آرامگاه فردوسی

تابلو فرش «سلسله ذهب»؛ حدیث رج به رج عشق «ذریه»
علی ذریه حبیب تبریزی با ۷۰ سال سابقه در خلق آثار نفیس تابلوفرش در تازه‌ترین اثرش تابلویی چشم‌نواز بافته است. این تابلوفرش عزیمت امام رضا(ع) به خراسان و توقف ایشان در نیشابور را روایت می‌کند.
رزم رستم و سهراب از زبان کیانای 12 ساله
کیانا طاهری از کودکی صدای رسایی داشته است. معاون پرورشی دبستان ناظرزاده این ویژگی او را کشف می‌کند و از کیانا می‌خواهد در مسابقات نقالی‌ جشنواره شاهنامه جابربن‌حیان شرکت کند. دو سال پیاپی در کلاس پنجم و ششم ابتدایی مقام نخست نقالی را در این جشنواره به دست می‌آورد بدون اینکه آموزشی دیده باشد. این موضوع علاقه او را به این حوزه بیشتر می‌کند. کیانا که تبحر خاصی در نقالی دارد، ابتدای صحبت با ما، اشعار فردوسی را باصلابت می‌خواند.
فردوسی و حافظ در کلاس درس معلم محله بهارستان
الهه همایون‌مهر یک معلم نگران است و به جای نشستن به مبارزه برخاسته است و سعی دارد تا می‌تواند سهم خودش را به این ادبیات ریشه‌دار ادا کند. او کلیات سعدی و دیوان حافظ و مثنوی مولوی را به میان کلاسش آورده و فردوسی خوانی را باب کرده است. هم نقالی می‌کند و هم آن را به شاگردانش می‌آموزد. معراج شهری، دانش‌آموز با استعداد این معلم جوان است که حالا نقالی‌اش در استان برو و بیایی دارد.
 آب «چشمه‌سبز» بر مزار فردوسی
مبدا حرکت، دریاچه «چشمه‌سبز» در گلمکان است. دریاچه‌ای که در رشته‌کوه‌های بینالود قرار دارد و محلی‌ها به آن «چشمه‌سوز» هم می‌گویند. 14سالی می‌شود که ورزشکارانی از سراسر کشور در روز بزرگداشت فردوسی در این مکان گرد هم می‌آیند، آن‌ها مقداری از آب چشمه را که مظهر تقدس و پاکی است برمی‌دارند و تا آرامگاه فردوسی می‌دوند و مقبره حکیم سخن را با این آب زلال شست‌وشو می‌دهند. در نقطه آغاز این برنامه که با نقالی و شاهنامه‌خوانی آغاز می‌شود، ورزشکارانی از همه اقوام حضور یافته‌اند، از کرد، کرمانج و گیلکی تا آذری، لر، بلوچ و خراسانی آمده‌اند تا ارادت خود را به بزرگ‌ترین حماسه‌سرای دوران ابراز کنند.
فردوسی مرا شاعر کرد
نبرد رستم و سهراب تأثیر عجیبی بر محمدمهدی ناصری گذاشت به طوری که در آغاز هر سال تحصیلی، کتاب فارسی خود را برای پیدا کردن شعرهای حکیم سخن ورق می‌زد. بعدها نیز علاقه به فردوسی باعث شد او دل‌داده ادبیات بشود و به سرودن شعر روی بیاورد، اشعاری که تعدادی از آن‌ها را در قالب کتاب‌های «یک غزل میهمان من باش» و «و عشق فرصتی میان ماندن و نماندن است» منتشر کرده است و پنج کتاب آماده چاپ دارد.
 مرگ تدریجی کشف‌رود اساطیری
گرچه در خیلی از روایت‌ها کشف‌رود منبع حیات و همچنین تفرجگاه مردم بوده است و خیلی‌ها در آنجا به شکار مشغول بوده‌اند، اما اهمیت کشف‌رود بر وزن «نمک‌سود» به دلیل برخی اشعار حماسی فردوسی است که در آن، از این رود اسطوره‌ای نام برده‌شده است. هنوز هم برخی از مردم به استناد برخی از منابع، علت نام‌گذاری کشف (لاک‌پشت) را لاک‌پشت‌هایی می‌دانند که در این رودخانه و حوالی آن می‌زیسته‌اند. متولیان سامان‌دهی «کشف‌رود» اگر به این موضوع بیشتر توجه کنند که بلندای عمر این رود به روایت‌های اساطیری شاهنامه پهلو می‌زند و مایه حیات شهرتوس بوده است و هست، لحظه‌ای از حیات دادن به آن غافل نمی‌شدند. هرچند وعده‌وعید‌ها دراین‌باره کم نبوده است.
داستان مجسمه‌های شاهنامه
مجسمه‌ شخصیت‌های شاهنامه از المان‌های زیبایی‌بخش محدوده منفصل توس است. البته چشم‌نوازی مجسمه‌های داستان‌های شاهنامه جایی قبل‌تر از جلوخان آرامگاه یعنی در ورودی بولوار شاهنامه آغاز می‌شود. در ابتدای این بولوار مجسمه زیبای «رستم و رخش» به هنرمندی فردین اسفندیاری نصب شده است و در میدان هفت‌خان هم می‌توان مجسمه زیبای نبرد «رستم و اژدها» را که ساخته مسعود صدرانی‌نیاست دید.