«حمیدرضا خرمدل ماریوان»، «فاطمه مثمریزاده»، «مسعود مهدیزاده»، «شیرین ناصرنیا» و «حسن امامی» از اهالی «طب» منطقه ثامن هستند که خیرخواهانه مرهم خراشهایی شدند که بر تن زائران پیاده نشسته.
دکتر ابوالفضل بهنیافر ۲۵سالی میشود که روی مسائل «آمایش زمین» و «آمایش شهری» کار میکند؛ یعنی بیشتر وقت و مطالعاتش را برای بررسی مسائل مربوط به شهرهایی صرف کرده است که روی «زمینهای مخاطرهآور» گسترش یافتهاند.
وحید رخشانی ۲۷ سالی میشود که در مشهد زندگی میکند و شغلهای مختلفی را تجربه کرده است اما سه سال پیش تصمیم میگیرد تولید هنر اصیل سیستانی را در مشهد ادامه دهد.
فاطمه سلطانفریمانیسپهر میگوید: قدیم رسم بود دخترها وقتی که مدرک کلاس ششم خود را میگرفتند، دو سال دوره فراگیری خیاطی میگذراندند و بعد هم ازدواج میکردند، اما من خلاف این قانون عمل کردم.
به دستهای خودشان تکیه کردهاند؛ به دستهای ظریف و زنانهای که در کنار کارِ خانه، سوزن برداشتهاند و زخمهای زندگی را کوک میزنند تا پشت خانوادهشان را در تندباد ناملایماتِ روزگار خالی نکنند.
زهرا عرفانیپور (فعله) تعریف میکند: همسرش پس از شهادت مهدی، متوجه شد باردار است و برادرم هرگز نفهمید که پدر شده است. مهدی بهشدت منتظر روزی بود که پدر شود، اما هرگز فرصت تجربه این حس را پیدا نکرد.
جواد جاهدی میگوید: ما در کارگاه خود فقط انگشتر حرز جواد مردانه در اندازههای کوچک، متوسط و بزرگ تولید میکنیم که دعای آن را هم از بازار به قیمت ۱۰ تا ۲۰ تومان میخریم.