منطقه ۶

منطقه ۶

رنگین‌کمان قومیت‌ها

حضور قومیت‌های بلوچ، کرد، ترک، فارس، عرب و... رنگین‌کمانی از قومیت‌های مختلف را در منطقه ۶ به وجود آورده است. مجتمع شهید بهشتی که محل سکونت خوزستانی‌های مشهد است در چند سال اخیر یکی از مناطق گردشگری مشهد شده است. سکونت بلوچ‌ها، سیستانی‌ها و افغانستانی‌ها در شهرک‌های شهید رجایی و باهنر ترکیب قومیتی این منطقه را کامل کرده است. بنای تاریخی مصلی در خیابان مصلی که روزگاری محل برگزاری نماز‌های جمعه مردم مشهد بوده و ثبت‌ملی نیز شده از ظرفیت‌های منطقه ۶ است که اکنون پاتوق و کارگاه هنرمندان صنایع‌دستی است. بخشی از خیابان سرخس (شهدای فاطمیون) که فعال‌ترین راسته مشاغل سنتی و قدیمی مشهد است، در منطقه ۶ قرار دارد. بزرگ‌ترین مشکلات منطقه۶، زمین‌های بلاتکلیف، نداشتن اگو، وجود افراد بدون هویت و شناسنامه و بیکاری جوانان است. شهرداری منطقه ۶ مشهد  سال ۱۳۷۰ شکل گرفته و در مساحت ۱۸۶۹ هکتاری آن ۲۳۲ هزار نفر زندگی می‌کنند.

همسایگی با کتابخانه قزوینی «یگانه» را شاعر کرد
درست از کلاس هشتم ابتدایی سرودن شعر را شروع می‌کند. می‌گوید که فقط قالب مثنوی را دوست دارد و مضامین اشعارش هم بیشتر اخلاقی و تعلیمی هستند. چند بیتی را می‌خواند. آن‌قدر استخوان‌دار و قوی هستند که به‌سختی می‌توان باور کرد یک دختر هفده ساله آن‌ها را سروده باشد. گپ و گفتی با یگانه رضایی در کتابخانه آیت‌الله قزوینی در محله محمدآباد داشتیم. شاعر جوان همین محله که از کودکی عضو کتابخانه بوده است. او یکی از دلایل علاقه‌اش به کتاب، مطالعه و نوشتن را هم همین کتابخانه می‌داند. البته خانواده و مطالعه مستمر پدر و مادرش هم در ایجاد این علاقه نقش بسزایی داشتند.
هنر ما دیده‌نشدن است!
نقاش‌ها معمولا امضای خودشان را پای کار می‌زنند، مرمت‌کارها قسمتی را که مرمت کرده‌اند با رنگ و اشکال مختلف از بنای اصلی متمایز می‌کنند. خلاصه هر هنرمندی ردی از خودش را در اثرش به جا می‌گذارد، اما او می‌گوید: «هنر ما در دیده‌نشدن است، در فراموش شدن. جوری که انگار از ابتدا نه قالی آسیب دیده است و نه رفوگری آن را رفو کرده است.» او که می‌گویم منظورم «مجتبی راشدی» است. رفوگر خیابان چمن متولد1352 است و از 10 سالگی وارد این شغل شده است و الان با تجربه، قدیمی و کارکشته این کار محسوب می‌شود. هنرمندی که هم نقاشی می‌کشد و هم معرق‌کاری می‌کند اما رفوگری را هنر و پیشه اصلی خود می‌داند. پیشه پدری که با جان و دل آن را ادامه داده است. او که علاوه‌بر تسلطش در رفوگری، 2دستگاه هم در همین زمینه ساخته است، گپ و گفتی داشتیم تا از چم و خم این هنر مغفول مانده و کمتر شناخته شده سر در بیاوریم.
عزتمندی «عزتمند» با شکستن 1000سنگ
مشت‌های گره‌کرده‌اش را یکی‌یکی روی سنگ‌ها فرود می‌آورد و آن‌ها را تکه‌تکه می‌کند. زمان چندانی نمی‌گذرد که با هر مشتی که فرود می‌آورد، خون هم روی سنگ‌ها فواره می‌زند، اما او از حرکت نمی‌ایستد و تا آخرین سنگ ادامه می‌دهد. سنگ هزارم که شکسته می‌شود، سالن فرهنگ‌سرای غدیر می‌رود روی هوا. دخترها با چشمانی خیس از اشک شوق، چشم از استادشان برنمی‌دارند و او را تشویق می‌کنند.فاطمه عزتمند، نماینده سبک کیوکوشین‌ساکاماتو خراسان‌رضوی و مربی رزمی‌کار دختران محله پورسینا، چهارشنبه ٢٨مهرماه 1400 در سالن ورزشی فرهنگ‌سرای غدیر موفق به شکستن رکورد جهانی در رشته تمشیواری (هنر شکستن اجسام) شد.
یادی از غسالخانه قدیم مشهد که حالا در کوچه موعود است
کوچه موعود یا همان حر12 از همان قدیم یکی از کوچه‌های شلوغ و پرسروصدای خیابان حر بوده است. قالی‌بافی، بقالی و بسیاری از مشاغل دیگر اینجا پیدا می‌شوند. حالا هم این کوچه پر از مغازه‌های مختلف و رنگارنگ است. به گفته قدیمی‌ها، خیلی سال پیش اینجا به کوچه غسالخانه معروف بود. زیرا غسالخانه‌ای قدیمی در ابتدای کوچه بود که حالا تخریب شده است. غسال محله هم اصغر مرده‌شور بود. بعدتر به کوچه گاری‌ها معروف شد. میوه‌فروش‌ها گاری‌های پر از میوه‌شان را می‌آوردند اینجا و میوه می‌فروختند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نام این کوچه به موعود تغییرکرد.
در رؤیای مربیگری
امیررضا یکی از صدها رزمی‌کار خردسال و بااستعداد منطقه6 است. 10سال بیشتر ندارد، اما کلی مدال رنگارنگ در رشته کاراته به دست آورده است؛ 2مدال کشوری و چندین مدال استانی. مادر امیررضا یکی از مربی‌های سرشناس این منطقه و استان خراسان‌رضوی است که سبب شده پسرش به این رشته ورزشی علاقه‌مند شود.
یادگار «سازگار»
مسجد پنج‌تن آل‌عبا علاوه بر کارکرد مذهبی، از پس نقش فرهنگی‌واجتماعی‌اش نیز خوب برآمده است؛ به‌گونه‌ای که حالا به پایگاه مردمی محله تبدیل شده و نماز و عبادت، فقط بخشی از برنامه آن است. هدف ساکنان و معتمدان محله هم همین است؛ اینکه مسجد فقط مکانی برای عبادت نباشد، بلکه برنامه‌های گوناگونی در آن برگزار شود تا افراد از هر سن و سلیقه‌ای جذب این فضا شوند، در محیطی خودمانی و سالم و صمیمی بمانند و رشد کنند و ببالند. البته نوجوان‌ها و جوان‌ها بخش مهم این ماجرا هستند.
رنج پیدا و گنج پنهان کشاورز
جایی در انتهای پورسینا هست که شهر تمام می‌شود. منطقه‌ای بدون مرز با زمین‌های یکدست سرسبز. پر از بوی نعنا که هوش از سر آدم می‌برد. کنار هر زمین کپر‌هایی به چشم می‌خورد که شبیه لانه پرندگان است، سست و موقت، پر از شاخ و برگ اضافه. شاخ و برگ لانه کوچک آقای رسولی تشکیل شده است از تکه‌پاره در‌های چوبی سفید. در واقع سقف آن انبوهی از در‌های سفید تکه تکه شده است که بدون هیچ نظمی کنار هم قرار گرفته‌اند.