
کارآفرین محله رضاشهر برای رزمندگان لباس گرم میبافت
هنگامی که صحبت از اشتغالزایی و کارآفرینی میشود، بعضیها تصور میکنند کاری سخت است. اگر به اطراف خود دقیق شویم، میبینیم افراد بسیاری از هر رده سنی توانستهاند کارهایی انجام دهند که به قول قدیمیها شغلی نان و آبدار است و خیر دنیا و آخرت را به دنبال دارد. هستند کسانیکه تسهیلاتی برای همنوعان خود در نظر میگیرند تا آن هاهنری بیاموزند و با آن کسب درآمد کنند.
از همان دوران کودکی، عاشق هنر بود. عشقش به کارهای هنری تا حدی بود که همه چیز را به خوبی یاد میگرفت، بهطوریکه بیشتر از ۱۲ یا ۱۳سال بیشتر نداشت که به عنوان مربی قالیبافی مشغول فعالیت شد.
همه اینها وصف مادری است که ۵۶ بهار از زندگیاش را سپری کرده است. عذرا صلاحی در این سالها هیچ وقت نگذاشته رخوت و تنبلی در او راه یابد و او را از فراگیری و آموزش هنر دور کند.
تعداد مدارک هنریاش به اندازه انگشتان دستانش است
تلاش او به اندازهای بوده که اکنون از هنرهای بسیاری سررشته دارد و فردی است که از هر انگشتش هنرها میبارد. او به دنبال گرفتن مدرک برای هنرهایی که کسب کرده، نبوده است، تا اینکه تصمیم میگیرد هنرآموزی به هنرجویان را آغاز کند.
بنابراین تصمیم میگیرد مدرک هنرهایی که دارد را نیز کسب کند. قالیبافی درجه ۲، گلیم بافی درجه ۲، خیاطی رشتهگلارین، بچهگانهدوزی، سرمهدوزی، ابریشمدوزی، تکهدوزی، منجوق و پولکدوزی، عروسکدوزی و قلابدوزی از هنرهای او به حساب میآید و داشتن ۱۰مدرک گواه عشق و تلاشش به هنر و هنرآموزی بوده است.
مربیگری را از نوجوانی آغاز کرد
عذراخانم قالیبافی را در ۱۲سالگی فرا گرفت و به حدی در آن مهارت یافت که در ۱۳سالگی به مدت چند سال به آموزش فرشهای ۱۲متری در یکی از روستاهای بجستان پرداخت تا اینکه ازدواج کرد و آموزش فرشبافی را کنار گذاشت.
پس از آن به خاطر کار همسرش چند سالی در شهرهای مختلف ساکن شد و اکنون ۱۸سالی میشود که در مشهد و محله رضاشهر زندگی میکند. البته او در این سالها از یادگیری دیگر هنرها هم غافل نبوده و همیشه بزرگ کردن و تربیت فرزندان را بر هر کار دیگری مقدم دانسته است بهطوریکه همه آنان تحصیلکرده و موفق هستند. سه فرزند او پزشک و آخرین آنها هم در یکی از رشتههای مهندسی مشغول به تحصیل است.
در طبقه دوم مسجد کارهای هنری انجام میشود
صلاحی از ابتدای ورودش به محله رضاشهر برای ما میگوید: آن وقتها هنوز مسجد پیغمبر احداث نشده بود و در زمین مسجد فعلی، چادری بنا شد که بسیج خواهران در آن شکل گرفت.
چند سال بعد مسجد پیغمبر ساخته شد. خانم صلاحی که فرزندانش را از آب و گل بیرون آورده بود، تصمیم گرفت برای آموزش بانوان موسسهای دایرکند و به آموزش مهارتهای هنری که یاد داشت، بپردازد؛ بنابراین یک موسسه هنری در طبقه دوم مسجد تشکیل میشود.
مجتمع آموزشی الوان از سال۸۸ با ارائه برنامههای آموزشی در زمینه طراحی دوخت، صنایع دستی و صنایع فرش شروع به کار میکند. از آن پس این مسجد محفل بانوان علاقهمند به هنرهای مختلف میشود.
بانوان در این مرکز مدرک فنیوحرفهای میگیرند
سرمهدوزی، نازکدوزی، قالیبافی، منجوق و پولکدوزی، تابلو فرش، پتهدوزی و گلیمبافی از هنرهای اوست که به هنرجویان آموزش میدهد. علاوه بر شاگردانی که در دورههای تعطیلات تابستان برای گذران اوقات فراغت به این مرکز مراجعه میکنند، تاکنون ۳۷نفر در رشتههای مختلف در آن آموزش دیده و از این مرکز مدرک فنیوحرفهای دریافت کردهاند؛ بسیاری نیز توانستهاند در همان زمینهها مشغول به کار شوند.
سرمهدوزی، نازکدوزی، قالیبافی، منجوق و پولکدوزی، تابلو فرش، پتهدوزی و گلیمبافی از هنرهای صلاحی است
رزمندگان جنگ از هنرش بینصیب نبودند
بسیاری از رزمندگان دوره جنگ، سرمای زمستانهای جبهه را با لباسهایی که این مادر مهربان برای آنان میبافت تحمل میکردند. خانم صلاحی اوایل جنگ برای رزمندگان کلاه و شال گردن میبافت.
ناگهان دلش میگیرد، به یاد روزهای خوش جبهه میافتد، به یاد انسانهای مومن وارسته و باتقوا که دیگر امروز در میان ما نیستند تا از نور وجودشان بهرهمند شویم. میگوید: چه خوب است که برای شناساندن این عزیزان سفرکرده همت کنیم و نگذاریم یاد و فرهنگ نابشان کمرنگ یا خدای ناکرده به بوته فراموشی سپرده شود.
صلاحی ادامه میدهد:آنها سربازانی از جنس بهشت بودند و ایثارگران و دلاوران عرصه پیکار که از جذابیتهای دنیایی و جان شیرین خودشان گذشتند و به عنوان نیروهای داوطلب و با احساس مسئولیت، بصیرت و بینش عمیق و استوار، برای دفاع از هویت و فرهنگ با سرمایه ایمان، دفاع و مقاومت در هر سن وسال به دنیا یاد دادند درس آزادگی و غیرت و ایثار را که از عاشورا آموخته بودند و حسینگونه و قاسموار عاشقانه پا به میدان گذاشتند و حماسههای جاویدی آفریدند که در تاریخ بینظیر است، یادشان گرامی...
* این گزارش چهارشنبه، ۲۸ فروردین ۹۲ در شماره ۵۰ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.