بهواسطه شغل پدرم چندان با آن ناآشنا نبودم، اما به دلیل علاقه زیادم به درختها خیلی زود بلد این کار شدم.
یادم هست سالهای ابتدایی، در کنار کار باغبانی دست به تعمیر موتورهای چمنزنی و ارهبرقی هم میزدم تا در صورت خرابی دستگاهها به تعمیرکار نیازنداشته باشیم و این کار بسیاری از باغبانهای این مجموعه است.»
از یک روز کاری این باغبان که میپرسیم، ۷ صبح را ساعت شروع کار میداند؛ «اینکه هر روز چه کاری را انجام دهیم بستگی به این دارد که توی کدام فصل سال باشی.
پارک ملت حدود ۲۰ هزار درخت دارد که شامل ۸۰ گونه مختلف است
تابستانها بیشتر وقتمان به سمپاشی درختها میگذرد. پاییز هم صرف هرس میشود.» در کنار اینها، رنگ کردن نیمکتها هم یکی دیگر از کارهای این پدران سبز است.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید پارک ملت حدود ۲۰ هزار درخت دارد که شامل ۸۰ گونه مختلف است؛ «بیش از ۱۵ نوع درخت میوه شامل شاهتوت، گوجه سبز، سیب، سنجد، گردو، زردآلو، توت و... داریم و دیگر درختهای بیثمر مثل چنار، افرا، اِشم یا سپیدار، ارغوان، انواع کاجها، سرو، صنوبر، اقاقیا و دیگر گونههاست.»
از این باغبان قدیمی شنیدیم که «بیشتر درختهای قدیمی پارک قطع شدهاند و درختهای تازه جایگزین آنها شده است. به طوری که قدمت درختهای قدیمی پارک بیشتر از ۴۰ سال نیست.»
علاوه بر اینها به گفته محمدعلی سلطانی یک گلخانه بسیار زیبا هم در وسط پارک قرار داشته که حالا نیست. این را با حسرت غریبی تعریف میکند «بچههایم میگفتند خوش به حالت که نزدیک گلخانهای. گلخانه ۱۳ متر عرض و صدمتر طول داشت و گونههای گیاهی مختلفی مثل انواع گلهای آپارتمانی را در آن پرورش میدادم، اما سال گذشته خرابش کردند.
گفتند، برای پارک هزینه زیادی دارد، اما به نظر من اشتباه کردند. چون آن گلخانه، یکی از جاذبههای پارک محسوب میشد و مشتریان پروپاقرصی داشت. مثلا یادم هست یکی از کرمان آمده بود که میگفت تنها برای زیارت و دیدن گلخانه پارک به مشهد آمده است.»
خودش از میان درختها رز و گل محمدی را بهخاطر عطرش بیشتر میپسندد، اما درخت برایش مفهوم دیگری دارد. مثل همه مردمی که اهل دلند، با آنها حرف میزند و مثل بچه تروخشکشان میکند.
توی خانه آپارتمانیاش هم گلهای زیادی دارد و همسرش که بعد از سالها زندگی کنار او بلد گلها و گیاهان شده، وظیفه نگهداری از آنها را به عهده دارد؛«زنم هم مثل خودم به گلها علاقه زیادی دارد و حالا که بچههایمان را عروس و داماد کردهایم و تنها مانده، خودش را با همان چند گلدان سرگرم میکند.»
از آنجا که مشهدی نیست، از قدیم پارک اطلاع چندانی ندارد، تنها خاطرش هست که خیابانهای سمت آزادشهر جنگل بود و تونل سبز ملکآباد هم احتیاجی به تعریف ندارد که آقامحمدعلی سلطانی خودش یکی از راهسازان آن دوره بوده؛ «یادش بهخیر، ساعت ۷ صبح تا ۸ شب سرکار بودیم.
میرفتیم خانه شامی میخوردیم و ۱۲ شب دوباره برمی گشتیم. قطع درختهای ملک آباد بی خطر نبود و وظیفه ما نگهبانی بود. مثلا خوب یادم هست در آن دوره چند درخت روی ماشینها افتاد و حادثهآفرین شد.»
همه خوشیها و ناخوشیهای این باغبان کنار سبزی همین درختها گذشته، درختهایی که مثل بچههایش دوستشان دارد و برای حرف آخر دغدغه هایش را اینطور کلمه می کند« باید به گلها و درختها احترام بگذاریم.
آنها نبض سبز حیاتند، اما متاسفانه خیلیها رعایت نمیکنند، در ایام نوروز بهویژه سیزده بهدر شاهد حادثههای زیادی هستیم، مثلا چند تا از کاجهای قدیمی سال گذشته به خاطر روشن کردن پیکنیک آتش گرفتند و سوختند.
یا فصل تابستان عدهای با هرچه دستشان میرسد میاُفتند به جان درختها تا مثلا با این روش میوهها را بتکانند اما شاخهها را میشکنند. هیچ نمیخواهم، تنها دوست دارم مردم کمی فقط کمی، حرمت درختها را نگهدارند. همین.»
* این گزارش پنج شنبه، ۱۵ اسفند ۹۲ در شماره ۹۱ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.