
گرچه خیلیها فقط با نگاه تفریح و گذران وقت به سراغ دوچرخهسواری میروند، از دید سیدعلی اسحاقی دوچرخهسوار محله هنرور که این روزها سرباز وظیفه هم هست دوچرخه فقط یک وسیله برای گذران اوقات فراغت یا تفریح و شادابی نیست. او به طور جدی و البته با پشتکاری بینظیر گرایش «بایسیکل توریست» این رشته ورزشی را انتخاب کرده است. دو سالی هم میشود که با رکاب زدن در برخی شهرهای ایران این موضوع را به اثبات رسانده است.
در خانوادهای پرجمعیت به دنیا آمدهام. هشت خواهر و برادر دارم و پدر و مادرم از فعالیت من در این رشته ورزشی رضایت چندانی نداشتند، اما، چون علاقه وافری به این رشته داشتم همه پذیرفتند وارد این رشته شوم، از آن به بعد در بسیاری از موارد حامی و پشتیبانم شدند.
اسحاقی این سخنان را به زبان میآورد و ادامه میدهد: هیجان و نشاط ورزش دوچرخه سواری مرا به این رشته ورزشی علاقهمند کرد.او میگوید: حدود دو سال است که بهطور جدی این رشته ورزشی را دنبال کردهام، زیرا معتقدم علاوه بر سلامت جسم، سیر و سیاحت را که همان توریسم و گردشگری تعریف میشود نیز به همراه دارد. این ورزشکار منطقه ما تاکید دارد که در حال حاضر برای رفتوآمدهای روزانهام از دوچرخه بهعنوان وسیله نقلیه استفاده میکنم. حتی در بسیاری از مهمانیها که خانواده با خودرو میروند من با دوچرخهام میروم.
اسحاقی میگوید: در این دو سال سه سفر داخل کشور با دوچرخه داشتهام که سفر اولم به کویر لوت و حدود ۹۰۰ کیلومتر بود. در نوروز سال ۹۱ به مدت ۱۳ روز به همراه اعضای گروه، سفر کویر لوت را از کرمان تا نهبندان در خراسان جنوبی در برنامه قرار دادیم که در آن سفر از شهرهایی مانند فردوسسرایان و حاجیآباد عبور کردیم.
از او در مورد تنظیم دوچرخه و روبهراه کردن این وسیله در سفر میپرسم که چنین میگوید: معمولا در سفر خودمان تعمیرکار، آشپز و... هستیم یعنی نوع ورزشمان ایجاب میکند که به همه چیز حتی در سطح اولیه مسلط باشیم. سرویسکردن دوچرخهها را خودمان انجام میدهیم مگر آنکه مشکل خاصی مانند ترکیدن تایر پیش بیاید که در این صورت باید دوچرخه را پیش تعمیرکار ببریم. او به این موضوع هم تاکید دارد که در همه مسافرتها معمولا روزانه به طور میانگین حدود ۱۲۰ کیلومتر رکاب میزده است.
وی با بیان اینکه سفر دومش همراه با همگروهانش در نوروز امسال رکاب زده شد، ادامه میدهد: در آن سفر حدود ۷۰۰ کیلومتر رکاب زدم، اما بهیادماندنیترین و شاید بهترین سفرم با دوچرخه مربوط به اواخر دی همین امسال بود که دو هفته طول کشید.
این سفر از جنوب شرقیترین نقطه ایران یعنی از خلیج گواتر آغاز شد و پس از پشت سر گذاشتن مسافتی حدود هزار کیلومتر به بندرعباس ختم شد. در این سفر به همراه دوچرخه سواران همتیمیام یعنی سیدهادی ذبیحی، مسعود شریعتیفر و ولیا... دانشمند سفری عبرتآموز و تفریحی داشتیم.
اسحاقی این را هم اشاره دارد که خوشبختانه فرهنگ عمومی مردم ایران در رویارویی با دوچرخهسواران بسیار شایسته و نیکو است و در اینباره ادامه میدهد: در بسیاری از این سفرهای ورزشی برخورد مردم و بهویژه ساکنان شهرها با گروههای دوچرخهسوار بسیار نیکو بود تا آنجا که مردم هر شهر از ما دعوت میکردند در جمع خانوادهشان حضور یابیم و این موضوع مهماننوازی مردم ایران را نشان میدهد. در این سفر از شهرهای تاریخی زیادی که مردمی مهماننواز دارد مانند چابهار، بندر جاسک و میناب عبور کردیم.
جوان ورزشکار هممحلهای ما اعتقاد دارد اگرچه دوچرخهسواری فوت و فن خاص خود را دارد و برای هرکس به تعریف خودش اجرا میشود، اما باید برای رسیدن به اهداف در این حوزه برای خود الگو تعریف کرد. میافزاید: استاد عباس رزاقی رکوددار ایرانی این رشته در دنیا الگوی من است و دوست دارم روزی بتوانم این رکورد را بشکنم.
اسحاقی که همراه با روزهای جوانیاش ورزش دوچرخهسواری را هم تجربه میکند، میگوید: این ورزش فقط ورزش نیست و علاوه بر تفریح و نشاط و شادی، درسهای بزرگی به ورزشکار میدهد، علاوه بر این موضوع گردشگری و سیر و سیاحت و البته توجه به نعمتهای پروردگار نیز در این ورزش بسیار تاثیرگذار است. در جریان این سفرها که از استانهای کرمان، خراسان جنوبی، هرمزگان، سیستان و بلوچستان و... بوده دیدن بسیاری از آثار تاریخی و جاذبههای طبیعی مانند بزرگترین گِلافشان ایران تاثیر بسزایی در روح و فکر و ذهنم برجای گذاشتهاست.
اين ورزش فقط ورزش نيست؛ علاوه بر تفريح و نشاط و شادي، درسهاي بزرگي به ورزشکار ميدهد
سفرهای طولانیمدت برای ورزشکاران این رشته گاهی دردسرساز میشود بدین معنا که باعث میشود فرد ورزشکار برای مدت زیادی از کار و فعالیت دور باشد، به همین دلیل اسحاقی میگوید: بهتر است برای سفرهای طولانیمدت پشتیبانهای مالی تعریف شود. چندبار هم دنبال این موضوع را گرفتیم، اما متاسفانه به نتیجه نرسیدیم.
او میگوید: در سفر اخیر به مقصد بندرعباس خوارکی، پوشاک و ابزارآلات تعمیر دوچرخه را به همراه داشتیم که حدود ۲۳۵ هزار تومان برای هر نفر هزینه داشت، اما سفرهای طولانیمدت به وسایل بیشتری نیازدارد. علاوه بر ابزار و وسایل بحث اسکان نیز وجود دارد که نیازمند همراهی مدیران و متولیان این حوزه است. شاخههای دیگر این رشته شامل مسابقه، کوهستان، تریال یا نمایشی نیاز به هزینه زیادی ندارد، اما بایسیکل توریست برای رشد و توسعه حتما نیاز به حمایت اسپانسر یا همان پشتیبانهای مالی دارد.
او به خاطره دیگری در سفر کرمان اشاره دارد. میگوید: یادم میآید در سفر کرمان، چون در کویر رکاب میزدیم ناگهان گرفتار طوفان شن شدیم. این طوفان یکباره یکی از همگروهیهایم را از مسیر به سمت پرتگاه منحرف کرد. خوشبختانه با میله علائم راهنمایی و رانندگی در کنار جاده برخورد کرد و اگرچه میله کاملا خم شد، اما از پرت شدن او به داخل پرتگاه جلوگیری کرد.
وقتی موضوع خطرات و تهدیدهای سفر به میان میآید از بیمه سفر یا بیمه دوچرخهسواران میپرسم. در اینباره توضیح میدهد: در حال حاضر بیمه نیستم، اما بیمه ویژه دوچرخهسواران وجود دارد که از هیئت دوچرخهسواری باید آن را پیگیری کرد. در حال حاضر سرباز هستم و روند کارهای اداری آن هم طولانی است. بنابراین فعلا بیمه نیستم.
وی با بیان اینکه سفر دومش همراه با همگروهانش در نوروز امسال رکاب زده شد، ادامه میدهد: در آن سفر حدود ۷۰۰ کیلومتر رکاب زدم، اما بهیادماندنیترین و شاید بهترین سفرم با دوچرخه مربوط به اواخر دی همین امسال بود که دو هفته طول کشید.این سفر از جنوب شرقیترین نقطه ایران یعنی از خلیج گواتر آغاز شد و پس از پشت سر گذاشتن مسافتی حدود هزار کیلومتر به بندرعباس ختم شد.
در این سفر به همراه دوچرخهسواران همتیمیام یعنی سیدهادی ذبیحی، مسعود شریعتیفر و ولیا... دانشمند سفری عبرتآموز و تفریحی داشتیم.اسحاقی این را هم اشاره دارد که خوشبختانه فرهنگ عمومی مردم ایران در رویارویی با دوچرخهسواران بسیار شایسته و نیکو است و در اینباره ادامه میدهد: در بسیاری از این سفرهای ورزشی برخورد مردم و بهویژه ساکنان شهرها با گروههای دوچرخهسوار بسیار نیکو بود تا آنجا که مردم هر شهر از ما دعوت میکردند در جمع خانوادهشان حضور یابیم و این موضوع مهماننوازی مردم ایران را نشان میدهد. در این سفر از شهرهای تاریخی زیادی که مردمی مهماننواز دارد مانند چابهار، بندر جاسک و میناب عبور کردیم.
اسحاقی ادامه میدهد: در سفرهای ورزشی و گردشگری خاطرات خوب و بد زیادی در خاطر دارم، اما بهترین خاطره مربوط به سفر اخیرم است؛ در مسیر تعیین شده به ورزشکاری به نام امیر دودکانلو میلان از روستای اوز استان فارس برخورد کردیم که تا آنلحظه حدود ۶۰۰ کیلومتر رکاب زده بود. او که میخواست کل ایران را دوچرخهسواری کند از آنجا تا مقصد ما را همراهی کرد، اما بدترین خاطرهام به زمانی برمیگردد که در یکی از مسافرخانههای استان سیستان و بلوچستان بسیاری از وسایلمان که اولیه و ضروری بود سرقت شد.
دوچرخهسوار هممنطقهای ما از آرزوهای ورزشیاش میگوید؛ اینکه دوست دارد از حرم امام رضا (ع) تا حرم حضرت زینب (س) را رکاب بزند. در اینباره میگوید: اگرچه آرزوهای زیادی در سر دارم که همه به دوچرخهسواری منتهی میشود، اما دوست دارم روی فرا رسد که مشکلات سوریه برطرف شود و بتوانم از مشهد و حرم رضوی تا دمشق و حرمحضرت زینب (س) رکاب بزنم.
گزا* این گزارش شنبه ۱۰ اسفنـد ۹۲ در شمـاره ۹۵ شهرآرا محله منطقه ۲ چاپ شده است.