کلهپزها که تعدادشان به ۲۰ نفر میرسید، از ظهر شروع میکردند به پاککردن کلهپاچهها و ۲۰ دیگ بارمیگذاشتند. کلهها تا ۴ صبح فردا میپخت و بین ۲ تا ۳ هزار نفری که پشت در میایستادند، تقسیم میشد.
با وجود اینکه کله پاچه در برخی ردهبندیهای اینترنتی، رتبه چهارمین غذای چندشآور دنیا را به خود اختصاص داده است، میان مردم منطقه ثامن بازار خوبی دارد.
حاجاکبر شیرغازی 86ساله که حالا باید او را پرسنوسالترین کلهپز مشهد با 71سال سابقه کار دانست، یکی از همان آدمهای بامرام مشهدی است. کسی که وقتی میپرسیدند در محدوده چهارراه خواجهربیع کدام کلهپزی خوب است، همه بهاتفاق جواب میدادند حاجاکبر. بعد از عمل جراحی 3سال پیش، حافظه حاجی تحلیل رفته است. او دیگر آن پیرمرد همیشه شوخ و شنگی نیست که پاچالش را به هیچکس نمیداد. حالا پسرش جواد که از کودکی همراه پدر در کلهپزی کار کرده است، پشت پاچال میایستد و امور را مدیریت میکند. حاجاکبر اما باز هم با پشت خمیده هرروز خودش را به طباخی اش میرساند و کمک میکند.
راسته خیابان دریادل، 58 سال است که معروفترین کلهپزی مشهد را در دل خود جا داده است؛ کلهپزی «اصغر کله»، جایی که «حاج اصغر طباخی کبابی» هنوز هم با 73 سال سن پشت کلههای به صف شده داخل سینی مینشیند تا برای عشق کلهها، کله بکشد.
کسی که 58 سال دغدغهاش برای کار شبانهروزی رضایت مردم بوده و به قول خودش برکت زندگیاش از دعای مردمی است که در مغازهاش کله گوسفند میخورند. کلهپزی که معتقد به برکت فراوان خدا در روزی حلال است و میگوید: اگر این شعر را سرلوحه خودت قرار دادی دیگر دغدغه نداشته باش؛ چرا که آن بالایی برایت همه چیز را درست میکند «طمع را نباید چندان کنی که صاحب کرم را پشیمان کنی».
برعکس برخی که تحمل بوی خاص کله پاچه را هم ندارند، عدهای هستند که رابطهشان با کلهپزی، رابطه شیرین است با فرهاد، همان قدر دراماتیک و عاشقانه. شب را به امید کله پاچه سر بر بالین میگذارند، صبحها سپیده نزده ماشین را آتش میکنند، به سمت طباخی میتازند تا گوشه دنج بهشت موعودشان بنشینند، چشم و زبان و گوشت کله پاچه را بزنند بر بدن و بعد تمام روز، بشاش و پرانرژی باشند. این عشق و علاقه به کله پاچه را وقتی عمیقا درک کردم که صبح زود گذرم به کله پزی قدیمی محله کارمندان اول افتاد. مدیر این طباخی علی دلخوش است. کلهپز قدیمی شهر که وردست پدرش کلهپزی را یاد گرفته است.