مرحوم عبدالهادی قلمبُر که اسفند سال گذشته از میان ما رفت، نخستین مدیر امور اداری و مالی راهآهن مشهد بود؛ او که سرد و گرم ۱۰۳ سال زندگی را پشت سر گذاشت، تاریخ شفاهی راهآهن مشهد بود.
مسافرت با قطار لذتبخش است و اگر از هر کسی بخواهی که فهرستی از بهترین سفرهایی را که تا به حال رفته آماده کند بهاحتمال زیاد مسافرتهایی که با قطار رفته جزء همان چند تای اول خواهد بود.
دیدن قطار آنهم درحال گذر از تونل شستوشو، تجربه تازهای است. شاید شبیه وقتی که نخستینبار آب در کارواش به تن خودرو خورد، ولی اینجا از کف و پودر خبری نیست.
با صدای مأمور قطار بیدار شدیم. لو رفته بودیم. در ایستگاه شاهرود، ما را تحویل کلانتری دادند. پلیس خوشاخلاقی بود و برایمان توضیح داد که ممکن بود توسط منافقین دزدیده شویم.
ساختمان ایستگاه راهآهن مشهد سال ۱۳۴۵ بهعنوان یکی از بیست شاهکار معماری بعد از جنگ جهانی دوم در آسیا و زیباترین و مجهزترین ایستگاه راهآهن ایران افتتاح شد.
داستان سه دوست لوکوموتیو ران قطار که وقتی به اقتضای کارشان سفر میروند، کوله کوهنوردی جزو ضروریات فراموشنشدنی مسافرتشان است.
کار ساخت راه آهن سراسری هنوز تمام نشده بوده که دستور می رسد نخستین خطی که باید احداث شود، گرمسار-مشهد است. 24 اسفند 1316 کار زیرسازی و ریل گذاری این خط با تشریفات رسمی آغاز می شود. هم زمان با رسیدن ریل ها به شاهرود و تکمیل شدن 315 کیلومتر از خط گرمسار- مشهد، آتش جنگ جهانی دوم دامن ایران را هم می گیرد و کار راه آهن مشهد نیمه تمام می ماند.